راهنمای مغزهای عصبانی
آیا تا به حال از شدت خشم به مرز انفجار رسیدهاید؟ آیا زودجوش میآورید و در برابر رفتارهای مختلف خشمگین میشوید؟ اگر چنین است کتاب «راهنمای مغزهای عصبانی» نوشته جودی دایر میتواند به شما کمک کند تا عصبانیت خود را مهار کنید، از خشم بهعنوان یک عامل دفاعی و طبیعی استفاده کنید. همچنین انرژی انباشتهشده از هیجانات درونی خود را در پیشبرد سایر امور بهکار بگیرید. با استفاده از راهنماییهای این کتاب به این مسئله پی میبرید که هرگز برای تغییر رفتارهای غلط دیر نیست و شما میتوانید با آموختن مهارتهای اخلاقی جدید، هوش عاطفی و اجتماعی خود را پرورش دهید. بنابراین مهم نیست که چقدر تا به امروز عصبی بودهاید و دیگران چطور شما را میشناسند، این کتاب شخصیت تازهای از شما میسازد که مقبولیت بیشتری در جمعهای مختلف بهدست خواهید آورد. کتاب را انتشارات شمشاد منتشر کرده است.
بدبختی
«پاول شلدون قبلاً مینوشت تا خرج زندگیاش را در بیاورد. حالا، او مینویسد تا بتواند زنده بماند.» پاول شلدون که یک نویسنده مشهور و رماننویس پرفروش است، پس از اتمام آخرین کتاب خود، از مخفیگاهش در کلرادو در حال بازگشت به خانه است؛ در همین مسیر، با یک کولاک عجیب برخورد و در آن گیر میافتد. پاول بهشدت مجروح میشود اما توسط انی ویلکس که پرستار سابق و «طرفدار شماره یک» پاول است، نجات داده میشود. انی، پاول را به خانه دور افتاده خود در کوهستان میبرد؛ بدون اینکه اصلاً به کسی خبر دهد. انی اختلال روانی دارد و ثبات ذهنی ندارد؛ پاول هم این موضوع را نمیداند. وقتی انی متوجه میشود که پاول قهرمان زن رمانهای محبوبش را کشته است، واکنشی نشان میدهد که پاول را متلاشی میکند. داستان براساس رمانی با همین نام نوشته شده است که در سال 1987توسط استیفن کینگ منتشر شده بود.
زندگی من بهعنوان یک کدو
پسربچهای غمگین اما احساسی در کنار مادر بداخلاقش زندگی میکند. پسرک افسرده داستان ما بهصورتی کاملاً ناخودآگاه باعث مرگ مادرش میشود. او حالا باید ادامه زندگیاش را در یتیمخانه دنبال کند و این تغییر بزرگ دوستان بسیاری را به زندگی او وارد میکند. این انیمیشن 65دقیقهای فرانسوی-سوئیسی با یک شخصیتپردازی بینظیر و دوستداشتنی یکی از بهترین انیمیشنهایی است که هر تماشاگر بزرگسالی میتواند از درک داستان آن لذت ببرد. این انیمیشن که بهصورت ایست-حرکتی ساخته شده با وجود طراحی ساده و سبکی که دارد، حرفها و مفاهیم بسیاری را مطرح میکند. درگیری داستان انیمیشن «زندگی من بهعنوان یک کدو» با مفاهیم زندگی مدرن و روانشناختی به حدی جذاب و دوستداشتنی است که خاطرات تماشای آن برای مدتی بسیار طولانی در ذهن هر بینندهای باقی میماند.
ایستگاه قاهره
سینمای آفریقا در یکی دو دهه اخیر آثار ارزشمندی تولید کرده اما کمتر مورد توجه مردم دنیا قرار گرفته و چنین آثاری زیر سایه دستگاههای تبلیغاتی هالیوود قرار گرفتهاند. ازجمله فیلم تحسینبرانگیز «ایستگاه قاهره» به کارگردانی یوسفشاهین، کارگردان مشهور مصری است. داستان این فیلم به زندگی رمانتیک و عاشقانه یک روزنامهفروش اختصاص دارد. یوسف شاهین در این فیلم به خوبی بازیگرانش را رهبری کرده و خودش هم یکی از نقشهای اصلی را ایفا کرده است. بسیاری از منتقدان معتقدند فیلم ایستگاه قاهره ویژگیهای یک تراژدی را هم دارد و کارگردان در این زمینه از بزرگان سینمای ژانر وحشت مثل آلفرد هیچکاک و پاول وارد الهام گرفته است. به هر حال این فیلم را، باید جزو نمونههای سینمایی کمتر دیده شده و باکیفیت از سینمای آفریقا دانست.
