برای «ایران گرگین» که امروز 90سالگی اوست
بانوی خستگیناپذیر
حمیدرضا محمدی
همه عمر معلمی کرده است؛ چه آن زمان که در کلاس - بهخصوص در پایه اول دبستان - درس میداد، چه آن وقت که در مرکز انتشارات آموزشی، در گروه مجلات پیک - بهویژه در برهه هدایت پیک دانشآموز - با مطالبی که مینوشت یا سردبیری میکرد، درس میداد و چه اکنون که در شورای کتاب کودک، در فرهنگنامه کودکان و نوجوانان، با سر ویراستاری مداخل و محتوای هریک از آنها درس میدهد و این یعنی تعلیم و تربیت نهتنها تمام نمیشود که در پای تخته سیاه و گچ هم خلاصه نمیشود؛ پس شاید بتوان چنین نتیجه گرفت که او در آستانه دهه دهم عمر، هیچگاه این جامه را از تن به در نکرده است و همین هم، هیچ کار کمی نیست. «ایران گرگین» که امروز نودمین صفحه کتاب زندگیاش را ورق زد، از سال١٣٣۴ که در ٢٣سالگی به استخدام وزارت فرهنگ درآمد، درست ۶٧سال میشود که در زمین فرهنگ ایران مدام و مداوم میکارد و درو میکند و این نزدیک به 7دهه قلم و قدم زدن در این عرصه، کار و کارنامهای تابان و درخشان برایش پدید آورده و نسلها را منتدار خود کرده است که مگر تعلیم و تربیت چیزی جز این است. و این بانو اگرچه پیرسال اما جواناندیش است و البته هنوز و همچنان پی کار است، هنوز و همچنان خستگیناپذیر است، هنوز و همچنان دل در گرو ویرایش دارد و ویراستاری میکند، هنوز و همچنان مینویسد، میخواند، میپژوهد و میبررسد و این همه اوصاف مجملی بود از او که شاید تفصیل و توسیع آن در حد و اندازه این کولهبار پر از تجربه کار فرهنگی و قلمیاش نگنجد.
ایران گرگین اما همه اینهاست و این همه نیست. او بسیار بیشتر از این حرفهاست. از آخرین بازماندگان نسل طلایی فرهنگ ایران که حالا دُرّ نایاباند و بیجایگزین. پس قدرش بدانیم و گرامیاش بداریم.
90سالگیتان مبارک خانم گرگین.