تماشاخانههای خصوصی دیگر جان ندارند
بررسی دغدغهها و شرح حال سالنهای نمایش غیردولتی
فهیمه پناهآذر/ روزنامهنگار
تولد تماشاخانههای خصوصی به اوایل دهه 90برمیگردد؛ یعنی ایجاد سالنهای بزرگ و کوچک نمایشی در پایتخت که در کنار سالنهای دولتی متولد شده و رشد کردند؛ سالنهایی با داشتن 15تا 50صندلی که در جذب مخاطب موفق بودند و به گفته مدیران سالنها، بهترین کارها در این سالنها روی صحنه میرفت.
این تماشاخانهها توسط افرادی تاسیس شدند که به واسطه علاقه و عشق به نمایش از بدنه تئاتر وارد این کار شدند اما آنها معتقدند که صدور بیرویه مجوزها از سوی مرکز هنرهای نمایشی، باعث شده آسیبهایی به بدنه تولید و اجرای نمایشهای خصوصی وارد شود.
نگاه اقتصادی رقابت را از بین برده است
حسن نجفی ازجمله نخستین مدیران تماشاخانه خصوصی است که سال 92تماشاخانه «سه نقطه» را تاسیس کرد، اما حالا میگوید: «بهدلیل حجم زیاد تماشاخانهها و تزریق سرمایهگذاران که صرفا نگاه اقتصادی به ماجرا دارند، تماشاخانهها رقابتهای کیفی خود را از دست دادهاند و کیفیت در اولویتهای بعدی قرار گرفته است.»
او در ادامه به همشهری میگوید: «زمانی که تماشاخانهها شکل گرفتند اتفاقات خوبی در این زمینه رخ داد. شکلگیری تماشاخانهها با این ظرفیت عالی بود و افرادی که به این حوزه ورود میکردند از بدنه تئاتر بودند و بیشتر از آنکه برایشان یک شغل باشد، راهاندازی آرزوهای خوب در حوزه نمایش بود. ابتدای راه همهچیز شفاف بود و بعدها در کنار مجوز اجرا، مجوز آموزش هم داده میشد و تماشاخانهها برای تاسیس، مسیر قانونی خود را داشتند اما با ازدیاد این سالنها، یک بخش سرمایهگذار صرف نیز ورود پیدا کرد که نگاهش کاملا اقتصادی و صرفا برای کسب درآمد بود.»
نجفی سپس به رقابت سرمایهگذاران و تماشاخانههای خصوصی کوچکتر اشاره میکند: «از اواخر سال95رشدی 2برابری در تاسیس سالنهای خصوصی دیده شد. از یک نظر این ماجرا خیلی خوب بود و اتفاقات خوبی هم رقم زده شد، اما هر جای دنیا حتی کشورهای خاورمیانه هم اگر کسی برای تاسیس تماشاخانه اقدامی کند، از حداقل حمایتهای دولتی و نهادهای حامی هنر برخوردار میشود؛ موضوعی که ما اصلا نداریم.»
مرکز میتواند حامی معنوی باشد
نجفی به فعالیت گروههای دانشجویی در تماشاخانههای خصوصی کوچک اشاره میکند و اینکه مدیران سالن برای هزینهها مکان در اختیار دانشجویان قرار میدهند اما گاه کارها کیفیت ندارند و مخاطب را فراری میدهند. او اضافه میکند که آنقدر مشکلات زیادشده که تماشاخانهها جانی در بدن ندارند و تنها به سبب علاقه کار میکنند.
او به حمایتها هم اشاره کرده و معتقد است: مرکز هنرهای نمایشی یکی از مراکز کوچک معاونت هنری از یک وزارتخانه کوچک است که در مقایسه با وزارت کشور یا وزارت اقتصادی کمترین بودجه را میگیرد. بنابراین، تنها کار مرکز هنرهای نمایشی حمایت معنوی است. نجفی توضیح میدهد: «مرکز هنرهای نمایشی دشواریهای خود را دارد، کسری بودجه دارد و اگر کمکی هم از سوی این مرکز صورت میگیرد، نقش مسکن را دارد و دائم نیست.»
دستورالعملی واحد برای تمام سالنهای خصوصی
نجفی سپس به کارکرد انجمن صنفی تماشاخانههای خصوصی اشاره میکند: «اگر کارکرد همه سالنهای کوچک و بزرگ تعریف شود، میتوان به نقش تماشاخانهها به لحاظ کیفی و اقتصادی امیدوار بود، هماکنون تماشاخانههای بزرگ، مخاطب خود را دارند اما تماشاخانههای کوچک با صندلیهای کم نمیتوانند کاری انجام دهند و در این عرصه دست و پا میزنند. اگر صنف بتواند دستورالعمل واحد داشته باشد، هر یک از سالنها در محلات مخاطب خود را خواهند داشت.»
او میافزاید: «هماکنون تماشاخانهها برای بقا به هر چیزی تن میدهند. حالا تمام تلاش بر این است که با قانونمند کردن بودجه، انجمن صنفی تماشاخانههای خصوصی بتواند پاسخگو و توزیعکننده منصفی باشد. البته بایدهای صنف بهمعنای قدرت برش و نفوذ آن نباید باشد، بلکه باید در خدمت تماشاخانههای خصوصی باشد.»