مرگبارترین حیوانات آفریقا
قاره سرسبز آفریقا از روزگار قدیم، محل زیست گونههای کمیاب جانوری بوده و هنوز هم جانورانی در این نقطه دنیا زندگی میکنند که نسلشان رو به انقراض است. به همین دلیل، آفریقا مقصد اصلی همه کارگردانهایی به شمار میرود که در ساخت مستندهایی با موضوع حیاتوحش تبحر دارند. مجموعه مستند «مرگبارترین حیوانات آفریقا» هم چنین مشخصاتی دارد. کارگردان با سفر به نقاط صعبالعبور آفریقا، محل زیست گونههای کمیاب جانوری را کشف کرده و مجموعه مستند جذابی درباره درندهترین و مرگبارترین حیوانات این قاره تهیه کرده که تحسین منتقدان را برانگیخته است. اگر میخواهید با نژاد مرگبارترین حیوانات آفریقا آشنا شوید پیشنهاد ما به شما تماشای این مستند 3قسمتی است؛ مستندی که دانش شما را در این زمینه بهشدت بالا خواهد برد.
فرهنگ و تمدن در آفریقا
غارت منابع طبیعی و هدر رفتن استعدادها در آفریقا محصول هجوم کشورهای استعمارگر و کشورگشاییهای آنها در این قاره بیدفاع بوده. به همین دلیل برخی معتقدند کشورهای آفریقایی همواره تحتتأثیر کشورهای اروپایی بودهاند و فرهنگ اصیلی ندارند. محمدرضا خاتمی در این کتاب آفریقا را بهعنوان یکی از خاصترین قارههای جهان معرفی میکند که همواره مورد ظلم کشورهای سلطهگر قرار داشته اما حالا در همه زمینهها بهخصوص در عرصه ورزش هویت خود را بازیافته است. در فصل نخست این کتاب به ویژگیها و اهمیت جغرافیایی آفریقا اشاره شده و ویژگیهای طبیعی آن مورد بررسی قرار گرفته است. فصل دوم هم به تاریخ مبارزات مردم آفریقا در برابر استعمارگران اختصاص دارد و در فصل سوم، تنوع قومیتی و سنتهای خاص مردم آفریقا مورد بررسی قرار گرفته است.
کاستل
کاستل، بردگیمی است که معمولاً بازیگرانش بین 2 تا 6 نفر میتوانند باشند که برای یک جمع خانوادگی، عالی است. یادگرفتن آن هم ساده است؛ در حد چند ثانیه زمان نیاز دارد، همین. شما کارتهایی دارید و بازیگران طرف مقابل شما هم کارتهایی دارند. حالا به دو روش میتوانید بازی کنید؛ جلوی چشم طرف یا جلوی چشم خودتان. در نهایت اینکه کارتهایی که نزد شما میماند، باید جمع شمارههایش، بیشتر از بقیه باشد تا برنده بشوید. میبینید چقدر ساده است؟ این بازی هماکنون، بین 50 تا 60هزار تومان قیمت دارد و میتواند حسابی شما را سرگرم کند. در واقع جزو بازیهای ساده و سطح پایین بردگیمی محسوب میشود. حتی موقع سفر هم میتوانید دم و دستگاه این بازی را همراه داشته باشید و انجامش بدهید.
