• جمعه 14 اردیبهشت 1403
  • الْجُمْعَة 24 شوال 1445
  • 2024 May 03
پنج شنبه 6 بهمن 1401
کد مطلب : 183962
+
-

نگاه سیدحسام‌الدین سراج، نوازنده و خواننده به آینده هنر اول

تمرکز برجنبه تجاری موسیقی را نمی‌پسندم

ورود به دنیای موسیقی دشوارتر شده است

تمرکز برجنبه تجاری موسیقی را نمی‌پسندم

نیلوفر ذوالفقاری

«موسیقی زبان مردم است، هم درد آنها را بیان می‌کند و هم می‌تواند تسکینی بر دردشان باشد.» این صحبت‌ سیدحسام‌الدین سراج است؛ هنرمندی که وقتی در نوجوانی وارد جامعه موسیقی شد، تصور نمی‌کرد روزی به یکی از نام‌های ماندگار این هنر در ذهن مخاطبان تبدیل شود. او حالا خاطره‌ساز حس‌های خوبی است که با قطعات ماندگارش در ذهن مردم ساخته است.
خالق قطعه‌های ماندگار «باغ ارغوان»، «شرح فراق»، «بوی بهشت»، «رؤیای وصل»، «وصل مستان»، «شمس‌الضحی» و...، برای ما از امیدواری‌اش به موسیقی ایرانی می‌گوید و معتقد است موسیقی و شعر، زبان مردم است، هم درد مردم را بیان می‌کند، هم تسکینی بر درد آنهاست و هم امیدی برای آینده.



    چرا شما همیشه در گفت‌وگوهایتان با نگاه تجاری صرف به موسیقی مخالف بوده‌اید؟
بعضی آثار هم از نظر ادبی دچار ضعف هستند، هم مضمونی که طرح می‌کنند اشکال دارد. نمی‌گویم همه موسیقی پاپ اینگونه است. من خودم به این نوع موسیقی علاقه دارم، بعضی از انواع قدیمی آن را هنوز گوش می‌دهم، حفظم و می‌خوانم اما نوعی که الان صرفا برای جلب‌توجه مد شده، وارد فضای تجارت می‌شود. انگار قصد دارند تجارتی موسیقایی شکل بگیرد که فقط جوانان را به سالن‌های کنسرت بکشاند. با این شرایط، فکر می‌کنم آرام‌آرام از آن نوع ارزشمند موسیقی فاصله می‌گیریم. اگر فعالیت‌ها درباره موسیقی فقط تجاری باشد، حتی اگر این اتفاق برای موسیقی سنتی بیفتد، من آن را نمی‌پسندم. درست نیست که فضا را آنقدر با بمباران تبلیغاتی پر کنیم که سالن کنسرت با هر شرایطی پر شود و مردم به هر قیمتی حضور داشته باشند، حتی اگر خواننده فالش بخواند! این حضور مردم، فقط وجه مادی برای تهیه‌کننده دارد نه معنای دیگری، این فقط یک سرگرمی و تجارت است.

    با این اوصاف به‌نظر شما موسیقی ما امروز از چه جایگاهی برخوردار است؟
بستگی دارد که کدامیک از جایگاه‌های موسیقی مدنظرتان باشد. جایگاه هنری یا اجتماعی؟ از نظر هنری، درباره هر هنر باید از کیفیت آن صحبت کرد، نه کمیت آن. ممکن است امروز یک‌نفر در آفریقا، یک موسیقی آکروباتیک طراحی کند. این موسیقی ممکن است بسیار جلب‌توجه کند و در فضای مجازی میلیون‌ها بازدیدکننده داشته باشد اما این دال بر ارزشمند بودن آن موسیقی نیست هرچند که توانسته باشد توجه‌ها را به‌خود جلب کند. درباره موسیقی ایرانی، معتقدم موسیقی ما به ذات ارزشمند است. ملودی‌های موسیقی ایرانی سالیان سال صیقل و پرداخت خورده تا به اینجا رسیده و ردیف‌های موسیقی ایرانی شکل گرفته است. ضمن اینکه آثار باکلام موسیقی ایرانی، با بزرگانی مانند حافظ، سعدی، مولوی، نظامی و سنایی در ارتباط بوده که خودشان مبنای فرهنگ ما هستند. تأکید می‌کنم که ما باید درباره هنر، با نگاه کیفی قضاوت کنیم نه کمی، اگر از این دیدگاه نگاه کنیم، من خیلی به موسیقی ایرانی علاقه‌مند و امیدوارم.

