عکس روز
ضیافت به نیمه رسیده است. یکی دلتنگ است برای افطار با خانواده و دیگری از سحریهای در تنهایی کلافه شده اما روزگار سر باز ایستادن ندارد و روزها از پی هم به شبها سنجاق میشوند و ایام میگذرد. حالا در میانهماه مهمانی، دلتنگیهای ما بماند برای روزهایی که دوباره حالمان خوب است و دلمان خوش است به اینکه گاهی در هیاهوی شهر و مصائب روزمره، به یکی از همین خانههای امن پناه ببریم و در ضیافت رنگ و نور و دلدادگی بخوانیم: وَأنَ المَساجِدَ للَّهِ فلا تَدْعُوا مَعَالله أَحَداً (مساجد یا سجدهگاهها، از آن خداست پس با خدا کسی را نخوانید.)
در همینه زمینه :