نیلوفر ذوالفقاری
از «وجیهه سامانی»، نویسندهای که فارغالتحصیل رشته زبان و ادبیات فارسی است، زیاد میپرسند که اگر نویسنده نمیشد، چه شغلی را انتخاب میکرد؟ او به پاسخ این سؤال خیلی فکر کرده و هربار به این نتیجه رسیده که بهنظرش دنیا بدون کتاب و کلمه، جایی سرد، بیروح و غمگین است. نویسنده آثاری مثل «خواب باران»، «آن مرد با باران میآید»، «بادبادکها» و «عروس آسمان»، بعد از اینکه بارها در جشنوارهها و جایزههای ادبی مختلف برگزیده شده و البته داوری بسیاری از این جوایز را تجربه کرده، در پانزدهمین دوره جایزه ادبی جلال آلاحمد بهعنوان دبیر علمی فعالیت میکند. با او درباره نویسندگی، ادبیات و جوایز ادبی گفتوگو کردهایم.
کارشناسی زبان و ادبیات فارسی
متولد 1355
مادر، نویسنده آثار متعدد ادبی، برگزیده جشنوارهها و جایزههای ادبی مختلف و دبیر علمی پانزدهمین دوره جایزه ادبی جلال آلاحمد
راه شما چطور به دنیای نویسندگی افتاد؟
کلاس اول دبستان با کتاب «قصههای خوب برای بچههای خوب» مهدی آذریزدی شروع شد که از پدرم هدیه گرفتم. بعد «کیهانبچهها»ی امیرحسین فردی و قصههایی که مینوشتم و برای مجله میفرستادم. کلاس دوم نقاشیهای دنبالهداری میکشیدم که نوشته داشت و قصهای را روایت میکرد، همان کمیکاستریپ خودمان، معلمم دید و تشویقم کرد. از طرفی در خانوادهای بزرگ شدم که پدر و مادرم اهل مطالعه روزنامه، مجله و کتاب بودند و مطالعه در خانه ما موضوعیت داشت. بچههای اول هم معمولا خیلی از پدر و مادر تقلید میکنند و میآموزند. همه اینها در ایجاد عطش و علاقه و اشتیاقم به کتاب و کلمه نقش مؤثری ایفا کردند.
نخستین نوشتههایتان را برای چهکسی میخواندید و چه واکنشی از اطرافیان دریافت میکردید؟
دوران دبستان برای کیهان بچهها میفرستادم که مرحوم امیرحسین فردی گاهی جواب میداد. معلم کلاس دوم و سومم، خانم ترابی نوشتههایم را میخواند گاهی هم اجازه میداد پای تختهسیاه برای بچهها نقاشی بکشم و قصهام را تعریف کنم. برای پدر و مادرم هم طبیعتا میخواندم. از تشویق و بازخورد مثبت همه این عزیزان، انرژی میگرفتم و اعتمادبهنفس پیدا میکردم. در سالهای نوجوانی هم سروش نوجوان و قیصر امینپور، نقشی بسیار پررنگ و جدی در مسیر نویسندگی من داشت. ارتباط ما با مجله دوسویه بود و نوشتههایمان در بخشی که هیأتتحریریه آن خود نوجوانان بودند، نقد و بررسی و چاپ میشد. خیلی از شاعران و نویسندگان معروفی که امروز میشناسیم، از بچههای سروش نوجوان آن سالها هستند.
خودتان ابتدای راه طرفدار چه کتابهایی بودید؟ آیا سلیقه ادبی شما برای مطالعه در این سالها تغییر کرده است؟
آموزش حرفهای من در دهه70با پیک قصهنویسی حوزه هنری ادامه پیدا کرد. به ما سفارش میشد که باید تمام آثار کلاسیک و مشهور ادبیات ایران و جهان را بخوانیم. در یک بازه چندساله، تقریبا اکثر کتابهای مطرح نویسندگان بزرگ ایران و جهان را خواندم که اتفاقا کمک بزرگی در رشد و پرورش قلم و همچنین مهندسی قوه خیال بود و دایره لغات را بسیار گسترده میکرد. یعنی در اوایل راه، بحث سلیقه و انتخاب مطرح نبود و هرآنچه را استادان توصیه میکردند، میخواندیم. هماکنون هم هر رمانی که به لحاظ فرم و محتوا برجسته باشد مطالعه میکنم. فرقی هم ندارد تالیف باشد یا ترجمه اما در میان نویسندگان خارجی، به آثار میچ آلبوم خیلی علاقه دارم. سبک و فضای فلسفی و معناگرای کارهایش برایم خواندنی و لذتبخش است.
