• شنبه 1 دی 1403
  • السَّبْت 19 جمادی الثانی 1446
  • 2024 Dec 21
دو شنبه 14 تیر 1400
کد مطلب : 134981
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/4xnO7
+
-

نوشدارو پس از مرگ «هور»

اقدامات شرکت‌های آب ،برق و اداره کل حفاظت محیط‌زیست خوزستان دردی از حاشیه‌نشینان هورالعظیم دوا نکرد

گزارش
نوشدارو پس از مرگ «هور»

ستاره حجتی- سیده‌زهرا عباسی- خبرنگار

مرگ بر هرچه بخواهد سایه می‌اندازد؛ گاه بر زیست آدمی، گاه بر هر آنچه سهمی از حیات برده و گداری در آسمان و زمین و دشت و دمن.  داغ مرگ، شرجی، تبدار، چون تیغ تیز خوری داغ که در آستانه تموز، بر زمین تفتیده خوزستان می‌تابد، سال‌هاست بر هور سایه انداخته است. این را ماهیان مهاجر جان‌داده، برهوت باقی‌مانده از هور، آتش‌های گرگرفته بوته‌های خشک، گاومیشان غوطه‌ور در گل و لای، خانه‌های ویران رُفَیه، سیمای آفتاب‌سوخته فرزندان ابوالبوه، راویه و رأی می‌گویند و خشکی نیسان و کم‌آبی کرخه به آن گواهی می‌دهد. ابر و باد و مه و خورشید و فلک در خوزستان گواه مرگ مزمن شده‌ای هستند که سال‌هاست دم و بازدم هورالعظیم را به شماره انداخته‌اند.

هور جان ندارد، ما شغل نداریم
رفیه یا شهر رفیع را از سال‌های دور می‌شناسم؛ بستان و هویزه را نیز. شما هم می‌شناسیدشان؛ شهرهایی که روزگاری با چنگ و دندان برای پاسداری از آب و خاکی که وطن می‌شناسیمش، می‌جنگیدند. ویران شدند. سیمایشان را هنوز از خاطره بمب‌های فروریخته، مین‌ها و خمپاره‌ها، اجساد و خون، فرزندان آواره، اسیر و شهید شده به یاد می‌آوریم.
سهم‌شان مین‌های به‌جا مانده، مهاجرت‌های بی‌بازگشت و سال‌ها خشکسالی، بی‌آبی و بی‌هوایی شد. بنا بر گزارش سازمان آمار ایران، فقط در شهر رفیع 5هزار نفر جلای‌وطن کرده از زمان جنگ وجود دارد که هرگز به خانه بازنگشتند. این شهر را می‌توانید از خانه‌های نیمه‌ساخته و متروکه بشناسید. این قصه‌ها را حاجی روایت می‌کند. حاجی، پیرمرد عرب مهربانی است که میزبانی ما را عهده‌دار بود. روزگاری حصیرباف بود؛ روزگاری که هور زنده بود. خودش می‌گوید: هور آب ندارد. چند سال است می‌گویند تالاب احیا می‌شود، اما این اتفاق هیچ وقت نیفتاد. زمانی آب از نیسان به تالاب باز شد، اما آب مسموم بود، ماهی‌ها می‌مردند و دیگر نی‌ نمی‌رویید. نی که نباشد، حصیری نیست. حصیربافی شغل سنتی اهالی رفیع است. حاجی ادامه می‌دهد: بیشتر جوان‌ها از اینجا رفته‌اند. بعد از جنگ هم تعداد کمی به روستا آمده‌اند. قریه‌هایی که نزدیک تالاب می‌بینید، روستاهای دائمی نبودند. هنوز هم نیستند. مردم اینجا حصیر می‌بافتند یا گاومیش پرورش می‌دادند و محصول می‌گرفتند یا ماهی‌گیر بودند. حالا هیچ‌کدام اینها وجود ندارد؛ نه نی‌ برای حصیر، نه ماهی و نه گاومیش. دسته‌دسته ماهی‌ها مردند. این موضوع امروز و دیروز نیست.
تلفات ماهی درهور بالاست. به‌نظر دوباره دارند سد بالادست را باز می‌کنند، اما چه فایده؟ می‌دانند چند راس دام اینجا تلف شد؟ چقدر ماهی از بین رفت؟ نی‌ها کی
دوباره می‌رویند؟

مسئله فقط تالاب نیست
شیخ حسن برهانی، رئیس سازمان تبلیغات اسلامی هویزه است. او می‌گوید: آنچه باید دیده شود، گره خوردن معیشت آدم‌های زیادی با تالاب هورالعظیم و رود نیسان است. نه‌تنها تالاب که رودخانه هم دیگر نمی‌تواند نقش خودش را در اقتصاد منطقه ایفا کند. شیخ حسن ادامه می‌دهد: 3شهر رفیع، هویزه و بستان و همه روستاهای اطرافشان را در 2شهرستان دشت‌آزادگان و هویزه در نظر بگیرید؛ 40هزار نفر جمعیت شهرستان هویزه، 15هزار نفر جمعیت رفیع و روستاهایش و 10هزار نفر جمعیت بستان و روستاهایش. معیشت هر 3شهر و روستاهایشان وابسته به تالاب و از آن مهم‌تر رود نیسان است؛ رودخانه‌ای که هیچ‌کس از خشکی آن حرفی به میان نمی‌آورد. آنچه شیخ حسن می‌گوید را یکی از ائمه جماعت اهواز نیز تأیید می‌کند. حجت‌الاسلام ستار سواعدی می‌گوید: حاشیه‌نشینان هور هویزه زندگی و درآمدشان از راه هور تامین می‌شود. بیش از هزار صیاد از هور امرارمعاش می‌کنند یا بهتر بگوییم می‌کردند. همچنین علوفه و آب دام‌ها نیز از این منطقه تامین می‌شود. هور برای انتقال نفت تخلیه و خشک شد. نه فقط هور که کارون و کرخه نیز سرنوشت بهتری ندارند. بیش از 50روستا اطراف هور هستند که اهالی‌شان عملا بیکار شده‌اند.

