• شنبه 6 مرداد 1403
  • السَّبْت 20 محرم 1446
  • 2024 Jul 27
دو شنبه 10 خرداد 1400
کد مطلب : 132071
+
-

در مضار توتون

در مضار توتون

مسعود میر

هما و زر خاطره بود و از وینستون، همان رنگ قرمز دلربایش به یاد بزرگ‌ترها مانده بود که ما شدیم مسئول نوجوان خرید خانه. دوره، دوره آمریکایی‌های قاچاق بود و تیر و بهمن و آزادی وطنی. هنوز درگیر دبیرستان بودیم که در کیسه خرید برای خانه، میان شیشه شیر و سطل ماست سفارشی مادر و نونوارهای دنیای دخانیات ازجمله بوند‌استریت و مگنا و کنت پایه بلند سفارشی پدر، کمی پول خرد و اسکناس بی‌رمق می‌ماند که سهم ما بود برای خرید مجله و احیانا کتاب.
هنوز خبری از دانشگاه رفتن نبود که عاشقی سینما ما را مجذوب کام گرفتن کافه‌دار کازابلانکا و یک دستی کبریت کشیدن ناخدای بَمبَک کرد و تعبیر این جذابیت شد سراغ گرفتن از سیگار سبز نعنایی دلربایی که بعدها فهمیدیم ویژه زنان است.
دانشگاه و عاشقی و کار بالاخره ما را به جبر رفاقت با دشمن سلامت واداشت، اما این روایت نه در مدح دود که در مضار توتون است. به شهادت پک زدن به عناوین روزهای سال، امروز پر است از دود و غوغای روز جهانی بدون دخانیات.
ضررهای سیگار را دیگر نه من می‌نویسم و نه شما فراموشش کرده‌اید. زندگی همینطوری هم مثل سیگار در حال دود شدن است و با گیراندن این لعنتی، گویی سریع‌تر هم به پایان می‌رسد.
پس بی‌تعارف باید نوشت اگر سیگاری نیستید که دمتان گرم و اگر به هر دلیلی رفاقت با سیگار را هنوز مغتنم می‌دانید، امروز را بهانه کنید و به یاد متن نوشته روی بسته سیگارهای قدیمی «لااقل کم مصرف کنید».

 

این خبر را به اشتراک بگذارید
در همینه زمینه :