تشنه میان 2 دریای آب
گزارش همشهری از بخش دهدز استان خوزستان با 30هزارنفر جمعیت که در آستانه بیآبی در بین سدهای کارون 3و4 زندگی میکنند
امیرحسین احمدی- خبرنگار
تابستان با هجوم شدید گرما از راه رسیده اما چه گرما باشد چه نه، فرقی به حال مردم دهدز و روستاهای اطراف آن نمیکند؛ دیگر خبری از رنگبهرنگی مالوف میوههای تابستانی باغهایشان و مهمانی و دورهمیهای گاهوبیگاهشان نیست. آنچه در زندگی مردم مانده، غصه بیآبی است و جوانانی که حرف از رفتن میزنند.
سال1400 نیامده با آنها سر ناسازگاری گذاشته. امسال از ابتدای اردیبهشت آب شهر دهدز در مرز استان خوزستان و چهارمحالوبختیاری و روستاهای اطراف آن جیرهبندی شده است. مردم روستاهای اطراف حالا پر از هراسند؛ بهار که اینگونه بیآب گذشت، وای به حال هفتههای پیش روی تابستان؛ هیچکس در دهدز نمیداند که در تابستان چه بلاهایی انتظار خودش و اطرافیانش را میکشد؟ دستکم در روزهای بهار، چند چشمهای در روستاها که از روزهای پرآبی دهدز به یادگار باقیمانده کفاف آشامیدنشان را، هر چند دستوپا شکسته، میداد اما تا چند هفته دیگر که چشمهها هم بخشکند، دیگرهیچجا، هیچ خبری از آب نیست. آن هم در منطقهای که دروازه خروش کارون، به سوی جلگه خوزستان است.
میلاد یکی از همین مردم است. سیاهی موهای سر و صورتش نشان میدهد که بیشتر از 25سال ندارد. اهل روستای کلیمُلک است در شمال دهدز. حرف بیآبی تابستان که میشود، هراس ترک خانه و کاشانه به سراغش میآید. «دیگه کجا مونده سی ما؟ 6ماه از سال رو باید کجا بریم»؟
نفسش و همه صدایش را از سینه بیرون میدهد: «یو دی آوارئیه؛ کوچ نی (این دیگر آوارگی است، کوچ نیست). بریم لردگون؟ بریم ایذه؟ کجا بریم و بگیم که تابستون آبادی خومون آو ناریم؟»
حالا چندماه است که آب روستاهای دهدز جیرهبندی شده. «خدا به سر شاهده بعد دو روز هم که آو لولهای میا، آو زرد رنگیه و اصلا قابل خوردن نی. هِشتیمش سی حموم و آو خوردن گوسفندها. ما هم نمیدونیم سی چه به این آو میگن آو بهداشتی. مردم همه از ترس کرونا سهبرابر خودشون رو میشورن اونوقت آو لولهکشی دهدز با زنگ آهن میا بیرون». میلاد جوان است و پای رفتن دارد؛ اگر آب نباشد، کلیمُلک، روستایش را، به مقصد ایذه یا شهرکرد رها و به هر زحمتی که هست چندماه را جایی جز کاشانه خود سپری میکند اما در روستاهای دهدز هستند کسان دیگری هم که حتی یارای فرار از دژخیم آدمخوار بیآبی تابستان را ندارند. فاطمهخانم یکی از آنهاست. سنش به 70 میرسد. اگر چه محض احترام هم که شده همسایهها به او آب میرسانند اما او هم نگران روزهای خشک تابستان است. دو پسر دارد که در عسلویه مشغول کارند و حال خودش تنها در روستا باقی مانده است.« پسرام رفتن سی کار. مو تنها موندُم هیچ کاری هم ازُم نمیا. آو لولهکشی هر دو روز، یک ظهر تا پسین(عصر) وصل میشه ولی مثل زهرماره. شوری و ترشی و شیرینی همه مزهای میده جز آو. تابستون که بیاد نمیدونُم باید چه کنُم. پیرزن تنها میون این دِه تشنه. راهی نارم.»
آب نطلبیدهای که مراد نبود
17سال پیش سد «کارون سه» در دهدز آبگیری شد، با سه ماموریت مشخص؛ مهار سیلابهای فصلی کارون، بالا بردن قدرت تنظیم آب برای مصرف شرب و کشاورزی و تولید انرژی برقآبی. به ظاهر قرار بود در پوشش یک طرح ملی آبادی دهدز تضمین شود. سدی که قرار بود آبادی باغستانهای قلعهسرد و درازده و کهرلا و دیگر روستاهای دهدز را همیشگی کند اما جز ویرانی هیچ تحفه دیگری برای ساکنان دهدز از کشاورز و دامدار روستاها گرفته تا شهرنشینان به ارمغان نیاورد.
