له و علیه زنان
در جستوجو برای روشن شدن این موضوع که آیا در انتخابات، کاندیداهای زن از سوی همجنسان خود برگزیده خواهند شد یا نه، با گروهی از زنان صحبت کردهایم
نگار حسینخانی ـ روزنامهنگار
عباسعلی کدخدایی، سخگوی شورای نگهبان در جلسه پرسش و پاسخی در سال گذشته، درباره حضور زنان در انتخابات ریاستجمهوری توضیح داد: «قوانین بخشی از مسئله است اما از نظر من، بخش عمدهای از آن بحث فرهنگی است. میتوانیم همین سؤال را به این صورت مطرح کنیم که چرا در آمریکا بعد از 300سال هنوز رئیسجمهور زن نداریم. آیا بحث تفاوت بین زن و مرد بوده است؟ بهنظر میرسد بیشتر این موضوع فرهنگی است. بگذارید مثال دیگری از داخل کشور خودمان بزنم. در همین انتخابات اخیر، تعداد خانمهایی که برای نمایندگی مجلس ثبتنام کردند و تأیید صلاحیت شدند بسیار زیاد بود. از بین آنها تعداد ۱۶، ۱۷ نفر انتخاب شدند. یعنی خانمها هم بهخودشان رأی نمیدهند، اینجا که دیگر شورای نگهبان مقصر نیست.» همین صحبتهای او باعث شد، در آستانه انتخابات این سؤال برایمان شکل بگیرد، اگر کاندیدای زنی از سوی این شورا تأیید صلاحیت شود، آیا ممکن است در چرخه تبعیض فرهنگی قرار بگیرد؟ آیا زنان به زنان رأی خواهند داد؟ نگاه زنان به این مسئله چگونه است؟ از اینرو در گزارشی میدانی سعی کردهایم در مختصاتی هر چند کوچک این موضوع را بررسی کنیم.
تزریق امید یا طرفداری از طیفی بزرگ
زهرا شجاعی، دبیر کل مجمع زنان اصلاحطلب بهتازگی در مصاحبهای درباره این اظهارنظر گفته است: «زنان نیمی از جمعیت جامعه هستند و در انتخابات، ملاک ویژگیها و شاخصهای افراد است. صرف زن بودن ملاک تعیینکنندهای نیست، بلکه این موضوع در کنار همه شاخص و ملاکهای یک فرد برای پست ریاستجمهوری یا نمایندگی مجلس قرار میگیرد. اگر زن و مرد همه این شاخصها را داشتند، آن زمان زن بودن ارجحیت پیدا میکند. اما زن ضعیف را به مرد قوی ترجیح نمیدهیم. زنان لایق و توانمند بسیاری شناسایی شده یا برخی هم خودشان نخواستند پا در عرصه سیاسی بگذارند. اما زنان از جهت بهرهمندی از سرمایه اجتماعی، تزریق امید به جامعه، وقت گذاشتن و پاکدستی و... موفقترند. البته این بهمعنای معصوم بودن زنان نیست.» با اینکه جواب بسیاری از مردان نیز میتواند این باشد که اگر قرار بر انتخاب باشد، ترجیح میدهند گزینه خود را یک زن قرار دهند که اعتماد بیشتری به تلاش و پاکدستی آنها دارند، قصد ما در این گزارش بررسی رویکرد زنان خواهد بود. آن طیف که شاید بخش بزرگی از آنها یا خانهدار بودهاند یا کمتر در مشارکتهای اجتماعی صحبتهایشان شنیده شده است.
مسئله شایستگی است؟
بارها این گزارهها با گوشمان شنیده شده که پزشک مرد بهتر است یا وسواسهایی در اینباره که آشپزتان را از مردان انتخاب کنید و حتی دندانپزشک، جراح، نیروی خدماتی، خیاط و... را از مردان برگزینید. اما آیا این موضوع درباره سیاستمداران، مدیران و رئیسجمهور هم صادق است؟ فرزانه که در رشته فلسفه اخلاق تحصیل کرده و کسبوکار خودش را در خانه دارد، معتقد است: «زن و مرد تفاوتی با یکدیگر ندارند. اگر در انتخابات با تفکرات و راهکارهای یک زن موافق باشم، به او رأی میدهم». او میگوید در انتخاب این گزینهها و کارنامه افراد است که مورد مطالعه و انتخاب قرار میگیرد. بشرا هم تقریبا با فرزانه همسو است. او میگوید: «فرقی ندارد رئیسجمهور زن یا مرد باشد. مسئله شایستگی افراد است. اگر فرد در آن سمت شایستگی لازم و توانایی اداره کشور را داشته باشد، و برنامه درست و قابل اجرایی ارائه دهد چرا به او رأی ندهم»؟ فاطمه در این باره، حتی طرح چنین سؤالاتی را جنسیتزده میداند. او معتقد است انتخاب فرد شایسته در سمت رئیسجمهور، ربطی به جنسیت فرد ندارد. البته این نظر اکثر زنانی است که تحصیلات دانشگاهی داشتهاند. مثل فتانه که موافق است رئیسجمهور کشورش زن باشد؛ «در بعضی کشورهای اروپایی، سکانداران زنان هستند. عملکرد خوبی هم داشتهاند. حتی در دوران شیوع کرونا ثابت کردند بهتر از مردان عمل میکنند. اما در کشور ما مسئله کمی پیچیدهتر است. اجازه کار چندان برای زنان ممکن نیست. اما باز هم به مدیریت درست زنان اگر فضای راحتی برای فعالیت داشته باشند و وارد حاشیهها نشوند ایمان دارم.»
