• یکشنبه 2 دی 1403
  • الأحَد 20 جمادی الثانی 1446
  • 2024 Dec 22
پنج شنبه 24 شهریور 1401
کد مطلب : 171684
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/768Kj
+
-

گفت‌وگو با نویسندگان آثاری که با موضوع اربعین نوشته شده‌اند

قلم‌هایی برای قدم‌های اربعین

نیلوفر ذوالفقاری


یکی از شور و حال عجیب زائران می‌گوید، دیگری از اشتیاق عاشقانه پیر و جوان برای رسیدن به حرم سالار شهیدان(ع)، راویان راهپیمایی اربعین می‌نویسند تا مسافران جامانده از مسیر عاشقی را در خط به خط کتاب‌هایی با موضوع اربعین، با خود همسفر کنند. در سال‌های اخیر هنرمندان زیادی سراغ خلق اثر با موضوع راهپیمایی اربعین رفته‌اند و نویسندگان هم از این قافله جا نمانده‌اند. آثار متعددی در حوزه ادبیات عاشورایی خلق شده که به موضوع سفر معنوی اربعین می‌پردازد؛ از سفرنامه‌های جذاب گرفته تا روایت‌های تاریخی، رمان و حتی طنز، راویانی تلاش کرده‌اند از اربعین بگویند. با 4نویسنده که درباره اربعین نوشته‌اند گفت‌وگو کرده‌ایم؛ نویسندگانی که همگی حس و حال متفاوتی را موقع نوشتن از این سفر عاشقی تجربه کرده‌اند.

مسلم ناصری، نویسنده «عمود 1453»:
هر مسافر اربعین، داستان خودش را دارد


مسلم ناصری به‌عنوان نویسنده‌ای که در نوشتن آثارش معمولاً گریزی به تاریخ می‌زند، معتقد است آثار عاشورایی 2نوع هستند؛ دسته‌ای که ویژگی تاریخی دارند و دسته‌ای که به وقایع متأثر از عاشورا در زمانه حال می‌پردازند، مانند راهپیمایی اربعین. او که در این رمان ضمن نقل وقایع تاریخی و بیان حال و هوای راهپیمایی اربعین در سال‌های اخیر، سفری داشته در زمانه «اثیب یمانی» و در امروز ما که در ادامه این دو سفر مکانی و زمانی با هم تلاقی پیدا کرده، می‌گوید: «اگر نویسنده‌ای بخواهد اثری با ویژگی تاریخی درباره عاشورا بنویسد، باید قبل از هر چیز به منابع اصلی رجوع کند و واقعه را از همه جنبه‌ها مورد مطالعه قرار دهد. اثر ادبی عاشورایی باید بازتاب‌دهنده واقعیت باشد، بنابراین نویسنده ملزم است درباره زمان، مکان و نوع زیست آن زمانه اطلاعات کسب کند. اما در روایت اربعین، نویسنده همچون یک هنرمند در آن مکان حضور پیدا می‌کند، مشاهده‌گری می‌کند و دست به تحلیل آنچه می‌بیند می‌زند تا اثری متفاوت بنویسد.» ناصری معتقد است  که هر فردی که به این سفر مذهبی می‌رود، داستانی مخصوص خود دارد؛ «من در «عمود 1453» نشان دادم که تک‌تک افراد، روایت خود را از راهپیمایی اربعین دارند. از میان آثار ادبی این حوزه، اثری ماندگار می‌شود که نگاهی ناب به موضوع داشته باشد. من هم در روایتگری نگاه مخصوص خودم را داشتم با این توضیح که نویسندگان ریزبین‌تر هستند و تلاش می‌کنند نگاه متفاوتی به رویدادها داشته باشند. با این حال من هم یکی از میلیون‌ها نفری بودم که شیرینی و تلخی این سفر را لمس می‌کنند.» ناصری از ویژگی خاص سفر معنوی اربعین حرف می‌زند و می‌گوید: «برای من حضور جمعیت رنگارنگی که از سنین مختلف بودند و با هم در مسیری معنوی همراه شده بودند جالب بود و می‌دیدم که چطور ایثار و بخشندگی، به ویژگی پررنگ مسافران اربعین تبدیل شده است. این مسیر افراد را از خودمحوری دور می‌کند.»

