پاکستان، قربانی تغییرات اقلیمی و فساد سیاسی
ویرانگری سیل در پاکستان نتیجه تغییرات آبوهوایی و سالها فساد و سرمایهگذاری ناکافی در زیرساختهای این کشور است
پاکستانیها سال سختی را پشت سر میگذارنند. این کشور ماههاست که با تورم 40درصدی دست به گریبان است که باعث شده قیمت مواد غذایی و سوخت بهشدت بالا برود. ذخایر ارزی کاهش یافته و ارزش پول ملی پاکستان سقوط کرده است. در این میان، فاجعه سیل هم به بحران تمامعیار انسانی-اقتصادی تبدیل شده و زندگی را برای پاکستانیها سختتر از گذشته کرده است. در 2ماه گذشته بارندگیهای شدید، مناطق وسیعی از پاکستان را زیر آب برده و زیرساختها و زمینهای کشاورزی را ویران کرده است. سیل تاکنون زندگی 33میلیون پاکستانی را مختل کرده و جان حداقل 1100نفر را گرفته است. بهگفته مقامهای پاکستانی، بازسازی ویرانیهای ناشی از این فاجعه محیطزیستی، حداقل 10میلیارد دلار هزینه خواهد داشت. به همین دلیل است که صندوق بینالمللی پول سرانجام پس از ماهها مذاکره، اعلام کرده با درخواست اسلامآباد برای اعطای وام به پاکستان موافقت کرده است. بهگفته وزیر دارایی پاکستان، صندوق بینالمللی پول قرار است یکمیلیارد و 170میلیون دلار بهحساب ارزی پاکستان واریز کند.
فساد و سرمایهگذاری ناکافی
خبرگزاری بلومبرگ با اشاره به سیل ویرانگر پاکستان با خسارت 10میلیارد دلاری نوشته: تا زمانی که بشر از خاک حاصلخیز درهها و حریم رودخانهها برای کشاورزی استفاده میکند، سیل نیز چالشی همیشگی خواهد بود و تنها راهحل، سرمایهگذاریهای گسترده برای کاستن از خسارتهای ناشی از آن است. دولتهای مدرن امروز نیز تقریبا همان رویکرد را در پیش گرفتهاند.
قانون کنترل سیل سال1928 در آمریکا با هدف رامکردن رودخانه میسیسیپی تدوین شد. رودخانه میسیسیپی یک سال پیش از تدوین این قانون طغیان ویرانگری داشت و خسارتهای گستردهای به بار آورد. در آن زمان پروژه مهار رودخانه میسیسیپی یکی از بزرگترین طرحهای عمرانی دولت آمریکا بهشمار میرفت و هزینه آن بیشتر از احداث کانال پاناما ارزیابی شده بود. مدیریت سیل در چین نیز یکی از بزرگترین بخشهای بودجه این کشور را تشکیل میدهد. براساس آخرین آمارهای منتشرشده، پکن در سال2017، 144میلیارد دلار برای مدیریت سیل هزینه کرده که بیش از هزینههای بهداشتی یا احداث راهآهن بوده است. دره «سند» نیز خود یک نمونه تاریخی 4هزار ساله از سرمایهگذاری گسترده انسان برای مهار بحران سیل است. امروز اما اغلب شاخههای رود سند به حال خود رها شده و تقریبا هیچ سرمایهگذاریای برای مهار آنها انجام نشده است. همین امر باعث شده که این رودخانه به تهدیدی بالقوه در زمینه فجایع محیطزیستی تبدیل شود.
بلومبرگ نوشته یکی از مهمترین دیوارهای دفاعی برای مهار سیل در امتداد رودخانه سند، پروژههای مربوط به دوران استعمار پاکستان است؛ مجموعهای از سدها و کانالها که آب رودخانه سند را برای آبیاری زمینهای کشاورزی بهسوی استانهای خشک جنوبی منحرف میکند. اما مسئله اینجاست که اغلب این زیرساختها بهدلیل سالها سرمایهگذاری ناکافی در تعمیر و نگهداری، فساد و اختلافات استانی بر سر تخصیص آب و بودجه در شرایط نامناسبی قرار دارند. همچنین سد خاکی «تاربلا» و سد «مانگلا» در دو سوی اسلامآباد به قدری با گلولای کوههای هیمالیا پوشیده شدهاند که تقریبا برای نگهداری آب سیلاب و جلوگیری از طغیان بیشتر رودخانه در پاییندست ظرفیت ندارند. بهگفته مقامهای دولتی، تنها 57درصد از ظرفیت سد تاربلا هماکنون قابل استفاده است و این احتمال وجود دارد که با افزایش حجم گلولای تمام ظرفیت این سد پر شود.
به گزارش بلومبرگ، در میان 20کشور پرجمعیت دنیا تنها مصر است که نرخ تولید ناخالص داخلی آن کمتر از پاکستان است. این آمار بدان معناست که این کشور قادر نیست زیرساختهای مورد نیاز برای حمایت از مردم خود را احداث کند. به این ترتیب با افزایش هزینه فجایع محیطزیستی، دولت اسلامآباد مجبور است پول بیشتری خرج کند؛ آنهم نه برای سرمایهگذاری بلندمدت و احداث زیرساختهایی که از مردم در برابر فجایع حفاظت میکند، بلکه برای پاکسازی و جبران خسارتهای ناشی از فجایع.
آیندهای دلهرهآور
زاهد حسین، کارشناس اقتصادی و سیاسی، در روزنامه پاکستانی «داون» مینویسد: میلیونها انسان اکنون در سراسر پاکستان آواره شدهاند. مردم معیشت روزانه خود را از دست دادهاند و صدهاهزار هکتار محصولات زراعی از میان رفته و دامها در سیل تلف شدهاند. جادهها و سدهای زیادی تخریب شده و خسارتهای واردشده به زیرساختها قابل توجه است. در این میان خبر موافقت صندوق بینالمللی پول با اعطای وام به اسلامآباد شاید خبر خوب کوتاهمدت برای دولت باشد اما برای مردم به معنای شرایط اقتصادی سختتر خواهد بود؛ چراکه در بهترین حالت یارانههای دولتی کاهش خواهد یافت و بدهی پاکستان به رقم 225میلیارد دلار در 2سال آینده خواهد رسید. این در حالی است که تشدید تغییرات آبوهوایی مشکلاتی که امروز پاکستان با آن دست به گریبان است را وخیمتر هم میکند؛ ازجمله اینکه گرمشدن هوا رطوبت را بیشتر کرده و باعث میشود بارانهای موسمی با شدت و تناوب بیشتری ببارند. تغییرات اقلیمی همچنین باعث ذوبشدن سریعتر یخچالهای طبیعی در پاکستان شده و وقوع سیلهای ناگهانی ویرانگر ناشی از سرریز شدن دریاچههای یخچالی را سبب میشود؛ بهویژه در مناطق کوهستانی نزدیک به مرزهای افغانستان، هند و چین. زاهد حسین مینویسد: «شاید وام صندوق فرصتی برای تنفس به پاکستان بدهد اما چالشهای پیشرو دلهرهآورتر هستند. اقتصاد پاکستان ممکن است با این کمک از آیسییو خارج شود اما تهدید همچنان پابرجاست.»