بهعنوان یک نویسنده زن، آیا با چالشهایی در این حرفه مواجه بودهاید که مردان نویسنده درگیر آنها نباشند؟
خیر. همانطور که قائل به تفکیک ادبیات و قلم زنانه و مردانه نیستم، برای مشکلات، تنگناها و چالشها هم تفکیک جنسیتی نمیکنم. زنان و مردان نویسنده دوشادوش هم بخش مهمی از چرخه نشر کشور هستند که بیوجود هر کدام، این چرخه ناقص میشود. مشکلات حوزه نشر از گرانی و کمبود کاغذ و کتاب، ضعف سیستم پخش، حقالتالیفهای اندک و به ندرت، نبود تبلیغات و دیدهشدن اثر، برای همه یکسان است.
بهنظر شما زنان نویسنده ما موفق شدهاند به جایگاه مناسب خود در دنیای ادبیات دست پیدا کنند؟
نه چندان. بهنظرم بانوان نویسنده ما ظرفیت و انرژی بیش از اینها دارند و هنوز نتوانستهاند مخصوصا در بخش تالیف رمان، به جایگاهی که باید، برسند. در بخش مستندنگاری در یکدهه اخیر قلم و روایت زنان بسیار قوی ظاهر شده و شاید حتی بعضا قویتر و موفقتر هم بودهاند. اما در بخش داستان و رمان هنوز جای کار بیشتری دارند.
آثار شما در جشنوارهها و جوایز ادبی مختلف جایزه گرفته و تجلیل شده است. جشنوارههای ادبی را چقدر در رونق بازار کتاب و ادبیات مؤثر میدانید؟
جوایز ادبی باید خیلی بیشتر جنبه کاربردی و عملی پیدا میکرد و با متن و بدنه جامعه پیوند میخورد. اما متأسفانه هنوز در هیچ جایزه و رویداد ادبی شاهد این اتفاق نبودهایم. ضعف عمده همه جشنوارهها از دولتی و خصوصی، این است که پیوست رسانهای ندارند یا بسیار ضعیف عمل میکنند. فعالیت تمام جشنوارهها تا مرحله رسیدن به روی سن و معرفی برگزیدگان و دادن جوایز است و بعد از آن تقریبا اکثر آثار برگزیده از یاد میروند و دبیرخانه جایزه، کار را تا نزدیک به جایزه سال یا دوره بعد تعطیل میکند. درحالیکه آثار باید به نحو مطلوبی در رسانهها برای مردم تبیین شوند و برنامههای مختلفی برای معرفی و تبلیغشان برگزار شود، مثل جلسههای نقد و بررسی، تبلیغات رسانهای شهری، استفاده از ظرفیت رسانه ملی، پخش مناسب و گسترده آثار در تمام مناطق کشور و اختصاص باکس مربوط به این دسته کتابها در کتابفروشیها همراه با پوستر معرفی کتاب یا راهنمایی کارشناس فروش کتاب و... .
بهعنوان دبیر علمی این دوره از جایزه جلال آلاحمد، از روند انتخاب داوران بگویید.
فرایند انتخاب داوران در جایزه جلال فقط در حوزه اختیارات دبیرعلمی جشنواره نیست و با تشریکمساعی و همفکری و گزینش اعضای هیأتعلمی این فرایند صورت میگیرد. این دوره ما در خدمت 19داور در 4شاخه اصلی جایزه و 3موضوع جنبی هستیم و تلاش این بوده از تجربه و تخصص دوستان جدیدی که در دورههای قبل حضور نداشتند هم استفاده شود. همچنین در خدمت داورانی خارج از پایتخت بودیم تا تنوع و تکثر در دایره هیأتداوران گستردهتر شود.