اکنون دهدز شبیه جزیرهای شده است که شمال و جنوب آن را دو دریاچه سد محاصره کردهاند؛ سد کارون سه و چهار. براساس آمار حجم یکی از آنها دو و دیگری 3 میلیارد مترمکعب آب است. مقداری از آب که بسیاری میگویند دهدز را به پرآبترین شهر خاورمیانه تبدیل کرده است. شهری که با توابعش 30هزار نفر جمعیت دارد. 30هزار نفری که وطن خود را چنین توصیف میکنند: «یک جزیره خشک وسط دو دریا آو.»
آخرین رمقهای زندگی در دهدز
نواب کیانی، دهیار روستای کلیمُلک به همشهری میگوید که آغاز اردیبهشت سال 1400با جیرهبندی آب ایذه مصادف شد.«فروردین پارسال، میان همهگیری کرونا، روستاهای توابع دهدز بهمدت 14روز آب نداشتند. حدود 6ماه پیش چاه شماره دو به مدار آمد اما امسال از آغاز اردیبهشت باز مشکل بیآبی گریبان زندگی مردم روستاها را گرفته است.»
او میگوید: «از 4 حلقه چاهی که حفر شده بود تا آب دهدز را تامین کنند، دو چاه که آب روستایی را تامین میکردند، خشکیده است و براساس خبرهایی که من شنیدم، چاه سوم نیز آب چندانی ندارد.»
محمد داوریان، مسئول شرکت آب و فاضلاب بخش دهدز نیز درباره وضعیت زندگی مردم در این خشکسالی به همشهری میگوید: «شما فکر کن مسئول تامین آب بخش دهدز مانند کسی است که یک لیوان آب دارد و میخواهد آن را به یک جمعیت 30هزار نفری در یک شهر و 110روستا تقسیم کند. الان یک حلقه چاه ما جوری شده است که نمیتوانیم 24ساعت از آن استفاده کنیم و باید دو ساعت روشن باشد و بعد خاموش کنیم تا آب جمع شود. این یک حلقه چاه برای روستاهاست. کار به جایی رسیده که روستاها را جیرهبندی کردیم مثلا دو سه روستا را بهمدت دو ساعت آب میدهیم و روز بعد سه روستای دیگر را به همین مدت آبشان را تامین میکنیم.»
اوضاع شهر نیز چندان تعریفی ندارد.« دبی چاه شهر به یازده لیتر رسیده و آن را هم کمکم داریم جیرهبندی میکنیم و هماکنون تسلیم اتفاقات هستیم اما قطعا با این کاهش دبی که داریم ماه آینده وضع ما بدتر از این هم میشود و ما هیچگونه تدبیری برای تخصیص آب و تامین آب فعلا نداریم.» براساس پژوهش انجمن دوستداران طبیعت و محیطزیست، جمعیت تحتپوشش شهری و روستایی شرکت آبفا در دهدز که دارای تنش آبی شدید است به 22هزار نفر میرسد و هشت هزار نفر دیگر نیز دارای تنش آبی شدید هستند اما بهطور خودگردان آب را تامین میکنند که بهگفته هژیر کیانی، نویسنده پژوهش، بیشتر کوچنشینانند.
مردم تشنه آب و متصدیان آب تشنه غنیمت
همچنین یکی از منابع آگاه همشهری که نمیخواهد نامش فاش شود، در اینباره میگوید: مسئولان محلی در محافل خصوصی میگویند هزینه خرید لوله و انتقال آب بیش از 50میلیارد تومان نمیشود و مسئولان استان منتظر دریافت بودجه بیشتر و صرف آن در مسیری به غیراز مسیر انتقال لوله آب به دهدز هستند. محال است که 14کیلومتر لولهکشی و دو تا دستگاه پمپاژ بین 150تا 300میلیارد تومان هزینه بردارد.»
اما نکته اینجاست که هنوز مسئول اجرای پروژه معلوم نشده است و مسئولان سازمان آب و برق خوزستان و شرکت آب و فاضلاب استان این کار را گردن هم میاندازند. صابر علیدادی، معاون آبرسانی سازمان آب و برق خوزستان در اینباره به همشهری میگوید: سال 97جلسهای در ستاد بحران استانداری برگزار شد. ما اعلام کردیم، وضعیت دهدز بحرانی است. در همان جلسه مشخص شد که تامین آب ایذه و باغملک و توابع آنها بهعهده سازمان آب و برق باشد و دهدز و روستاهای آن بهعهده شرکت آب وفاضلاب خوزستان.
او ادامه میدهد: مسئولان شرکت آب و فاضلاب استان گفتند ما این کار را انجام میدهیم و صورتجلسه آن هم هست و از سال97مسئولیت انتقال آب و توزیع آب به دهدز به آبفا سپرده شد. این مسئله را باید از آنها پرسید و سازمان آب و برق مسئولیت انتقال آب به دهدز را از خود سلب میکند چون طبق آن جلسه به آبفا سپرده شد و آنها رفتند و موافقتنامه نیز بستند و فکر میکنم مقداری پول هم گرفتند. هم مسئولیت و هم موافقتنامه به آنها داده شده است.