آییننامهای که باید صنفی شود
آییننامه تماشاخانههای خصوصی در دوره مهدی شفیعی، مدیر اسبق مرکز هنرهای نمایشی شکل گرفت و در زمان مدیریت جدید نیز این آییننامه تکمیل و برای نهایی شدن به خانه تئاتر و انجمن صنفی تماشاخانههای کشور ارسال شده است. به گفته شهرام کرمی، مدیر مرکز هنرهای نمایشی، سالنهای خصوصی منفک از اداره کل مرکز هنرهای نمایشی نیستند و با توجه به اینکه هدف دولت تقویت بخش خصوصی بوده و دولت بدون سرمایههای بخش خصوصی نمیتواند پاسخگوی هنرمندان باشد، بنابراین تعامل و همکاری در این زمینه مهم است. حمایت مالی از تماشاخانههای خصوصی و جلب حمایتهای مالی ازدیگر نهادهای دولتی، بهرهمندی از تبلیغات شهری، برگزاری جشنواره تولیدات هر تماشاخانه، انتشار گزارشهای آماری از فعالیتهای هنری تماشاخانهها، تأثیر فضاسازی و امکانات زیرساختی بر بازخورد اجتماعی فعالیتها، توجه تماشاخانهها به زمانبندی مراحل صدور مجوز اجراها، مشارکت در ارزیابی کیفی آثار، رقابت سالنهای خصوصی و ضرورت رقابت سالم و تعامل سازنده در این صنف و... در آییننامه مدنظر گرفته شده است.
افزایش مخاطب و کاهش کیفیت آثار نمایشی
شاهین چگینی، رئیس انجمن صنفی تماشاخانههای کشور که از سال 92مدیریت تماشاخانه مشایخی را هم بر عهده دارد، درباره آییننامه تدوینشده در اداره کل مرکز هنرهای نمایشی به همشهری میگوید: «گردآوری و تدوین آییننامه از دوره مدیریت مهدی شفیعی آغاز شده و در دوره مدیریت جدید هم ادامه پیدا کرده است و هماکنون آییننامه به خانه تئاتر و انجمن صنفی تماشاخانهها رسیده تا با جمعبندی نظرات و برخی پیشنهادها بتوانیم به یک فصل مشترک برسیم و آییننامه به مرحله اجرایی برسد.»
حاکم شدن سرمایه بر کیفیت
نکتهای که بارها درباره تماشاخانههای خصوصی گفته شده، افزایش سالنهای نمایش و جذب مخاطبان تئاتر بوده که چگینی معتقد است: «تماشاخانههای خصوصی در این سالها توانستهاند در افزایش مخاطب و تعداد صندلیها موفق باشند. اما وقتی همهچیز به سرمایه سپرده میشود، سرمایه قوانین خود را حاکم میکند و به همین دلیل کیفیت کارها بهدلیل عدمحمایت و حاکم شدن سرمایهداری افت پیدا میکند.» او در ادامه با تأکید بر اینکه کیفیت تئاتر را کاهش دادهایم، یادآور میشود: «مدیران تماشاخانههای خصوصی بهصورت 100درصد صفرتاصد کار را در دست دارند و مدام مراقب این موضوع هستند که نباید ضرر بدهند و هزینههای جاری تأمین شود. در این صورت تمرکز تنها روی گیشه هست.»
تمرکز بر گیشه
مدیر تماشاخانه مشایخی یکی از آسیبهای تمرکز بر گیشه را گرایش به چهرههای شناختهشده عنوان میکند؛ «وقتی همهچیز بستگی به گیشه داشته باشد، مشکلاتی نیز پیش میآید بهطور مثال، وقتی 2گروه برای اجرا درخواست میدهند، نخستین کار نگاه به تیم بازیگران است که آیا در انتخاب بازیگر، چهره شناختهشده وجود دارد؟ ارجحیت بر چهره است و دیگر کیفیت نمایش معنایی پیدا نمیکند.»
رجوع به الگوهای موفق
چگینی در پاسخ به این سؤال که آیا راهحلی برای این مشکل که در این سالها بیشتر شده، پیدا شده است؟ میگوید: « این آسیب شناخته شده و برای حل این درمان باید به الگوهای موفق رجوع کنیم. در هیچ کجای دنیا، تماشاخانه خصوصی پیدا نمیکنید که از حمایت مادی و همهجانبه دولت، نهاد یا شهرداری بهرهمند نباشد. تنها در ایران است که تماشاخانهها بعد از صدور مجوز باید روی پای خود بایستند و هر کاری برای رهایی از تعطیلی انجام دهند. تا به امروز هیچ حمایتی از تماشاخانهها نشده و شاید بهصورت موردی کارهایی صورت گرفته است، اما ساختار کلی و مدون ندارد.» چگینی میگوید: «تماشاخانهها میتوانند بیلان آماری خوبی برای نهادهای دولتی باشند اما در کیفیت موفق نیستند.»
رشد قارچگونه و متمرکز تماشاخانهها
از دیگر نقدهایی که به تماشاخانههای خصوصی میشود، رشد قارچگونه سالنهاست که چگینی درباره این موضوع یادآور میشود: «مجوز تماشاخانهها صادر میشود اما کنترل و کارشناسی روی مجوزها نیست. اینکه در چهارراه ولیعصر تراکم تماشاخانه داریم اما در دیگر مناطق تماشاخانه نداریم، یک ضعف است که اگر این کنترل صورت بگیرد، راهاندازی تماشاخانهها میتواند مؤثرتر از وضعیت کنونی باشد. هماکنون هر چقدر تماشاخانه اضافه شود اما تماشاگر تئاتر اضافه نمیشود که بهخودی خود آسیب است.» یک عکس فوری از دغدغههای دستاندرکاران سالنهای خصوصی، نشان میدهد که آنها همزمان در چند سنگر میجنگند و با مشکلات عدیدهای در تولید و اجرا دست و پنجه نرم میکنند. با این حال، آنها امیدوارند که با تصویب آییننامه انجمن صنفی خودشان و کنترل و نظارت بر صدور مجوزها بخشی از مشکلات این حوزه حل شود و بتوانند به حیات خودشان ادامه بدهند.