چطور از وابستهشدن دست برداریم و رابطهمان را به سمت سلامت ببریم
دلبسته باشیم نه وابسته
معیارهایی هستند که مشخص میکنند یک ازدواج سالم است یا نه؛ یکی از اصلیترین این معیارها این است که یاد بگیریم بین دلبستگی و وابستگی تفاوتهای زیادی وجود دارد و اگر دلبستگی به همسرمان به وابستگی تبدیل شود قطعا مشکلات زیادی بهوجود خواهد آمد. نکاتی که منجر به وابستگی میشود را بشناسید و سعی کنید آنها را حل کنید.
وابستگی؛ مانع رشد زندگی
در ازدواج سالم، زوجها سعی میکنند رابطه خوب و نزدیکی با یکدیگر داشته باشند. این تعامل آنها را به یکدیگر نزدیک میکند اما گاهی اوقات با وابستگی اشتباه میشود و نهتنها باعث پیشرفت نمیشود بلکه مشکلاتی جدی برای فرد بهوجود میآورد. حتما صدای گلایه مردانی که زنانشان به آنها وابسته هستند و مثل یک مادر با آنها رفتار میکنند را شنیدهاید.
وابستگی شدید و افراطی باعث میشود رابطه نهتنها رشد نداشته باشد بلکه یک برگشت به عقب عمیق داشته باشد و هر روز بدتر از گذشته شود. از آنجایی که گاهی اوقات زنان دوست دارند احساس امنیت کنند این احساس امنیت را با وابستگی شدید اشتباه میگیرند و بهجای امنیت مدام دنبال این هستند که مردشان را کنترل کنند، همین مسئله یک رابطه ناسالم را پدید میآورد.
اعتمادبهنفس داشته باشید
زنان بهتر است قبل از هر چیزی بدانند که این وابستگی چه آسیبی به خودشان و زندگیشان میزند. وابستگی هر روز بیشتر از روز قبل به شما صدمه وارد میکند پس بهتر است در قدم اول اعتمادبهنفس خودتان را افزایش دهید. زمانی که شما اعتمادبهنفس کافی داشته باشید دیگر نیازی نیست یک نفر مدام کنار شما باشد و به محض اینکه ترکش میکنید احساس ناامنی تمام وجودتان را بگیرد.
از آزادی همسرتان نترسید
خیلی از زنها و مردها از اینکه همسرشان آزادی داشته باشد و با دوستان خودش برنامههای تفریحی بگذارد شاکی میشوند و به محض اینکه همسرشان پای خودش را از در بیرون میگذارد، ترس و لرز وارد زندگیشان میشود. این شکل ناسالم از وابستگی قبل از همه خودتان را اذیت میکند و باعث میشود به فردی تبدیل شوید که شریک زندگیتان دوست ندارد.
این رفتار شاید روزهای اول آشنایی و ازدواج حس اهمیت داشتن و دوست داشته شدن به طرف مقابل بدهد اما بعد از چند سال قطعا این رفتار شما آزاردهنده خواهد شد.
به سوی بهبود روابطتان قدم بردارید
برای اینکه بتوانید تمام آسیبهایی را که ممکن است وابستگی ناسالم به شما و زندگیتان وارد کند، از خودتان دور کنید، بهتر است قدمهایی مثبت در زمینه برطرفکردن این مسئله در بردارید؛ قدمهایی که به زندگی شما رنگ تازهای میدهد و میتواند باعث شود مشکلاتی را که هماکنون دارید از بین ببرید.
قدم اول
نخستین قدم برای شما این است که باور کنید مشکل دارید. تا زمانی که به این باور نرسید مشکلات از سر راه شما کنار نمیروند. وقتی این باور در شما وجود داشته باشد با خیال راحتتری میتوانید به سمت بهبودی قدم بردارید.
قدم دوم
زمانی که از نظر روحی در شرایط خوبی هستید، یک کاغذ و قلم بردارید و تمام شرایطی که باعث میشود شما در آن احساس وابستگی کنید را روی کاغذ بیاورید. خوبی روی کاغذ آوردن مسائل این است که افراد میتوانند با واقعیتها روبهرو شوند. شما هم وقتی این کار را انجام میدهید میتوانید راحتتر مشکلاتتان را ببینید.
قدم سوم
برای اینکه اعتمادبهنفس شما به حالت عادی برگردد و احساس وابستگیتان از بین برود یک راهحل خوب پیش روی خودتان دارید؛ آن هم این است که تعاملات فردی و اجتماعی خود را گسترش دهید و با بیشتر کردن فعالیتهایتان شروع کنید به مثبتاندیشی درخصوص زندگیای که در پیش دارید.
قدم چهارم
از اینکه مرد زندگیتان استقلال فکری و مالی داشته باشد نترسید. حس ترس داشتن باعث میشود وابستگیتان هر روز بیشتر از روز قبل شود. بهتر است برای از بین بردن این احساس، از استقلال مردتان خوشحال شوید و به حمایت از او بپردازید. استقلال او مانع رشد و بهبود زندگی شما نمیشود.
قدم پنجم
در واقع وابستگی شما به همسرتان هیچ مشکلی ایجاد نمیکند و اصلا اشکالی ندارد که درباره آن صحبت کنید اما بهترین کار این است که این وابستگی را به سمت دلبستگی ببرید. شما نباید تمام حال و احوال خودتان را به حضور یا عدمحضور یک نفر سنجاق کنید.
کسی که حالش به حال یک نفر دیگر وابسته است، مدام به طرف میگوید من به تو نیاز دارم تا شاد باشم، حضور تو لازم است که بتوانم زندگی خوبی داشته باشم و...
اما این مسئله درست نیست و در نبود همسرتان باعث میشود عزتنفستان به نقطه صفر برسد. وابستگی بیش از حد، آرامش شما را برهم میزند درحالیکه همه آدمها در زندگی مشترکشان دوست دارند آرامش داشته باشند. برای اینکه وابستگیتان را به همسر خود کم کنید باید دایره دوستانتان را افزایش دهید.
برنامه غذایی و تفریحی نشاطآوری را برای خودتان درنظر بگیرید و نیمی از نیازهای عاطفی خودتان را از طریق آنها برطرف کنید. دیدار و معاشرت با دوستان نه تنها باید برای شما به شکل برنامه ماهانه وجود داشته باشد بلکه باید این برنامه برای همسرتان هم وجود داشته باشد تا او نیز زندگی با نشاطی را تجربه کند.
قدم ششم
علاوه بر معاشرت با دوستان، شما باید برای خودتان هم برنامههای مفیدی داشته باشید. برنامه کاری و درسی مستمر این کمک را به شما میکند که ذهنتان را مشغول نگه دارید تا احساس وابستگیتان به دیگران کمتر شود.
قدم هفتم
مراقب کلامی که از دهانتان خارج میشود باشید. این کلمات به شکل مستقیم روی افکار شما تأثیر میگذارد. اگر عادت کردهاید روزی ده بار به همسرتان بگویید که بیتو میمیرم، بیتو هیچم و کلماتی از این دست، مطمئن باشید این کلمات فقط یکسری کلمه نیستند که از دهان شما خارج میشوند؛ اینها جملاتی هستند که شما را یک راست به سمت وابستگی شدید به همسرتان سوق میدهند و اعتمادبهنفستان را میگیرند طوری که خودتان هم باور میکنید بدون همسرتان نمیتوانید زندگی کنید. در طول روز از گفتن این جملات بپرهیزید و برای ابراز محبت از جملات محبتآمیز مثل دوستت دارم، به یادت هستم و... استفاده کنید.