    جوان‌هایی که در فضای موسیقی ایرانی فعالیت می‌کنند را چطور ارزیابی می‌کنید؟
جوان‌هایی که من می‌بینم در موسیقی ایرانی کار می‌کنند، خیلی جدی هستند. فردی که وارد فضای هنری موسیقی ایرانی می‌شود، روی این کار سرمایه‌گذاری ذهنی و زمانی می‌کند تا یاد بگیرد آثار مختلف را بررسی کند و با استادان مختلف آشنا شود. البته در موسیقی پاپ هم جوانان بسیاری فعالیت می‌کنند یا طرفدار آن نوع موسیقی هستند. ورود به دنیای موسیقی نسبت به زمانی که ما و هم‌نسل‌هایمان سراغ هنر رفتیم، کار سخت‌تری است. زمان ما اگر کسی قابلیتی داشت، به‌راحتی می‌توانست وارد دنیای موسیقی شود اما امروز بدون حمایت مافیای موسیقی، کمتر کسی می‌تواند رشد کند؛ حتی اگر در نوع خودش بهترین باشد. جوان‌هایی که امروز در موسیقی ما فعالیت می‌کنند، بااستعدادند.

    موسیقی تلفیقی در سال‌های اخیر موفق شده توجه مخاطبان زیادی را جلب کند. نظر شما درباره این نوع موسیقی چیست؟
اصل این کار بسیار خوب است؛ چون با این کار جوان‌ها به دایره موسیقی ایرانی می‌آیند و در این دایره 4تا آواز ایرانی و تصنیف خوب هم می‌شنوند. من کار تلفیقی را خیلی دوست دارم. خود من «رویای وصل» را با ترکیبی از سازهای باغلاما، تابلای هندی، دف، تنبور و مضرابی‌های ایرانی ساختم؛ یعنی در یک موسیقی هر کدام از سازها متعلق به یک فرهنگ بودند. اتفاقا این کار یکی از پرفروش‌ترین کارها شد و خیلی مورد‌استقبال مردم قرار گرفت. هم‌اکنون هم همایون شجریان سرآمد همه جوان‌هایی است که قصد دارند موسیقی سنتی را جوان‌پسندتر ارائه دهند اما متأسفانه بعضی از افرادی که قصد فعالیت در این حوزه را دارند، اصل ماجرا را به کلی فراموش می‌کنند! قرار بر این است که با شعر، ‌ساز یا سبکی متفاوت، موسیقی سنتی را جوان‌پسندتر کنیم اما گاهی می‌بینیم در کار این بچه‌ها، ابزاری که برای همراهی آورده شده، تبدیل به اصل ماجرا می‌کنند و اصل ماجرا زیر سایه این ابزار قرار‌می‌گیرد! اگر این اتفاق نیفتد و همه‌‌چیز در خدمت محتوا و ارزش باشد، به‌نظر من موسیقی تلفیقی خیلی هم خوب است.

    از میان خوانندگان جوانی که وارد فضای موسیقی ایرانی شده‌اند، کار کدام‌ها را بیشتر می‌پسندید؟
به‌نظرم همه‌شان خوبند، اما آنها که برنامه‌ریزی تبلیغاتی دارند بیشتر دیده می‌شوند و مردم هر چه را بیشتر ببینند، تصور می‌کنند بهتر است. از نظر من کار هنرمندانی که کمتر خودشان را اسیر پول و قدرت کرده‌اند، ارزشمندتر است و فکر می‌کنم نظر مردم هم همین است. مردم چنین هنرمندی را بیشتر دوست دارند.

    نظرتان درباره ثبت روزی در تقویم به نام موسیقی چیست؟
کار خوبی است، اما باید درباره آن فکر شود، شخصیت‌های خاص موسیقی باید کاندیدا شوند و درباره این موضوع نظر دهند. هم‌اکنون خانه موسیقی، روز جهانی موسیقی را جشن می‌گیرد.




 

این خبر را به اشتراک بگذارید