متناسبسازی جنسیتی برنامه درسی و محتوای آموزشی
رضا مراد صحرایی؛ وزیر آموزش و پرورش
معتقدیم حتما آموزش موجب تغییر و تحول است و باید به واسطه آموزش مهارتهای خاص را در دختران و پسران تقویت کنیم. بخشی از این مهارتهای خاص ناظر به احکام دینی است که برای دختران و پسران متفاوت است. که این موضوع در سند تحول بنیادین آموزش وپرورش هم آمده است.
در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش، تکالیفی ناظر به درنظر داشتن هویت جنسیتی دانشآموزان بهعهده آموزش و پرورش گذاشته شده که مهمترین آنها بدین قرارند:
راهکار ۱/۱: «طراحی، تدوین و اجرای برنامه درسی ملی براساس اسناد تحول راهبردی و بازتولید برنامههای درسی موجود با تأکید بر:
الف) متناسبسازی حجم و محتوای کتب درسی و ساعات و روزهای آموزشی با توانمندیها و ویژگیهای دانشآموزان
ب) حاکمیت رویکرد فرهنگی- تربیتی در تولید محتوا و تقویت شایستگیهای پایه دانشآموزان
ج) بهرهمندی فزونتر از روشهای فعال، خلاق و تعالیبخش
د) بهرهگیری از تجهیزات و فناوریهای نوین آموزشی و تربیتی در راستای اهداف
هـ) توجه بیشتر به تفاوتهای فردی بهویژه هویت جنسیتی دانشآموزان و تفاوتهای شهری و روستایی»
راهکار ۲/۱۴: «متناسبسازی فضاهای فیزیکی، آموزشی و تربیتی با نیازهای ویژه و تفاوتهای جنسیتی دانشآموزان با تأکید بر فراهم آوردن الزامات نهادینهسازی فرهنگ ایمانی و عفاف و پوشش و رعایت احکام محرمیت در محیط»
راهکار ۲/۱۶: «رعایت اقتضائات هویت جنسیتی(پسران و دختران) و ویژگیهای دوران بلوغ دانشآموزان در برنامههای درسی و روشها و برنامههای تربیتی ضمن توجه به هویت مشترک آنان»
برای فهم درست این مضمون کلی، باید به این نکات توجه کنیم:
1- برنامه درسی، فقط کتاب درسی نیست، بلکه نقشه کلیای است که مسیر یادگیری و تربیت دانشآموزان را ترسیم میکند. در ترسیم این مسیر یادگیری، باید علاوهبر توجه به جهات مشترک هویتی دانشآموزان، به تفاوتهای آنها هم توجه داشت و مثلا موقعیتها و اماکن یادگیری یا محتواهای آموزشی را بهگونهای آماده نکرد که صرفاً برای یک گروه از دانشآموزان(مثلا دانشآموزان شهری، یا دانشآموزان پسر)، مطلوب و قابل استفاده باشد. اتفاقا این رویکرد به برنامه درسی به این معناست که عدالت جنسیتی را بین دانشآموزان برقرار کند تا مثلا دانشآموز دختر بهخاطر دختر بودنش، از برخی حقوق خود محروم نشود. از این منظر «برنامه درسی حساس به هویت جنسیتی دانشآموزان» اقدامی در راستای توجه بیشتر به تفاوتهای فردی و در راستای عدالت است.
2- متناسبسازی برنامه درسی و محتوای آموزشی با درنظر داشتن تفاوتهای جنسیتی، لزوما بهمعنای داشتن کتابهای درسی متفاوت برای دختر و پسر نیست؛ زیرا در برخی دروس(همانند ریاضی و علوم و...) چنین چیزی معنا ندارد و در عمده مطالب این دروس، تفاوتی بین دختر و پسر نیست.
مهمترین مصادیق این متناسبسازی را میتوان اینگونه برشمرد:
۲/الف) در برخی از موضوعات مرتبط با مسئله سبک زندگی یا احکام و نیازهای اختصاصی هر یک از 2جنسیت یا مشاغل و حرفهها، مطالب مورد نیاز دختر و پسر متفاوت است. گاهی این تفاوتها به اندازهای است که برای آن، به کتاب درسی مستقل نیاز باشد (مثال: «کتاب مدیریت خانواده و سبک زندگی» در پایه دوازدهم که ناظر به آماده کردن دختران و پسران برای ایفای نقشهای اختصاصی آنان در خانواده است و لذا در حال حاضر، یک ویرایش پسرانه و یک ویرایش دخترانه دارد). گاهی نیز این تفاوتها به اندازه یک کتاب درسی مستقل نیست و در حد یک یا 2فصل مستقل نیاز دارد(مثال: «کتاب تفکر و سبک زندگی» پایه هفتم که یک کتاب مشترک دختران و پسران دارد و یک ضمیمه اختصاصی برای دختران که شامل مباحث اختصاصی دختران در زمینه بلوغ و تغییرات جسمی و روحی آن دوره متناسب با دختران و بخشی از احکام حجاب است.
مثال دیگر، تفاوتهای دختران در احکام است که در کتابهای درسی دینی باید به آنها پرداخته شود.) گاهی نیز این تفاوت در حد تفاوت یک رشته در هنرستانهای فنی و حرفهای یا کاردانش است. بهعنوان نمونه، رشتههای «دوخت لباس عروس»، «تربیت کودک» یا رشته «مدیریت خانواده»(که به هنرهای خانهداری میپردازد) ازجمله رشتههایی هستند که اختصاصی دختران تعریف شدهاند، زیرا با ویژگیهای زنانه تناسب بیشتری دارند و در برابر، «حملونقل»، «ناوبری»، «متالوژی(ریختهگری)» و «صنایع فلزی» از رشتههای اختصاصی پسران هستند؛ چرا که متناسب با ویژگیهای مردانه هستند.
۲/ب) دیگر مصداق مهم متناسبسازی کتابهای درسی/ محتوای آموزشی با هویت جنسیتی دانشآموزان، درنظر گرفتن تناسب و توازن تصاویر و طراحیهای موجود در کتاب متناسب با نگاه دخترانه و پسرانه است. در طراحی کتاب درسی، این مهم است که هم دانشآموز دختر و هم دانشآموز پسر، احساس کنند که کتاب، برای آنها نگاشته شده و دخترانگی یا پسرانگی آنها را نادیده نگرفته است. لذا، توجه به متوازن بودن تصاویر 2جنس(در عین رعایت ارزشهای اخلاقی و دینی)، حضور متوازن زنان و مردان در میان شخصیتها، داستانها و متنها و حتی اسامی بهکار برده شده نیز بخشی از این متناسبسازی است.