اصلاح انحرافها
با اقدامات صورت گرفته تهران روی ریل زیستپذیری انسانمحوری و انضباط شهری قرار گرفت
محمدجواد حقشناس- رئیس کمیسیون فرهنگی- اجتماعی شورای شهر تهران
شورای شهر پنجم از همان ابتدا شعار و برنامه خود را حول محورهایی همچون شهر انسانمحور، شهر پاک، شهر زیستپذیر و امثال آن بنا نهاد.
مدیریت شهری طی چند دوره به سمت سویی حرکت کرده بود که در آن ساختمان، ماشین، اتوبان و تونل و مگامالها به مصادیق توسعه شهر تبدیل شده بود. شهر در قالب فروش تراکم و هولوگرام و مجوز مگامالها و برجباغها فروخته میشد تا با پول آن اتوبانها و تونلها و امثال آن گسترش پیدا کند. حتی مترو و دیگر حوزههای حملونقل عمومی چندان در محور اصلی کار نبود. شهر پر شده بود از انواع آسیب اجتماعی و فرهنگی بهگونهای که فرار آخر هفته از شهر به بخشی از زندگی جاری مردم تبدیل شده بود و هنوز هم هست. اولین دستاورد این شورا توقف انحراف شهرفروشی و دور شدن از شهر ساختمانمحور و شهر ماشینمحور بود. آثار این اصلاح البته برای مردم یکشبه نمایان نمیشود و در درازمدت است که مانع عدمتوازن و به هم خوردن تعادل شهر میشود.
انحراف دوم عدمسلامت و عدمشفافیت در مدیریت شهری بود. بینظمی و بیانضباطی و نابهسامانی در درآمدها و هزینههای شهرداری و در اموال و داراییهای آن مشخصه بارز مدیریت شهری قبل از دوره پنجم است. دومین دستاورد این دوره ایجاد نظم و انضباط در ثبت درآمدها و هزینهها و قراردادها و تعهدات و املاک و داراییهای شهرداری است. آثار این اقدام از هماکنون در افزایش سلامت مالی و اداری و کاهش تخلف و افزایش شفافیت در مزایدهها و مناقصهها و قراردادها و روشن شدن وضعیت املاک و دارییهای شهرداری است. انحراف سوم انباشت بدهیها و نیروی انسانی در شهرداری بود. استقراضهای گسترده، پرداخت نکردن مطالبات پیمانکاران، قراردادهای دوبرابر قیمت با پیمانکاران به لحاظ عدمپرداخت بموقع مطالباتشان و استخدام گسترده نیرو با اهداف خاص یکی دیگر از انحرافهایی بود که در دوره پنجم بررسی و مدیریت شد. از استقراض مضاعف جلوگیری شد، پرداخت مطالبات بانکها با سودهای آنچنانی در دستور کار قرار گرفت و با وجود همه هزینهها و دلخوریها از استخدامهای جدید خودداری به عمل آمد.آثار این اقدام هماکنون در ساختار شهرداری کاملا مشهود است. دیگر از ولخرجیهای مبتنی بر استقراض از بانکها خبری نیست و دیگر پیمانکاران برای مطالبات خود در مقابل شورا تجمع نمیکنند و دیگر تعداد پرسنل شهرداری نه فقط افزایش نمییابد بلکه رو به تعدیل است. انحراف چهارم در ماهیت برنامهها و بودجه شهرداری است. بهعنوان مثال در برنامه دوم در حوزه فرهنگی و اجتماعی شما به جای برنامه شعار میبینید و البته با توجه به پولهای در اختیار، انواع ساخت و ساز را مشاهده میکنید اما شهرداری بهمعنای واقعی برای نیازهای مردم شهر جز ساختمانسازی برنامهای ندارد. حفظ ارزشها و منابع اجتماعی شهر در دستور کار شهرداری نیست و صرفا برنامههای اجتماعی و فرهنگی نمایشی با هدف نمایش شعارها و بهرهبرداریهای سیاسی مدنظر است و حتی نیازی به تعریف شاخصهای سند عملیاتی برنامه و پیوند بین برنامه و بودجه و عملیات مشاهده نمیشود. در دوره پنجم شاهدیم که حوزه اجتماعی و فرهنگی در برنامه صاحب چهارچوب نظری و مفهومی است و شاخصهای سطوح سهگانه برای نخستین بار در کشور تعریف شده است. آثار این اقدام البته در کوتاهمدت بهنحوی و در درازمدت بهنحوی دیگر در ادبیات و اقدامات مدیریت شهری مشهود خواهد بود. این موارد فقط بخشی از انحرافهایی است که اصلاح شده یا در مسیر اصلاح قرار گرفته است و شورای شهر پنجم افتخار دارد که توان و انرژی خود را نه برای اقدامات نمایشی و تبلیغاتی بلکه برای اصلاح انحرافهای ساختاری و نهادی و رویهای شهرداری صرف کرده است.