مهدی قزلی، نویسنده «پنجره‌های تشنه» و «قصه کربلا»:
حسین‌ع ریسمان هویت ماست

شناخته‌شده‌‌ترین آثاری که در کارنامه ادبی مهدی قزلی ثبت شده در دسته ادبیات عاشورایی جا می‌گیرند. مجموعه 10جلدی او با نام «قصه کربلا»، روایتی است از شخصیت‌ها و اتفاقات مهم این واقعه تاریخی. قزلی درباره تأثیرگذاری این حماسه بر ادبیات می‌گوید: «عاشورا نه فقط بر هنر و ادبیات، بلکه بر حوزه‌های گوناگون همواره تأثیرگذاری داشته است. در ادبیات، نه فقط در ادبیات فارسی بلکه در ادبیات عرب هم واکنش‌های متأثر از عاشورا را می‌بینیم. خود واقعه عاشورا، پر از ادبیات است. کافی است یک‌بار رجزهایی را که در کربلا خوانده شده مرور کنیم تا ببینیم چقدر ادبی هستند. ادبیات عاشورایی هم باقی‌مانده بستر اتفاقی است که در کربلا افتاده است، همه درام‌هایی هم که ادبیات می‌شناسد در این واقعه مرور می‌شود.» او با اشاره به تعدد آثاری که درباره حماسه حسینی نوشته می‌شوند، این اتفاق را نشانه ظرفیت پرداختن همیشگی آثار ادبی به کربلا و اربعین می‌داند و می‌گوید: «آمار فروش کتاب‌های این حوزه نشان می‌دهد اقبال عمومی به آثار عاشورایی وجود دارد، ادبیات عاشورایی زنده است و مورد استفاده قرار می‌گیرد.» قزلی از حس و حال شخصی‌اش موقع نوشتن آثار عاشورایی تعریف می‌کند و می‌گوید: «ادبیات یعنی زندگی، ادبیات بازنمایی زندگی جاری ماست. امام حسین(ع)، بخش مهمی از هویت ماست و من این موضوع را در ماجرای کتاب «پنجره‌های تشنه» بیشتر از قبل لمس کردم. یکی از مهم‌ترین پارامترهای هویتی این جغرافیا و این فرهنگ، عاشوراست؛ نام امام‌حسین(ع) که می‌آید، رفتارها یک‌شکل می‌شود و امام‌حسین(ع)، ریسمان اتصال هویتی ماست؛ پس اصلاً از زندگی ما جدا نیست. برای لحظه لحظه اتفاقاتی که در زندگی ما می‌افتد، تمام زندگی امام‌حسین(ع) قابل توجه و آموزنده است.» پنجره‌های تشنه یکی از آثار عاشورایی قزلی است که خواننده را با سفر انتقال ضریح جدید حرم امام‌حسین(ع) ، از قم تا کربلا همراه می‌کند.

رضا عیوضی، نویسنده کتاب طنز «او یافت مرا...»:
مسیر نویسندگی را با نام امام‌حسین‌ع شروع کرده‌ام

