نشخوار فکری نکنید

تنها راه خوشبختی و تکامل، تفکر صحیح است. در یک موقعیت بد باید به‌دنبال راهی برای رهایی از آن باشید. نتایج خوب به برنامه‌ریزی‌های صحیح وابسته است و برنامه‌ریزی هم نیاز به فکر کردن دارد، بنابراین هر اقدام و تصمیمی که می‌گیرید محصول افکار شماست، چه مثبت و چه منفی. از آنجا که تفکر نیاز اساسی برای موفقیت است، ما بدون تفکر نمی‌توانیم کاری از پیش ببریم و مسیر درستی انتخاب کنیم. بنابراین اگر افکار منفی بر ما غلبه کند چه اتفاقی می‌افتد؟ افکار شما می‌تواند برایتان از سازندگی به تهدیدی خطرناک و جدی تبدیل شود. در این حالت به فردی تبدیل می‌شوید که نشخوار فکری دارد. به جای اینکه به کمک تفکر احساس آزادی کنید زیر بار سنگین‌شان له می‌شوید. معمولا وقتی بیش از حد به ذهن خود اجازه تفکر می‌دهید، هرج و مرج، آشوب و بی‌ثباتی ذهنی به‌وجود می‌آید و شما را برای دستیابی به آرامش روانی ناتوان می‌سازد. در کتاب «نشخوار فکری» نوشته «الیور کالینز» آمده است: «نشخوار فکری شایع‌ترین بیماری ذهنی است. همچنین از نظر عملکرد بسیار منحصر به فرد است چون می‌تواند هر اختلال روانی دیگری را تسریع کند. به ذهن آسیب می‌رساند و مانع از تصمیم‌گیری و انجام اقدامات صحیح می‌شود. در واقع ذهن شما را غیرفعال می‌کند. وقتی بیش از حد فکر می‌کنید بدون توجه به منطق روی آن افکار پیله می‌کنید. در این صورت انتقال از فکر به عمل هم غیرممکن می‌شود. چون دیگر تسلیم افکاری شده‌اید که بر ذهنتان غلبه کرده‌اند، افکارتان سرطانی شده و خارج از کنترل و بدون اجازه شما تکثیر می‌شوند. در این صورت است که با هر اقدام مثبتی که درنظر دارید، مخالفت می‌کند و ذهن فلج می‌شود. افسردگی، اضطراب و استرس به‌وجود می‌آید و سلامت روان به خطر می‌افتد. با وخیم شدن سلامت روان و نشخوار فکری قطعا به انرژی بیشتری نیاز دارید. بسیاری از افراد که مبتلا به افسردگی هستند، شاید متوجه نشوند این اتفاق به‌دلیل نشخوار فکری رخ داده است. نشخوار فکری شما را وارد یک گودال تاریک می‌کند که در آن افکارتان شما را خفه می‌کند.»