بازی رومیزی شلتر
بردگیم شلتر در سبک بقا و مبارزه با زامبیهای عجیب و غریب و سبزرنگ است. شما همچنین با موبایلتان و هم بهصورت واقعی، میتوانید درگیر این بازی باشید. در این بازی، شما میان گروهی از زامبیها گیر افتادهاید و باید مبارزه کرده و خودتان را نجات بدهید. تنها راه مبارزه شما هم از طریق کارتهایی است که در اختیار دارید. همانطور که بهتر از ما میدانید، کارتها مهمترین عنصر بازی در بردگیمها هستند. این بازی را بهصورت تکنفره طراحی کردهاند، یعنی شما باید به مبارزه با خود بازی بشتابید؛ اما به هر حال چند نفری میتوانید نظر بدهید و با این بازی صفا کنید. این بازی، نقشهای هم دارد و طبق نقشه باید به جاهایی بروید که زامبیها حضور دارند تا آیتمهای مورد نظر را بهدست بیاورید.
بازی کارتی لوتوس
بازی لوتوس یا هانابی را میتوانید دو تا پنج نفره انجام بدهید. این بازی، یک دسته کارت است که 5رنگ داشته و هر رنگی، از شماره یک تا پنج را دارد. ضمن اینکه شما 8ژتون لوتوس و 3ژتون هما را هم خواهید داشت. در این بازی، شما قادر نیستید عدد روی کارت خودتان را ببینید، چرا که کارت خودتان پشت به شماست؛ اما عدد دیگر بازیکنان را میتوانید ببینید. ضمن اینکه اگر خوب بازی نکنید یکی از ژتونهای هما خواهد سوخت که عملاً انرژی شما را کمتر و کمتر میکند. بازی ساده، ولی در عین حال جذاب است. راهنمای بازی هم در پکیج آن موجود است؛ جای نگرانی نیست و بهراحتی میتوانید در چند دقیقه یاد گرفته و دورهمی خوبی را تجربه کنید.
مصایب آشپزی برای دیکتاتورها
شاید تصور کنید سیاست و غذا نمیتوانند در کنار یکدیگر قرار بگیرند اما کتاب «مصایب آشپزی برای دیکتاتورها» اثر ویتولد شابوفسکی این 2مسئله را به خوبی در کنار هم قرار داده است. او در این کتاب به زندگی آشپزهای شخصی 5دیکتاتور، یعنی فیدل کاسترو، انور خوجه، عیدی امین، پل پوت و صدام که به کشتار و سرکوب مشهور بودند، پرداخته و با آنها مصاحبه و گفتوگو کرده است. ویتولد شابوفسکی برای نوشتن این کتاب 5قاره گوناگون از آسیا تا آفریقا و از آمریکای جنوبی تا اروپا را زیر پا میگذارد. نزدیک این آشپزها میایستد، به تماشای آشپزیشان مینشیند، آشپزها نیز غذاها را درست به همان شکل که برای دیکتاتور طبخ میکردند، میپزند؛ درست به همان اندازه نمک و ادویه به غذا میزنند و در مورد غذاهای موردعلاقه آنها صحبت میکنند.
ضیافت بابت (Babette’s Feast)
«ضیافت بابت» یک فیلم درام-رمانتیک به کارگردانی گابریل آکسل است که در سال 1987به نمایش درآمد. این فیلم در همان سال اکران برنده جایزه «اسکار بهترین فیلم خارجیزبان» و جایزه «بفتای بهترین فیلم غیرانگلیسیزبان» شد. داستان این فیلم در قرن نوزدهم میلادی و در یک روستای دانمارکی بسیار پرت و دورافتاده اما بسیار زیبا و بیهمتا به نام دوژکند در جنوب دانمارک امروزی روی میدهد. محوریت این فیلم نیز درباره یک ضیافت بزرگ و پر زرقوبرق است که فیلیپا و مارتینه (دو خواهر) برای نزدیک نگهداشتن جامعه پروتستانها برگزار میکنند. ضیافت بابت، نخستین فیلم دانمارکی تاریخ سینماست که موفق به دریافت جایزه اسکار شده است. در این فیلم استفان اودران، بودیل کجر، بریجیت فدراسپایل، یارل کوله و بیبی آندرشون به هنرمندی پرداختهاند.
