• دو شنبه 8 بهمن 1403
  • الإثْنَيْن 27 رجب 1446
  • 2025 Jan 27
دو شنبه 19 مهر 1400
کد مطلب : 142609
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/rk442
+
-

قرارگاه یا گذرگاه مسئله این است

قرارگاه یا گذرگاه مسئله این است

شیدا اعتماد

 خانه داشتن نباید آنقدرها سخت باشد اما هست، در سال‌های اخیر سخت‌تر هم شده است. اینکه یک چهاردیواری را در اختیار بگیری و تبدیلش کنی به خانه، آنقدر پول، زمان و انرژی می‌برد که خانه را از هدف اصلی خودش دور می‌کند. خانه باید مکان آرامش باشد و جایی که تمام راه‌ها به آن ختم می‌شود اما اینقدر زمان توی شهر بزرگ به رفتن و آمدن و دویدن می‌گذرد که رفتن به خانه می‌شود آخرین کار روز. به خانه که می‌رسی آنقدر جان باقی نمانده که بشود تاملی کرد، چیزی نوشت، قصه‌‌ای ساخت،گیاهی کاشت و خیالی بافت حتی. می‌شود فقط چیزی خورد و خوابید تا روز دیگر و دویدن‌های دیگر. خانه دیگر پناهگاه نیست؛ یک ایستگاه موقت است در فواصل بین دویدن؛ مثل همان جایی که دونده‌ها را می‌بینی که بطری‌های آب را از کنار مسیر ماراتن برمی‌دارند و هنوز دارند می‌دوند. قرار نبود اینطوری باشد اما. قرار بود خانه‌های زیبایی داشته باشیم. قرار بود دوستانمان را به خانه دعوت کنیم. قرار بود شعر بخوانیم. رمان‌های قدیمی خوشایند را دوباره ورق بزنیم و یک غذای پر از جزئیات و مفصل را درست کنیم و گاهی هم وقتی برای خودمان داشته باشیم که جزئیات خیابان روبه‌روی پنجره، درخت‌های کنار خیابان و پرنده‌هایی که روی هره پنجره راه می‌روند را ببینیم. ببینیم گربه حیاط که از تماشای آنها سیر نمی‌شود، ساعت‌ها سرش را بالا می‌گیرد آنقدر بالا که دیگر خسته می‌شود و می‌رود یک گوشه می‌خوابد. ببینیم که نور آرام‌آرام راهش را از پنجره‌های شمالی کج می‌کند و می‌رود تا باز اواخر اسفند پیدایش شود. ببینیم که پاییز رسیده و برگ‌های درخت‌ها دارند زرد می‌شوند و کم‌کم پیاده‌رو پر می‌شود از برگ‌های خشک و زرد و قرمز و گاهی باد برگی را می‌آورد و می‌اندازد توی خانه. ببینیم که گلدان‌ها تشنه شده‌اند و آب تنگ ماهی باید عوض شود و دستی به روی خانه بکشیم که باز بشود خانه؛ خانه‌ای که کسی بخواهد به آن برگردد. در آن بماند و آنجا تمام چیزهایی که در روز شلوغ شهر دیوانه گم کرده بازبیابد.
قرار نبود خانه‌ای برای زندگی داشتن آنقدر سخت باشد که یادمان برود اصلا برای چه خانه داریم؛ یادمان برود خانه گذرگاه نیست و قرارگاه است؛ یادمان برود آدمی می‌تواند با خانه‌اش پیوندی قوی برقرار کند و ریشه‌هایش را با خانه محکم کند که باد او را از این سو به آن سو نبرد. خانه، جان است و جهان است و کوچک‌ترین جهان ممکن است برای هر کسی و کاش فرصتی برای درنگی از سر آرامش دست می‌داد نه فقط از سر نیازی به دمی آسودن و نفس گرفتن.

این خبر را به اشتراک بگذارید