رسول بهروش
گویا پیلهکردن به فوتبالیستهای مشهور به مذاق برخی از دوستان سخنران خوشآمده. چندان مشخص نیست که آیا در بقیه نقاط جهان هم شغلی تحتعنوان «سخنرانی» وجود دارد یا نه، اما ما در ایران از این دست ناطقان زیاد داریم و جالب این که آنها دریافتهاند با گریززدن به فوتبال و بیان مطالب عجیب در مورد ستارههای مشهور این حوزه میتوانند در کوتاهترین زمان ممکن شهرتشان را چندبرابر افزایش بدهند. ابتدا این حسن عباسی بود که در چند سخنرانی به علی دایی یورش برد و اسمش را سر زبانها انداخت، حالا هم یک سخنران جوان به نام علیاکبر رائفیپور در ابتدای همین مسیر قرار گرفته است. علاقهمندان به حوزه خبر، حتما در این سالها اسم نامبرده را شنیدهاند؛ یک تئوریسین مباحث توطئه که علاقه ویژهاش انجام پیشبینی در مورد آینده است و البته مطالبی که در این سالها بیانکرده، واکنشهای متناقض زیادی را حتی بین خود سیاسیون بهدنبال داشته است. اما حالا او که از سوی هواداران نوجوانش به اصرار «استاد» خوانده میشود، سراغ دو تن از خوشنامترین ستارههای تاریخ فوتبال کشور آمده و با لحنی زننده، فعالیتهای تبلیغاتی آنها برای شرکتهای تولید خمیر دندان، ماست و دوغ را به مضحکه گرفته است؛ چرا؟ چون مهدویکیا قبلا یکی، دو بار در حوزه سیاست برونمرزی مواضعی اتخاذکرده که به مذاق این آقا خوشنیامده. دلیل از این منطقیتر میخواهید؟ راستی جناب «استاد» گناه بندهخدا کریم باقری که همیشه صامت و ساکت است و حرف یومیهاش را هم به زور میزند، چیست؟
شاید اگر این توهین و تمسخر در قبال بسیاری از دیگر ستارههای ورزش و هنر کشور رخ میداد، افکار عمومی تا این حد جریحهدار نمیشد. اما ماجرای مهدویکیا فرق دارد. او بیادا و بیمنت یک عمر درخشید و البته هرگز به خودش غره نشد. گل تنها پیروزی تاریخ فوتبال ایران در جامهای جهانی را همین آقای «دوغ بهدست» زده؛ گلی که تمام مملکت را یک شب تا صبح بیدار نگه داشت و چون برابر آمریکا با آن همه حساسیت به ثمر رسید، برای این بازیکن معادل دو سال خدمت نظامی به کشور تشخیص داده شد و کارت معافیتش را با احترام تقدیمش کردند. درخت پربار و افتاده فوتبال ایران، سلطان پاس گل بوندسلیگا و کسی که همین حالا آلمانیها بلیت میخرند تا توپ طلای آسیایی او را در موزه باشگاه هامبورگ تماشا کنند، بعد از دوران بازنشستگی هم همان آقای دوستداشتنی قدیم باقیمانده. او این روزها یک مشت بچه بااستعداد را جمعکرده و مفتومجانی پرورش میدهد تا شاید یکی از آنها «گل قرن» بعدی را بزند. مهدی همینحالا میتوانست کنار یک تیم لیگ برتری باشد و سالی حداقل یکمیلیارد تومان پول بدون مالیات بگیرد، او اما بینیاز و سربلند، دنبال این است که با استفاده از اعتبار شخصیاش لباس اورجینال باشگاههای اروپایی را بگیرد و بین بچههای زلزلهزده سر پل ذهاب تورنمنت فوتبال بگذارد. آخ که دنیا عجب گلستانی میشد، اگر مهدویکیاهای بیشتری داشتیم و سخنرانان کمتری!
مهدویکیا بهخاطر استفاده از حق مشروع حضور در آگهیهای بازرگانی آنهم برای تبلیغ محصولات یک کارخانه ایرانی اینطور تحقیر میشود، فقط به این دلیل که ناطق جوان عقیده دارد او بازیکن فوتبال است و نباید در حوزه مسایل سیاسی که سررشتهای از آنها ندارد، اظهارنظر کند. البته که جناب رائفیپور درست میفرمایند. بحث در مورد این قبیل مسایل تخصصی را باید به یکی مثل ایشان واگذار کرد که از سهسال پیش مکررا و با قاطعیت پیشبینی کرده بودند هیلاری کلینتون برنده انتخابات آمریکا خواهد بود. همانطور که میبینید دقیقا همین اتفاق هم افتاد و الان دو سال است این خانم ریاستجمهوری ایالات متحده را بر عهده دارد!
دو شنبه 10 اردیبهشت 1397
کد مطلب :
14259
لینک کوتاه :
newspaper.hamshahrionline.ir/A1XP
+
-
کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به روزنامه همشهری می باشد . ذکر مطالب با درج منبع مجاز است .
Copyright 2021 . All Rights Reserved