آینده غذا (The Future Of Food)
محصولات تراریخته و اصلاح ژنتیک شده چند سالی است که به سبد غذایی بسیاری از ما راه پیدا کرده و موردتوجه متخصصان قرار گرفته است. مستند آینده غذا که در سال 2004توسط دبورا کونس ساخته شد نیز به این مقوله پرداخته و به سراغ غذاهای اصلاح ژنتیک شده رفته و بهدنبال کشف الگویی برای این خوراک مضر است. همچنین در بخشی از این مستند تأثیر شرکتهای بزرگ و دولتها بر صنایع غذایی بررسی میشود و نشان میدهد که کشاورزان در این سیستم ناکارآمد تا چه اندازه بیدفاع هستند و وسیلهای برای اهداف سودجویانه این گروهها بهحساب میآیند. آینده غذا مستندی تلخ و تکاندهنده است که با دیدن آن درباره آنچه بهعنوان غذا وارد بدنتان میشود، دیدگاه بهتری پیدا میکنید.
خدمات گردشگری و هتلداری
یکی از مهمترین خدماتی که در صنعت گرشگری ارائه میشود و مستقیم در کیفیت و کمیت این صنعت تأثیرگذار است، صنعت هتلداری است. هتلداری یک بازوی قدرتمند و حیاتی برای گردشگری محسوب میشود و تا حدی این موضوع اهمیت دارد که در بسیاری از کشورها و شهرها، هتلها، مقصد گردشگران هستند؛ یعنی گردشگران سفر میروند تا چند روز در هتل بمانند و از خدمات و امکانات آنها استفاده کنند و در نهایت دوباره به مبدا بازگردند. برای شناخت این مهم در صنعت گردشگری کتاب «شناخت خدمات صنعت گردشگری و هتلداری» به رشته تحریر درآمده و در دسترس است. این کتاب افراد را با خدماتی که در صنعت هتلداری وجود دارد آشنا میکند و نشان میدهد که قبل از سفر چگونه هتل را بشناسیم و از خدمات آن مطلع شویم.
زیر آفتاب توسکانی
این درام کمدی شاد درباره زنی است که از همسرش جدا شده و قصد دارد دوباره خود را پیدا و زندگی متفاوتی را آغاز کند. این زن تصمیم به سفر میگیرد و ماجرا آغاز میشود. دایان لین به مکانها و مناظر زیبایی سفر میکند که مشاهده آنها فیلم را بهشدت جذابتر میکند. داستان از این قرار است که دوستان فرانسیس میر او را به یک تور در توسکانی میفرستند؛ جایی که او در نهایت عاشق یک خانه بینظیر میشود و آن را میخرد. او با انبوهی از افراد جالب، ازجمله لهستانیها و یک بازیگر عجیب بریتانیایی، ملاقات میکند. این فیلم در شهر کورتونا و در حوالی آریزو فیلمبرداری شده و در آن خانههای کوچک زیبایی که در دامنه کوه قرار دارند، مناظر زیبایی خلق کرده است.
خانه مهرانگیز کامبیز
خانهای 2طبقه با ایوانی منحصر به فرد در محله قدیمی امامزاده یحیی(ع) وجود دارد که یادگار دوران قاجار است؛ خانهای با در و پنجرههای چوبی که برای اکثر مردم کشور آشناست، چرا که لوکیشن فیلمبرداری سریال محبوب «پدرسالار» بوده است. این خانه که به نام خانه مهرانگیز کامبیز شناخته میشود، اکنون به مرکزی برای فعالیتهای فرهنگی محله تبدیل شده است. مالک اولیه این بنای قاجاری، زنی متدین به نام مهرانگیز کامبیز بود که در خانهاش روضه و مراسم خواندن دعا برگزار میکرد. اما از آنجا که هیچ مالکیتی ابدی نیست، اواخر دوران پهلوی فردی به نام آقا جلال تهرانی این خانه را از ایشان خریداری کرد. اما آخرین مالک خصوصی این خانه قاجاری، سرهنگی بود که به دلیل بدهیهای فراوان مجبور شد خانه را به شهرداری منطقه 15واگذار کند.
پیشنهاد ویژه/ راهنمای مغزهای عصبانی
در همینه زمینه :