معیار شما برای انتخاب آثار برگزیده چیست؟
ملاک ما در ارزیابی آثار، توجه توامان به تکنیک و محتواست. جایزه جلال یکی از معتبرترین و تخصصیترین جایزههای ادبی کشور است که همواره به تکنیک و محتوای آثار توامان توجه داشته و دارد. طبعا امسال هم آثاری که به لحاظ شاخصههای ادبی و حرفهای و هم از لحاظ توجه به تولید محتوای غنی و بدیع، شایسته باشند، انتخاب خواهند شد. در جایزه جلال فن و تکنیک در کنار مضمون و محتوا، به یک اندازه حائزاهمیت است. تلاش ما این است بهترین و فاخرترین اثر ادبی یک سال گذشته که از هر حیث قابلدفاع باشد، به جامعه معرفی شود.
درباره بخشهای جنبی این دوره از جایزه جلال هم توضیح بدهید.
دبیرخانه پانزدهمین دوره جایزه ادبی جلال آلاحمد، بخش ویژه مستندنگاری با موضوع «حاج قاسم سلیمانی» و «بخش ویژه کرونا و مدافعان سلامت» را بهعنوان بخشهای جنبی این دوره از جشنواره درنظر گرفته است. تمامی آثار مستندنگاری در 2موضوع اشاره شده که در 3سال گذشته به رشتهتحریر درآمده باشند، در این بخش موردارزیابی و داوری قرارخواهدگرفت. همچنین بخش جنبی «ویرایش کتاب» در این دوره از جایزه هم برقرار خواهد بود.
این دوره از جشنواره در کدامیک از بخشها با استقبال بیشتری روبهرو شده و دلیل آن را چه میدانید؟
بیشترین میزان افزایش مربوط به گروه مستندنگاری با 91درصد رشد نسبت به دوره قبلی است. در کل اقبال عمومی در یکدهه اخیر به آثار مستندنگاری (ناداستانها) خیلی بیشتر شده است. شاید بتوان گفت سلیقه و ذائقه مردم از تخیل به سمت واقعیت گرایش پیدا کرده است. طبعا فعالیت نویسندگان هم در این شاخه از رشد قابلتوجهی برخوردار بوده است. چنان که بیشترین آثار موردتوجه عموم جامعه که مطرح شده و به تیراژهای بالا هم رسیده، مربوط به بخش مستندنگاری و زیرشاخههای آن است.
اگر نویسنده نمیشدید، دوست داشتید فعالیت در چه رشتهای را تجربه کنید؟
من در دبیرستان رشته علومتجربی خواندم و در دانشگاه در یکی از رشتههای پیراپزشکی قبول شدم. اما بعد از یک ترم انصراف دادم چون اصلا با روحیهام سازگار نبود. خیلی این سؤال از من پرسیده میشود و خیلی جدی به آن فکر کردهام. من اگر نویسنده ادبیات داستانی هم نمیشدم، طبعا بهکار و حرفهای گرایش پیدا میکردم که با دنیای سحرآمیز کلمات مرتبط بود. چون بدون کتاب و کلمه، دنیا را جای سرد، غمگین و بیروحی برای زندگی میدانم.
این روزها مشغول نوشتن چه اثری هستید؟
یک رمان عاشقانه و اجتماعی در دست دارم که به موضوعات مختلفی ازجمله کرونا میپردازد. نزدیک 2سال است که کار را شروع کردهام اما به دلایل زیادی روند نگارش کند پیش میرود. تقریبا اواسط کار هستم. امیدوارم با اتمام جشنواره جلال، دوباره به نگارش رمان برگردم.
پنج شنبه 22 دی 1401
کد مطلب :
182594
لینک کوتاه :
newspaper.hamshahrionline.ir/oYj83
+
-
کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به روزنامه همشهری می باشد . ذکر مطالب با درج منبع مجاز است .
Copyright 2021 . All Rights Reserved