نکته بازی/ باید ببینیم اولویت آنها چیست

یکی از بازیکنان مهم فوتبال ایران که دست‌کم تا زمان تنظیم این مطلب هنوز تکلیفش مشخص نشده، اشکان دژاگه است. دژاگه 37ساله فصل گذشته در فولاد خوزستان دوران پرفراز و نشیبی داشت. اینکه تکلیف او تا روزهای پایانی نقل‌وانتقالات روشن نشد، این شایعه را به‌وجود آورد که شاید دژاگه از فوتبال خداحافظی کرده اما ستاره سابق تیم ملی با تکذیب این موضوع می‌گوید: «خدا را شکر بدنم آماده است و می‌خواهم به فوتبالم ادامه دهم. اولویتم برای ادامه، بازی در تیم فولاد است.» خیلی هم خوب؛ فقط اینکه باید ببینیم اولویت فولادی‌ها هم ادامه همکاری با شما هست یا نه. اگر بود، احتمالا تا الان زنگی چیزی می‌زدند. بعد هم حتی بدون حضور بازیکن 37ساله‌ای مثل شما، همین حالا فولاد مسن‌ترین تیم لیگ بیست‌وسوم است.

این تبلیغ است یا ضد‌تبلیغ؟
این روزها هر بازیکنی از استقلال جدا می‌شود می‌گویند فلان قدر از مطالباتش را بخشیده و هر بازیکنی هم که تمدید می‌کند، می‌گویند فلان قدر به باشگاه تخفیف داده است. خب البته تا جایی که ما دوستان عزیز فوتبالیست را می‌شناسیم، کمی باور اینکه آنها اهل کوتاه آمدن در مقابل پول و این چیزها باشند سخت است اما بنا را بر اعتماد به باشگاه می‌گذاریم. با این حال حتی در این شرایط هم نمی‌توانیم هضم کنیم آرمان رمضانی 5میلیارد تومان به استقلال تخفیف داده و رضایتنامه‌اش را گرفته. مگر کل قرارداد آرمان چقدر بوده؟ دقیقه‌ای چند حساب کردید؟ گلی چند؟ بعد هم اگر اینها را می‌گویید تا برای آن بنده خدا تبلیغ شود، در اشتباهید. باور کنید با انتشار این خبرها، نخستین سؤالی که برای همه پیش می‌آید همین است!

اشتباه کردی آقا کمال!
می‌گویند که حرمت هر کسی دست خودش است. هر انسان، نخستین نفری است که می‌تواند باعث شود بقیه به او احترام بگذارند و به همین ترتیب نخستین فردی است که می‌تواند مجوز شکسته شدن حرمت خودش را صادر کند. از مصادیق تازه این داستان می‌توان به کمال کامیابی‌نیا اشاره کرد؛ هافبک دفاعی مازاد پرسپولیس که اگرچه باشگاه برای او نشست خداحافظی نگذاشت اما هواداران به نیکی از این بازیکن یاد کردند و در قامت یک اسطوره رفت. با این حال مصاحبه ناشیانه کامیابی‌نیا و نام بردنش از پریرا به‌عنوان بازیکن سفارشی و ناکارآمد که کلی پول گرفته و رفته، باعث شد زبان این مهاجم برزیلی هم باز شود و چند مصاحبه تند علیه کامیابی‌نیا انجام بدهد. او گفته: «مگر تقصیر من است که کمال پیر شده؟» همین را می‌خواستی استاد؟