گزینههای روی میز و زنان
اکرم که زنی خانهدار است بهگونه دیگری به آن نگاه میاندازد. او میگوید بد نیست به گذشته خودمان نگاهی بیندازیم؛ «بهنظرتان توانایی خیلی از زنان ما بیش از توانایی و عملکرد روسای جمهور در دورههای پیش نیست؟ بهنظرم ما در یک دهه گذشته مسائلی را از سر گذراندهایم که مدیریت یک زن حتما مانع از آن اشتباهات میشد.» فرحناز اما بر وجه مادر بودن اشاره میکند. او با تأکید بر این نکته که حواس مادرانه مانع از کینهجویی، تفرقه و سنگاندازی است، زنان را گزینه بهتری برای ریاستجمهوری میداند. زهرا نیز که زنی شصتساله است و سالها از منزل شاهد اتفاقات رخ داده در جامعه بوده است میگوید: «زنان مسئولیتپذیرتر و خوش رفتارتر هستند. کمتر به کینهجویی و فساد دست میزنند. مادرند و دلسوزتر رفتار میکنند. من اگر زنی کاندیدا شود، حتما به رأی دادن به او فکر میکنم». با این تفاسیر این موضوع را نیز نباید از نظر دور کرد که همیشه در انتخابات، چنانکه از نامش پیداست، گزینههایی روی میز قرار میگیرد که شاید نظر قطعی افراد را تغییر دهد و آنها را از دوگانه ایجاد شده در جامعه که با عنوان زن و مرد مطرح میشود، به گزینه اصلح راهنمایی کند.
از غیبت تا حضور
از بین 200نفری که در این نظرسنجی شرکت کردند، هیچیک درباره اینکه در انتخابات حتما گزینه مردان را بر زنان ترجیح دهند، صحبتی نکردند. از آنجایی که تجربه حضور زنان در این کرسی آزموده نشده و تنها تجربه ما یک مورد در وزارتخانه بوده است، باید کمی در انتخاب چنین گزینههایی صبور بود و این فرصت را برای آزمودن مدنظر قرار داد. شاید باید تابوی کاندیداتوری زنان در انتخابات ریاستجمهوری شکسته شود و آنها نیز بتوانند کاندیدا شوند تا بخت خود را در این جایگاه بیازمایند و شایستگی خود را به شکلی عملی نشان دهند. نیاز به تجربهای نو در اینباره است. تجربهای برای رشد سیاسی در جامعهای که نیمی از آن را زنان تشکیل میدهند. بهگفته سهیلا جلودارزاده، نماینده مجلس دهم؛ ما نیازمند تجربهای مثبت و فعال هستیم؛ «تأکید میکنم خانمهایی که مسئولیت بهعهده داشتهاند، توانستهاند به فرهنگ مردسالار غلبه کرده و همکاری مردان را جلب کنند. چون زنان، مادر هستند و معمولا مادر محور یک خانواده است؛ میتواند این همبستگی را ایجاد کند. چه بسا خانمی رئیسجمهور شود، بتواند این وحدت ملی را بهتر تجلی دهد و از اقشار مختلف مردم برای توسعه و پیشرفت کشور استفاده کند.»
شاید این گفته نیز درست بهنظر برسد که این مسائل به رشد اجتماعی و فرهنگی جامعه بستگی دارد. صدیقه حسینخانی، روانشناس در اینباره معتقد است: «شاید یکی از مشکلات ناشی از این غیبت، این باشد که بعضی زنان چندان تمایلی به چنین رقابتی ندارند. اما این را نیز نباید درنظر نگرفت که میدانی برای فعالیت آنها آماده نشده است. شاید در ابتدا باید ریشه آن را در خانوادهها جستوجو کرد. نگاه مردسالارانه در خانوادهها این رغبت را از زنان گرفته است. فرهنگ جامعه نیز چندان با پذیرش مسئولیتهای سنگین از سوی خانمها همراه نیست».