در مقابل اما مسئولان شرکت آب و فاضلاب چیز دیگری میگویند. داوریان، مدیر آبفای دهدز به همشهری میگوید: «تا حدود سهماه پیش آبفا اعلام کرده است که توانایی تامین مالی انتقال آب را ندارد و برای این کار نیاز به کمک سازمان آب و برق خوزستان است.»
از سوی دیگر اما علی نیسی، معاون وقت توسعه روستایی آبفا خوزستان، به همشهری گفته بود: اگر قرار است این اتفاق بیفتد رقم ریالی آن را نمیتوانیم تعیین کنیم چون قیمتها روزبهروز متفاوتند. از سوی دیگر باید اعلام کنیم که نیاز به موافقت سازمان آب و برق داریم که باید اجازه برداشت آب را بدهند.
اوهمچنین گفته بودکه بهطور قانونی انتقال آب تا خود شهر بهعهده سازمان آب و برق است و این سازمان باید مشارکت کند و نمیتواند خودش را مبرا بداند و بگوید که من هیچکارهام.
نیسی از سوی دیگر بر این نیز انگشت تأکید گذاشته بود که آبفا یک شرکت بهرهبردار است. ما میخواهیم آب برداشت کنیم. سازمان آب و برق اول باید موافقتش را به ما اعلام کند و حفر خط انتقال نیز بهعهده این سازمان است.
با این حال نتیجه جملات نیسی یک چیز است؛ تامین اعتبار از سوی وزارت نیرو. «آبفا و سازمان آب و برق هر دو زیرنظر وزارت نیرو هستند و از این بابت باید گفت فرقی نمیکند. اگر وزارتخانه اعتبار تامین کند هر یک از این دو شرکت میتوانند آب را انتقال دهند.»
هنوز معلوم نیست جلوگیری از خشکیدن باغها و تامین معیشت مردم و مهمتر از همه آب آشامیدنی آنها معطل چیست اما نیسی میگوید که هزینه تمام طرحهای تامین آب در استان خوزستان به 680میلیارد تومان میرسد.« اگر وزارت نیرو از این مقدار، 120میلیارد تومان به ما اختصاص دهد، شاید بتوانیم یک مقدار از کار را راه بیندازیم و حداقل در این چندماه از این بحران خارج شویم.»
هنوز مشخص نیست که نتایج جلسات و تقسیم وظایف چه حاصلی برای تامین آب دهدز داشته است اما امر آشکار بحرانی است که مردم دهدز با آن گریبانگیرند و زندگیشان را مختل کرده. مطابق آخرین اخبار مستندی که همشهری بهدست آورده، اسناد مناقصه فاز اول آبرسانی از محل دریاچه سد کارون سه به دهدز از سوی آبفای استان آماده شده است. با این حال اما فرماندار و بخشدار در حال پیگیری برای تامین نقدینگی از سوی استاندار هستند.
کمبود 22هزار مترمکعب آب در دهدز
طبق پژوهش انجمن دوستداران طبیعت و محیطزیست خوزستان ، آب مورد نیاز دهدز و توابعش در هر شبانهروز 25هزار مترمکعب است اما آب موجود از 3هزار مترمکعب تجاوز نمیکند و این یعنی 22هزار مترمکعب کمبود آب در هر 24ساعت دهدز. یافتههای این پژوهش نشان میدهد که هیچیک از مردمان روستاها و شهر دهدز بهطور شبانهروزی به آب دسترسی ندارند و این 98درصد از ساکنان در دهدز از آب جیرهبندی استفاده و دو درصد دیگر نیز از بقایای چشمههای روستایی با تانکر آب دریافت میکنند و این درحالی است که نتایج پژوهشها خبر از این میدهند که تنها تبخیر آب از دریاچه سد کارون 3 برابر نیاز سالانه مصرف شرب و دیگر مصارف خانگی مردم بخش است. براساس پژوهش انجمن دوستداران طبیعت و محیطزیست تنها راه باقیمانده برای تامین آب شرب دهدز و روستاهای آن، انتقال خط لوله آب از دریاچه سد کارون سه بهسوی دهدز است. این یعنی از مسیر 100متری دریاچه که روستای کهرلا است تا شهر دهدز که حدود 14کیلومتری دریاچه قرار دارد نیاز به مسیر لوله است. برآوردی از هزینههای این کار بهطور دقیق وجود ندارد اما داوریان، مدیر شرکت آبفای دهدز میگوید: براساس محاسبههایی که سال 96شده، 50میلیارد تومان هزینه انتقال لوله آب بوده است.