طارمی، برانکو و آن 7ماه حیاتی
درمورد محافظهکاریهای بیپایان یک پروفسور دوستداشتنی
رسول بهروش
برانکو مربی خوب، موفق و خوشاخلاقی است که نمیشود دوستش نداشت، اما او هم قابل نقد است و یکی از درستترین اشکالاتی که میتوان از مرد کروات گرفت، محافظهکاری بیش از حد او در استفاده از نیروهای جدید است. برانکو خیلی سخت مجاب میشود به سیستم و نفرات اصلیاش دست بزند. این محافظهکاری او حتی در جریان مسابقات هم کاملا آشکار است. تا به حال دیده نشده که سرمربی پرسپولیس در نیمهاول یا حتی بین دونیمه اقدام به تعویض فنی کند. او در حالی برای انجام اولین تعویض فنیاش حداقل یک ساعت منتظر میماند که در بسیاری از بزرگترین تیمها و مسابقات دنیا هم مکررا شاهد تعویضهای زودهنگام هستیم. دو سال پیش علی دایی بین دونیمه بازی نفت تهران و پرسپولیس هر 3تعویضش را انجام داد و ورق بازی را برگرداند. همین وینفرد شفر امسال در چند نوبت بازیکنانش را قبل از پایان نیمهاول تعویض کرده و حتی در بازی برگشت رئال مادرید و یوونتوس هم شاهد یک تعویض فنی از آلگری در دقایق آغازین نیمه نخست بودیم. به هر حال برای هر تیمی ممکن است این اتفاق رخ بدهد که یکی از بازیکنانش خیلی زود از مدار بازی خارج شود و در این قبیل مواقع مربی باید هر چه سریعتر جلوی ضرر را بگیرد، اما گویا چنین گزارهای در ذهن برانکو اصلا تعریف نشده! او همین وسواس و احتیاط بیش از حد را درمورد ارنج کردن تیمش هم دارد و برای بازیکنانی که از دایره توجه او بیرون هستند خیلی سخت است که وضعشان را تغییر بدهند.
در تمرینات پرسپولیس برای بازی با ذوبآهن، جشن تولدی برای احسان علوانزاده برگزار شد؛ بازیکنی که با فوت کردن شمعهای روی کیک وارد بیستوپنجمین سال زندگیاش شد. 25سالگی برای یک فوتبالیست سن بلوغ و پختگی و نشان دادن اوج تواناییهایش است، اما علوانزاده که دوسال پیش در قامت یک استعداد به پرسپولیس آمد، هنوز باید منتظر باشد که هر چند ماه یکبار چند دقیقه بهمیدان برود. او اگر چند فصل دیگر هم با همین شرایط زیرنظر برانکو بازی کند، احتمالا در حالی کفشهایش را میآویزد و به پیشکسوت پرسپولیس تبدیل میشود که هنوز پیراهن تنش عرق هم نکرده است! باز البته سرنوشت او بهتر از بازیکنانی مثل محمدامین اسدی، آدام همتی و دیگران است که همین فرصت اندک را هم برای بازی پیدا نمیکنند. وضعیت مشابه این بازیکنان را یکی مثل رضا کرملاچعب دارد؛ مهاجمی که در 17سالگی در لیگبرتر برای نفت مسجدسلیمان بازی میکرد و حتی توانست دروازه پرسپولیس درخشان را هم باز کند، اما پس از پیوستن بهجمع سرخپوشان پایتخت تقریبا هیچگاه فرصت خودنمایی پیدا نکرد. جالب است که او به صورت قرضی از باشگاه جدا شده، اما برانکو با وجود بسته بودن پنجره نقلوانتقالات هم حاضر به بازگرداندن کرملاچعب نیست. به درستی مشخص نیست بازیکنانی مثل او یا حامد آقایی که عضو تیمملی جوانان بود و در پرسپولیس وقت تلف کرد، اگر کیفیت لازم را ندارند چرا جذب میشوند و اگر دارند چرا به بازی گرفته نمیشوند؟
مهدی طارمی 7ماه زودتر از برانکو به پرسپولیس آمد؛ 7ماهی که بهنظر میرسد در سرنوشت حرفهای او نقش کلیدی داشته است. طارمی بهعنوان یک استعداد لیگ یکی به علی دایی معرفی شد و دایی او را از هفته سوم فیکس کرد. نتیجهاش هم شد کشف و ظهور یکی از بهترین بازیکنان حال حاضر ایران که امید زیادی به درخشش او در جامجهانی میرود. حالا فرض کنید طارمی 7ماه دیرتر میآمد و بهعنوان یک استعداد دسته اولی به برانکو معرفی میشد؛ فکر میکنید چند فصل طول میکشید تا پروفسور راضی شود چند دقیقه به او بازی بدهد؟ در تیم ایوانکوویچ، حتی صادق محرمی که با سابقه بازی در صددرصد مسابقات ملوان لیگ برتری به پرسپولیس پیوست هم تا مدتها ذخیره حسین ماهینی بود. دایی قطعا به بزرگی برانکو نیست، اما جرات ریسک کردن دارد و الان هم در سایپا طارمیهای جدیدی پیدا کرده؛ طارمیهای تازهنفس پرسپولیس اما فقط سال به سال شمع کیک تولد فوت میکنند!