در میان آثار ادبی که درباره اربعین نوشته می‌شود، برخی از آنها ویژگی‌هایی دارند که آنها را از بقیه کتاب‌ها متمایز می‌کند. رضا عیوضی یکی از این آثار متفاوت را نوشته و «او یافت مرا...»، به‌عنوان نخستین اثر طنز در حوزه خود شناخته می‌شود. عیوضی می‌گوید: «تا قبل از رفتن به سفر اربعین، من هم با بقیه هم‌نظر بودم. تصور می‌کردم اربعین و طنز قطعاً با هم جمع نمی‌شوند، واقعه‌ای پر از اشک و آه و اندوه کجا و طنز کجا؟ اما وقتی به راهپیمایی اربعین رفتم، نشاط حاکم بر آن فضا مرا شگفت‌زده کرد. دیدم که در این مسیر، چه جوانانی به جای خواب و استراحت، جلوی آتش ایستاده‌اند تا برای زائران چای آماده کنند. این چیست جز نشاطی که امام‌حسین(ع) به قلب‌ها تزریق می‌کند؟ من مشاهداتم را در این سفر نوشتم اما مطمئن نبودم که بتوان آنها را در قالب یک کتاب منتشر کرد.» عیوضی می‌گوید ملاحظاتی برای خود درنظر گرفته که باعث شده خیالش از نگرفتن بازخوردهای منفی راحت باشد؛ «خط‌قرمزهایی برای نوشتن این اثر تعریف کرده بودم، خودم بچه‌هیئتی هستم و خوب می‌دانم که نباید موقع طنز نوشتن به‌خصوص درباره چنین موضوعی، با مقدسات شوخی کنم یا دست به تمسخر و توهین بزنم.» او اضافه می‌کند: «بعد از انتشار کتاب، بازخوردهای مثبت واقعاً مرا شگفت‌زده کرد. عده زیادی از مخاطبان می‌گفتند که با این کتاب خیلی خندیده‌اند اما بعضی نظرات هم به من ثابت می‌کرد که نوشتن این کتاب، لطف امام حسین(ع) به من بوده است. عده‌ای از مخاطبان می‌گفتند که اصلاً اهل این فضا نبوده‌اند، اما بعد از خواندن کتاب راهپیمایی اربعین برایشان جذاب شده و حالا مسافر هر ساله این سفر معنوی هستند.» این نویسنده از احساس شخصی‌اش موقع نوشتن این کتاب حرف می‌زند و می‌گوید: «من این کتاب را منشأ خیر و برکت در زندگی‌ام می‌دانم. اینکه نخستین کتاب در کارنامه من، با موضوع اربعین نوشته شده، برایم دلنشین و لذتبخش است و حس می‌کنم مسیر نویسندگی را با نام امام‌حسین(ع) شروع کرده‌ام.»

سید محسن امامیان، نویسنده «اربعین طوبی»:
انگار صدایی گفت این داستان را بنویس

سیدمحسن امامیان در رمان «اربعین طوبی»، با تکیه بر یک داستان واقعی، ماجرای عجیب زندگی زنی را روایت می‌کند که داستان زندگی خود را در مسیر پیاده‌روی اربعین از بصره تا کربلا برای نوه‌هایش تعریف می‌کند. دختری ایرانی که با مردی عراقی ازدواج کرده و ماجراهای عجیبی را در زمان جنگ تحمیلی تجربه می‌کند. امامیان می‌گوید: «این داستان براساس زندگی واقعی شخصی به نام خاله‌بتول است که ماجرای او را در سفر اربعین سال‌1391شنیدم. ابتدا داستان را برای ساخت یک‌سریال تلویزیونی نوشته بودم، اما برای تولید اثر با مشکلاتی مواجه شدیم و ساخت سریال ممکن نشد. تنها مستندی با نام «خاله بتول» تولید شد که مورد توجه هم قرار گرفت. با این حال حس می‌کردم خیلی حرف‌ها در مستند گفته نشده و تصمیم گرفتم کتاب را بنویسم.» آنطور که امامیان می‌گوید هسته اصلی رمان براساس واقعیت است اما ماجراهای مسیر پیاده‌روی اربعین، زاییده ذهن نویسنده است. امامیان از حس و حالش موقع نوشتن اثر می‌گوید: «نویسنده وقتی داستانی را می‌نویسد، پیش از همه باید خودش آن را دوست داشته باشد، او در مسیر نوشتن، سلوکی را تجربه می‌کند که ابتدا خودش آن را تجربه می‌کند و بعد مخاطب را با‌خود همراه می‌کند. بعد از گذشت چند سال، حس می‌کنم من وسیله‌ای برای گفتن این حرف‌ها بوده‌ام. من برنامه و طرح مشخصی برای نوشتن این داستان نداشتم و انگار صدایی مرا به نوشتن این کتاب تشویق و هدایت کرد.» امامیان از واکنش مثبت مخاطبان به کتابش حرف می‌زند و می‌گوید: «داستان، مولفه‌هایی مانند پیوند دو ملت ایران و عراق، تاریخ معاصر، سبک زندگی و... را در خود جا داده؛ مولفه‌هایی که راهپیمایی اربعین را به شکل امروزی ساخته‌اند. امیدوارم با فراهم‌شدن امکان ساخت اقتباس تلویزیونی از کتاب، این روایت به گوش مخاطبان بیشتری برسد.» 


 

این خبر را به اشتراک بگذارید