• یکشنبه 10 تیر 1403
  • الأحَد 23 ذی الحجه 1445
  • 2024 Jun 30
دو شنبه 31 اردیبهشت 1403
کد مطلب : 225629
+
-

سرقت از طلافروشی

سرقت از طلافروشی

چندی قبل سارقی سابقه‌دار که پیش از این چندین مرتبه دستگیر و زندانی شده بود، نقشه سرقت از یک طلافروشی را کشید. این طلافروشی در یکی از خیابان‌های غرب شهر قرار داشت. خیابانی نسبتا کم تردد که فقط یک طلافروشی در آنجا قرار داشت. به‌جز طلافروشی در آنجا چند مغازه دیگر شامل لباس فروشی، مغازه تعمیر موبایل، کافی شاپ و... قرار داشت.  سارق چند روزی در ساعات مختلف شبانه‌روز، آنجا را تحت نظر داشت تا اینکه بالاخره تصمیم گرفت یک روز ظهر، نقشه سرقت را عملی کند. او به این نتیجه رسیده بود که ظهر خلوت‌تر و بهترین زمان برای سرقت است.
سارق که قوی هیکل بود، وارد طلافروشی شد. او گفت برای همسرش یک گردنبند می‌خواهد و طلافروش که تنها بود چند مدل گردنبند برای او آورد. مرد یک به یک گردنبندها را نگاه کرد و گاهی نیز زیر چشمی به بیرون نگاهی می‌انداخت. او بعد از چند لحظه، بخش اصلی نقشه‌اش را اجرا کرد. یک کلت کمری از زیر لباسش بیرون کشید و به سمت مرد طلافروش نشانه رفت. شروع به تهدید کرد که اگر سر و صدا کنی ماشه را می‌چکانم و بهتر است ساکت باشی. با این تهدید مرد طلافروش عقب نشست و ساکت شد. سارق چند سرویس طلا را قاپ زد و مشغول جمع کردن بقیه جواهرات بود که ناگهان طلافروش پایش را روی کلید زنگ اضطراری گذاشت و ناگهان آژیر به صدا درآمد و در طلافروشی قفل شد. سارق سابقه دار که می‌دانست تا چند دقیقه دیگر مأموران پلیس سر می‌رسند و دستگیرش می‌کنند، ترجیح داد جرمش را سنگین‌تر نکند. او اسلحه‌اش را کنار گذاشت و کف طلافروشی نشست و دقایقی بعد توسط پلیس دستگیر شد. صاحب طلافروشی یک روز بعد در شرایطی که برای پیگیری پرونده نزد پلیس رفته بود مدعی شد با وجود دستگیری سارق اما حدود 400گرم طلا و جواهرات از مغازه‌اش سرقت شده است. این ادعا در شرایطی مطرح شد که مأموران هنگام بازرسی بدنی متهم طلایی پیدا نکردند و از سویی در طلافروشی قفل شده بود و امکان اینکه او بتواند جواهرات را به بیرون منتقل کند وجود نداشت. با وجود این طلافروش باز هم اصرار داشت که طلاهایش سرقت شده است. حالا شما بگویید چه بر سر طلاها آمده است. طلافروش دروغ می‌گوید یا اینکه واقعا سرقتی اتفاق افتاده است؟ به 3نفر از خوانندگانی که پاسخ صحیح معما را ارسال کنند 3کارت هدیه 500هزار تومانی اهدا می‌شود.

پاسخ‌هایتان را از طریق پیامک به شماره    300099901     ارسال کنید. به 3نفر از افرادی که پاسخ درست را ارسال کرده باشند به قید قرعه   کارت هدیه 500هزارتومانی  اهدا می‌شود.

پاسخ معمای شماره 15
در معمای شماره قبل، زنی به همسرش بدگمان شده بود اما یکی از اقوامشان که کارآگاه است بعد از بررسی آنچه را که اتفاق افتاده بود به او اطمینان داد که دچار سوءتفاهم شده است. کارآگاه به این نتیجه رسید که هم زن جوان و هم شوهرش راست می‌گویند و پرسیده بودیم چطور چنین چیزی ممکن است. در این ماجرا پردازش واقعی ذهن یک کارآگاه به این شکل است: او پس از شنیدن اظهارات مریم، سراغ دوست خود رفت و بعد از شنیدن اظهارات وی نخستین نکته‌ای که  قابل توجه به‌نظر رسید رقم 9 در 2 ساعت اعلامی بود: ساعت 19: 02 پیامک در گوشی مریم و 49: 05  ثبت تماس ناموفق در گوشی همسرش. همین مسئله او را به این سمت راهنمایی کرد که اختلاف 2 ساعت عددی گرد است و این اختلاف را محاسبه کرد و به عدد 3 و 5 رسید. بلافاصله ذهن او با توجه به حافظه و اطلاعات عمومی ذخیره شده در مغز، دریافت که این مدت همان اختلاف ساعت کشور ما با ساعت جهانی است. با وجود اینکه سیستم‌ها و ماشین‌ها خطا نمی‌کنند ولی او به این نکته هم واقف بود که اولا تنظیمات ماشین‌ها برعهده آدم‌هاست و ممکن است عمدا یا از سر اشتباه در تنظیم سیستم خطا کنند و از سوی دیگر تنوع و تعدد فرمت‌ها و قالب‌ها ممکن است سبب برداشت اشتباه شود. این 2گوشی از 2اپراتور جداگانه سرویس می‌گرفتند و در پیامک ارسالی از سوی اپراتور، گوشی مریم تاریخ، در قالب شمسی نوشته شده ولی ساعت بر حسب ساعت جهانی بود.‌

 

این خبر را به اشتراک بگذارید