دیوارمهربانی از مشهد تا استکهلم
مهدیا گلمحمدی
6سال پیش در چنین روزهایی (چند روز پیش از زمستان) شخص ناشناسی که شاید یقه پالتواش را بالا زده بود تا سوز سرمای مشهد آزارش ندهد، رفت پای یک دیوار و بعد چند دست لباس و کاپشن به گلمیخ آویزهای فلزی دیوار آویزان کرد و چند لحظه بعد در پیچ خیابان ناپدید شد. روی دیوار نوشته بود «هر که بینیاز است لباسی آویزان کند و هر کسی نیاز دارد لباسی بردارد ». این دیوار به سرعت به دیوار مهربانی مشهور شد و همه آن را شناختند. دیوار مهربانی سپس در تهران و سایر شهرها هم دیده شد. بخشندگی این دیوار محدود به لباس هم نشد؛ میوه، کتاب و حتی نان فانتزی هم شامل مهربانیهایش شدند و هر نیازمندی گوشه چشمی به دیوار داشت. برای نمونه در گرمای مطبوع هر نانوایی هم میتوانستی ببینیاش. در دیوار مهربانی نانواییهای شهر، برخی بدون اینکه نانی دریافت کنند کارت میکشیدند و فیش فر خورده آن را با سوزنی روی پیشانی دیوار مهربانی نصب میکردند. دیوار امانتدار خوبی بود و هر محتاجی میتوانست یک فیش بردارد و با پرداخت آن سر سفره زن و فرزند، نان تازه ببرد. یکی دو سال نگذشته بود که مهربانی اندکی رنگ باخت و مردم شهر دیوار را فراموش کردند. لباسهای روی دیوار مهربانی کهنه شدند و رنگ فیشهای سفید نانواییها به زردی گرایید. فیشها از آن رو زرد شده بودند که شاگرد نانوایی فیشهای مستعمل را دوباره به دیوار میزد شاید مردم دوباره یاد مهربانی بیفتند. اما نیفتادند. همین چند روز پیش در یکی از نانواییهای دربند تهران، نرسیده به سربند، دیوار مهربانی که یک تخته موکتکوب بود را با فیشهای رنگپریدهاش میتوانستی ببینی که از جلوی دخل برچیده شده و آن را آن پشت و پسلهها انداخته بودند تا غبار فراموشی بخورد. دیوار اما برخلاف تمام اسلافش به جغرافیای خاصی باور نداشت و راهی سفر شد. کابل، تاجیکستان و یک نفر هم در چین و ماچین دیده بودش. همین دیروز خبر آمد که در استکهلم سوئد دیده شده؛ 3هزار و 145کیلومتر با حساب پیچ و خم جادهها. آنجا هم دیوار با همان گلمیخها و لباسهای گرم رنگارنگش چند جفت کفش هم داشت. یکی از فعالان خیریههای سوئد به خبرنگارها گفت: «چند سالی است با سرد شدن هوا دیوار پر میشود از کفش و لباسهایی که البته بسیاری از آنها کهنه هم نیستند». شکی نیست که اولبار صادرات مهربانی به کشورهای دیگر (دستکم به شکل دیوار مهربانی) کار ما ایرانیها بوده است. آن پالتوپوش فرضی که اول ماجرا دیوار مهربانی را میان سوز سرما و گرمای مهربانی کشید این روزها اگر بداند در کشور خودمان کمتر اثری از این دیوار میبینیم شاید دل مهربانش بگیرد. بهخاطر دل او هم که شده دوباره بذر محبت روی دیوار مهربانی بپاشیم شاید گلمیخهای این دیوار دوباره روی خیابانهای این شهر جوانه بزنند.