چرا کانون؟
مددجویانی که وارد کانون اصلاح و تربیت میشوند در بدو ورود از سوی مددکاران و روانشناس مورد بررسی و ارزیابی قرار میگیرند تا وضعیت روحی آنها مشخص شود. یکی از مددکاران در اینباره میگوید: ما در مرحله اول با مددجو صحبت میکنیم و قصدمان بیماریابی است. بررسی میکنیم تا اگر او دچار اختلال است روند درمان را آغاز کنیم. یا اگر او نیاز به تشخیص تخصصی داشته باشد به روانپزشک یا پزشک ارجاع میدهیم.
او ادامه میدهد: اغلب اختلالاتی که این نوجوانان به آن مبتلا هستند اختلال سلوک است که از دوران کودکی بهدلیل شرایط اجتماعی و اقتصادی که در آن رشد کردهاند به آن مبتلا میشوند. اغلب این افراد از خانوادههای حاشیهنشین با سطح فرهنگی پایین هستند که هیچ تلاش خاصی برای پرورش فرزندانشان انجام نمیدهند. در بین این مددجویان موارد خاص وجود دارند که گاهی مرتکب جرائم خاصی میشوند. مثلا موردی وجود داشت که جوان 17سالهای به اتهام آزار پسری 7ساله بازداشت شده بود.
این روانشناس میافزاید: با وجود اینکه مددجویان کانون، حاصل آسیبهای اجتماعی هستند و در شرایط خوبی زندگی نکردهاند اما اغلب آموزشپذیر هستند. در اینجا ورزش میکنند، مهارتهای زندگی را یاد میگیرند و تا حدود زیادی اصلاح میشوند. من و همکارانم در این مرکز تلاش میکنیم مددجویان را که اغلب از سنکم دچار آسیب شدهاند به آرامش برسانیم. با آنها درباره مشکلاتشان صحبت میکنیم تا ریشه مشکلات کشف و درصورت امکان برطرف شود.
روانشناس کانون ادامه میدهد: مددجویان ما اغلب در خانوادههای پرجمعیت و در حاشیه تهران زندگی کردهاند. در خانوادهشان دستکم یک نفر به موادمخدر اعتیاد داشته و زندگی آرامی نداشتهاند. برخی از آنها نیز از بچگی دچار بیشفعالی بودهاند که این وضعیت از سوی خانواده کنترل نشده و با رشد کودک، دچار آسیبهای زیادی شده و در نهایت بهدلیل ارتکاب جرم بازداشت و به کانون اصلاح و تربیت منتقل شده است.