چه بر سر هور آمد؟
با امضای یک قرارداد نفتی میان ایران و چین، منطقه وسیعی از تالاب هورالعظیم به‌عنوان بزرگ‌ترین تالاب ایران و بین‌النهرین خشک شد. خشک شدن تالاب نه‌تنها صید هزار صیاد و بیش از 50کارگاه حصیربافی و دامپروری 50روستا را با مخاطره جدی مواجه کرد، بلکه این محدوده وسیع را به کانونی برای ایجاد گردوغبار تبدیل کرد. گرچه پیش از این و در آغاز دهه 80با ساخت سد کرخه، بزرگ‌ترین سد خاکی خاورمیانه، پرداخت حقابه تالاب به‌عنوان موضوعی حقوقی در دستور کار وزارت نیرو قرار گرفت.
در سال98 هم بازگشایی ناگهانی دریچه‌های سد منجر به سیلاب و آبگرفتگی مهیبی در شهر رفیع و حاشیه تالاب شد. طبق قانون حقابه سهم تالاب هورالعظیم در بخش ایرانی و از سد کرخه، 1و 6دهم تا یک و 9دهم میلیارد مترمکعب است که باید از سوی وزارت نیرو تامین شود؛ رقمی که به‌نظر به‌دلیل خشکسالی و افت شدید سطح آب در سد کرخه از ابتدای بهار پرداخت نشده است. سال95 و پس از یک دوره خشکی تالاب، رئیس سازمان حفاظت محیط‌زیست وقت کشور از احیای تالاب هورالعظیم خبر داد. یک سال بعد سازمان محیط‌زیست کشور اعلام کرد 70درصد تالاب براساس تصاویر ماهواره‌ای احیا شده و فقط 30درصد باقی مانده است؛ احیایی که براساس گفته کارشناسان و گزارش‌های شهروندان محلی با پساب مزارع نیشکر، شورآب‌ها و آب‌های مسموم و آلوده همراه بوده و ماهیان هور را آلوده کرده است.

مسئولان چه می‌گویند؟
درحالی‌که محمدجواد اشرفی، مدیرکل حفاظت محیط‌زیست خوزستان دلیل اتلاف ماهیان را کاهش آورد آب و در نتیجه کاهش اکسیژن آب و حرکت ماهیان به سمت بخش عراقی تالاب اعلام کرده، معاون مطالعات پایه و طرح‌های جامع منابع آب سازمان آب و برق خوزستان معتقد است حقابه تالاب از سد کرخه در 3‌ماه نخست بیش از حدود قانونی نیز پرداخت شده است.
این ادعا در حالی است که با گذشت حدود 10روز از شروع تابستان، نیسان به‌عنوان یکی از گلوگاه‌های ورود آب به تالاب از کرخه کاملا خشک شده و هورالعظیم نیز در معرض خشکی گسترده قرار گرفته است. با این همه، علی شهبازی می‌گوید: بهار امسال، آب موردنیاز برای تالاب هورالعظیم حدود 386میلیون مترمکعب اعلام شد که با برنامه‌ریزی‌ انجام شده از سوی سازمان آب و برق خوزستان، حجم آبی معادل 409میلیون مترمکعب بیش از نیاز آبی مشخص شده به تالاب تزریق شد.
شهبازی همچنین ادامه می‌دهد: با توجه به شرایط خشکسالی پیش آمده برای امسال، حوزه کرخه بیش از 50درصد کاهش بلندمدت و 55درصد کاهش کوتاه‌مدت آورده داشته است.
حال مسئولان می‌گویند حقابه تالاب هورالعظیم 4روز است پرداخت شده و طولانی بودن مسیر راه تا رسیدن آب به تالاب، اجازه نشان داده شدن اثراتش را نمی‌دهد. سؤالی که در هیچ گفت‌وگو و مصاحبه‌ای از سوی متولیان به آن پاسخ داده نمی‌شود این است که اگر حقابه بهاره تالاب بیش از آنچه باید به هور تزریق شده است چه رویدادی می‌تواند طی مدتی کوتاه آن را به خشکسالی بی‌مثالی در سال‌های حیاتش برساند؟ بازگشایی آب پس از تلف شدن تعداد زیادی گاومیش و دام، از بین رفتن علوفه و مرگ ماهیان، همچنین زیان اقتصادی گسترده حاشیه‌نشینان تالاب به‌نظر شبیه به رسیدن نوشدارو پس از مرگ سهراب می‌رسد. در این میان آ‌نهایی که بیش از 3دهه است معیشت و زندگی‌‌شان در تنگنا قرار گرفته و در میان خبرهای محیط‌زیست تالاب گم می‌شوند، حاشینه‌نشینان هور هستند.

این خبر را به اشتراک بگذارید