به تیم عطایی امیدوار باشیم؟
تیم ملی والیبال بعد از نخستین هفته لیگ ملتها در رده یازدهم قرار گرفت. هر چند حمایت از تیم بیش از نقدهاست ولی خیلیها نگران آینده والیبال حتی در سطح آسیا هستند
هفته اول لیگ ملتها به پایان رسید و جز نگرانی برای والیبال چیز دیگری نداشت. ایران در هفته اول چین و استرالیا را شکست داد و مقابل ژاپن و هلند بازنده بود. اما مهمتر از این برد و باختها، کیفیت بازی تیم است که کمتر کسی را راضی کرده. فدراسیون در این یک هفته تلاش کرد تا با شعار حمایت از تیمملی، انتقادها از تیم و سرمربیاش بهروز عطایی را به حداقل برساند اما واکنشهای افکار عمومی به بازیهای تیم چندان خوشایند نیست.
قبل از اینکه تیم ملی به برزیل اعزام شود، صحبت از این بود که هفته اول بهترین فرصت برای جمعآوری امتیاز است. ایران در این هفته با ضعیفترین تیمهای حاضر در لیگ بازی کرد. چین که بعد از کنار گذاشته شدن روسیه به جمع تیمها اضافه شد. استرالیا که در کمتر تورنمنتی حریف جدی برای ایران بود، این بار با تیمی جوانشده به جام آمد. هلند هم که جزو ضعیفترین تیمهای اروپایی است و بهجز نیمیر عبدالعزیز بازیکن شاخص دیگری ندارد. هر چند ایران سال پیش با پیروزی مقابل ژاپن به قهرمانی آسیا رسید اما پیشبینی میشد که ژاپن تیم راحتی برای ایران نیست. آنها بعد از المپیک انگیزهای برای حضور در آسیایی نداشتند اما برایشان لیگ ملتها یک میدان جدی است. ژاپنیها با 3پیروزی و 10امتیاز بعد از آمریکا در رده دوم جدول هستند و ایران با 2پیروزی و 6امتیاز در رده یازدهم. گفته میشود از شکستهای هفته اول کوه نسازید اما این نتایج برای والیبالیها و حتی هواداران نگرانکننده است. آیا ایران قدرتش را در آسیا از دست میدهد و این قدرت دوباره تقدیم ژاپن میشود؟ در این چند ساله بارها گزارشگران تلویزیونی با این توضیح که یک روزی آرزوی ایران ست گرفتن از قدرتهای آسیا بود، به بازیها و پیروزیهای تیم درمقابل قدرتهای اول والیبال جهان افتخار کردند اما حالا دوباره شکست دادن قدرتهای آسیا برایمان آرزو میشود؟
بازیکن نداریم؟
4بازی اول - حتی آنهایی که با پیروزی ما به پایان رسید - کیفیت فنی بالایی نداشتند. بعضیها ایراد را روی نیمکت میبینند، جایی که عطایی و دستیارانش برای نخستینبار مسابقاتی در حد لیگ ملتها را تجربه میکنند و بعضیها مشکل را از بازیکنان میدانند. هواداران میگویند انتخاب عطایی اشتباه بوده و باید مثل سالهای قبل سرمربی از خارج ایران میآمد. آنها مشکل اصلی تیم را در انتخاب بازیکنان میبینند. بعضیها حتی کنایه میزنند که بازیکنان تیم ملی بیشتر کسانی هستند که یا فصل پیش در تیم باشگاهی عطایی بازی کردند یا قرار است فصل بعد برای تیم او بازی کنند.
جوانان نیستند
بازیکنان جدیدی به تیم اضافه شدهاند. روزهای اول صحبت از این بود که این بازیکنان جوان هستند و آیندهدار. باید به آنها فرصت داده شود تا بتوانند در نبود نامهای بزرگ خودی نشان دهند. اما آیا تیم جوان شده است؟ به جز مهدی جلوه و امیرحسین توخته که 21سال سن دارند، بقیه جوان نیستند و بیشتر تازهواردند. یکی از ایرادها به عطایی این است که اگر قرار به تغییرات بود، چرا او جوانان بیشتری به تیم دعوت نکرد؟ بازیکنانی که با سرمربیگری خود عطایی به قهرمانی آسیا و جهان رسیدند چرا جایی در تیم ندارند؟ هواداران میگویند اگر قرار بر شکست تیم بود، بهتر بود با جوانان این اتفاق میافتاد نه بازیکنانی که بهنظر نمیرسد آینده درخشانی در انتظارشان باشد. بازیکنان تازهوارد تیم 25-24ساله هستند و بیتجربه. مسئله بعدی کنار گذاشتن ناگهانی بازیکنان باتجربه است. امیر غفور 31ساله نمیتوانست هم به تیم کمک کند و هم به تازهواردها اعتماد به نفس بدهد؟
اگر مصدومان بودند...
جواد کریمی، پاسور اول تیم، میثم صالحی و علیاصغر مجرد سال پیش جراحی کردند و دوران نقاهت را میگذرانند. آنها به اردوی تیم ملی دعوت شدند اما شرایط بازی را ندارند. رضا عابدینی هم در همان بازی اول مصدوم شد. آسیبدیدگی عابدینی، بدشانسی بود اما چرا بازیکنانی که جراحی کردهاند، به اردو دعوت میشوند؟ سرمربی تیم نمیتوانست بازیکنان دیگری را جایگزین آنها کند؟