• شنبه 1 اردیبهشت 1403
  • السَّبْت 11 شوال 1445
  • 2024 Apr 20
سه شنبه 19 مهر 1401
کد مطلب : 173618
+
-

جراحی زیبایی بینی به قیمت جان زن تحصلیکرده تمام شد

مرگ زن جوان به چند نفر زندگی بخشید

دادسرا
مرگ زن جوان به چند نفر زندگی بخشید

زن جوان که برای جراحی زیبایی بینی به یکی از کلینیک‌های پایتخت رفته بود، دچار مرگ مغزی شد و با اهدای اعضای بدن او، چند بیمار فرصت زندگی دوباره یافتند.
به گزارش همشهری، صبح دوازدهم مهرماه محبوبه 35ساله برای جراحی بینی به یک کلینیک زیبایی در غرب تهران رفت. او از چند روز قبل تمام کارهای قبل از عمل جراحی مانند آزمایش و عکسبرداری را انجام داده بود و آن روز بی‌خبر از حادثه دردناکی که در انتظارش است قدم در اتاق عمل گذاشت. زن جوان که مادر کودکی 4ساله بود در اتاق عمل بی‌هوش و جراحی آغاز شد. اما بعد از عمل حالش بد شد و از آنجا به ‌آی‌سی‌یو بیمارستانی در تهران انتقال یافت تا اینکه سطح هوشیاری‌اش آنقدر پایین آمد که پزشکان اعلام کردند دچار مرگ مغزی شده و هیچ امیدی به بازگشت او به زندگی نیست. به‌دنبال مرگ زن جوان ماجرا صبح یکشنبه هفدهم مهرماه به قاضی محمد وهابی، بازپرس جنایی تهران گزارش شد. خانواده محبوبه از تیم جراحی و پزشک زیبایی شکایت داشتند و آنها را مقصر مرگ عزیزشان می‌دانستند و در این شرایط پرونده با دستور بازپرس جنایی تهران برای انجام روند تحقیقات تخصصی به دادسرای جرایم پزشکی فرستاده شد.

تصمیم بزرگ
درحالی‌که پیکر زن جوان همچنان در بیمارستان بود خانواده او تصمیم بزرگی گرفتند و با اهدای اعضای بدن وی به بیماران نیازمند موافقت کردند. دکتر فائزه اسلامی پزشک هماهنگ‌کننده اهدای عضو بیمارستان مسیح دانشوری درباره جزئیات این حادثه می‌گوید: زن جوان دوازدهم مهرماه در کلینیک پذیرش شده بود تا عمل بینی انجام دهد اما آنطور که به ما اعلام کردند بعد از عمل دچار ایست قلبی شده بود.
وی ادامه می‌دهد: متأسفانه آسیب‌هایی که به مغز او وارد شده جدی بود و سطح هوشیاری او در حال کاهش بود. تا اینکه وی دچار مرگ مغزی شد و وقتی در جریان این حادثه قرار گرفتیم، شانزدهم مهرماه راهی بیمارستان مورد نظر شدیم که پس از انجام معاینات معلوم شد زن جوان دچار مرگ مغزی شده و جانش را از دست داده است. همان شب جلسه‌ای برگزار کردیم و اعضای خانواده محبوبه را خبر کردیم تا با آنها وارد مذاکرات شویم. زمان برای اهدای عضو بسیار اهمیت دارد و اگر تعلل صورت بگیرد قلب از کار افتاده و دیگر اهدای عضو فایده‌ای ندارد. خانواده محبوبه خیلی ناراحت بودند. مادر و پدرش، دختر بچه 4ساله او، همسرش و خواهرانش شرایط بدی داشتند و آنطور که متوجه شدم دخترش وابستگی شدیدی به مادرش داشته و از وقتی این اتفاق افتاده بود، شوکه بود.
دکتر اسلامی می‌گوید: خانواده محبوبه وقتی متوجه شدند که دیگری امیدی به برگشت دخترشان نیست، تصمیم بزرگی گرفتند و پای برگه اهدای عضو را امضا کردند. آنها گفتند حالا که محبوبه را از دست داده‌اند حداقل مانع از آن شوند که خانواده‌ای دیگر عزادار شود. می‌گفتند اگر خودش بود و می‌توانست تصمیم بگیرد قطعا موافقت خود را اعلام می‌کرد. با رضایت آنها محبوبه برای انجام عمل اهدای عضو به بیمارستان مسیح دانشوری منتقل و کبد، کلیه‌ها، پانکراس و قرنیه‌ها اهدا شد اما قلبش شرایط اهدا را نداشت.

همسرم کارت اهدای عضو داشت
«همسرم سال‌ها قبل کارت اهدای عضو گرفته بود و می‌دانم که حالا روحش در آرامش است.» همسر محبوبه که هنوز مرگ ناگهانی او را باور ندارد این را می‌گوید و ادامه می‌دهد:‌ همسرم خودش کلینیک و دکصتر زیبایی را پیدا کرده بود. البته نمی‌دانم از فضای مجازی پیدا کرده بود یا از طریق دوست یا آشنا. اما می‌گفت خیلی تحقیق کرده و همه افرادی که نزد این پزشک رفته‌اند راضی هستند. حدود 32میلیون تومان هم هزینه جراحی بینی بود که پس از انجام کارهایش، ‌صبح زود به کلینیک رفت و ساعت 8 به اتاق عمل منتقل شد. ساعت 10 و نیم، 11 بود که به ما اطلاع دادند حالش خوب نیست و به‌شدت نگران شدم. کارکنان آنجا مرتب می‌رفتند و می‌آمدند اما کسی اطلاعات درستی به من نمی‌داد. بالاخره گفتند باید به بیمارستان منتقلش کنیم که به‌شدت شوکه شدم. آنها دست و پایشان را گم کرده بودند و مرتب می‌گفتند باید به بخش مراقبت‌های ویژه بیمارستان منتقلش کنند. بعد متوجه شدم که همسرم دچار ایست قلبی و تنفسی شده و دنیا روی سرم خراب شد. شاید اگر او زودتر از اتاق عمل به بیمارستان منتقل می‌شد هرگز چنین اتفاق دردناکی رخ نمی‌داد و فرزند من بی‌مادر نمی‌شد. من از پزشک و تیم جراحی شکایت کرده‌ام و تا آخر پیگیر پرونده هستم چرا که شکی ندارم اهمالی صورت گرفته است. آنها مرتب تقصیر را گردن دیگری می‌اندازند اما جواب بچه من که بی‌مادر شده را چه‌کسی می‌دهد؟ آنها می‌گویند که همسرم بعد از عمل به هوش آمده و بعد حالش بده شده است. اما مطمئنم او حین عمل دچار آسیب شده است.
شوهر محبوبه می‌گوید: همسرم در کنکور رتبه‌اش زیر 70 بود و لیسانس مهندسی تکنولوژی معماری داشت. او زنی فداکار، خیر و مادری مهربان و دلسوز بود. دخترم از روزی که مادرش رفته یک لحظه از کنار من تکان نمی‌خورد و خیلی شرایط سختی دارد. هم‌اکنون تنها چیزی که مرا آرام می‌کند این است که اعضای بدن محبوبه، ‌زندگی بیماران زیادی را نجات داده است.

 

این خبر را به اشتراک بگذارید