هم محلهای خوش ذوق ما انواع هنرهای دستی را به صورت تجربی آموخته است
الفبای هنر را به ۵ هزار کودک آموختم
مژگان مهرابی
بانوی خوش سلیقه محله ما به انواع هنرها تسلط دارد.
از خوشنویسی و نقاشی گرفته تا چوبتراشی و چرمدوزی، همه را به خوبی میداند و در خلق آثار در این هنرها تبحر دارد. اما حرفه اصلی او که باعث شده نامش زبانزد هنرمندان محلی و غیرمحلی شود، سفالگری و آینهکاری است. «مریم غضنفری» که در بین دوستانش به مریم بانو معروف است، فعالیت هنری خود را از دوره نوجوانی شروع کرده و اینطور که میگوید، برای یادگیری هیچکدام از آنها به کلاس آموزشی نرفته است. غضنفری در کنار فعالیت هنری، آموزش کودکان پیشدبستانی را هم برعهده دارد.
به گفته خودش، از ۲۲ سال پیش تاکنون به بیش از ۵۰۰۰ کودک هممحلهای الفبای سفالگری را یاد داده است. این بانوی هنرمند، اما ویژگی منحصربهفردی دارد و آن درست کردن لوازم تزیینی و تابلوهای زیبا با وسایل دورریختنی است. در روزهای پایانی سال به رغم مشغله زیادش پذیرای ما شد و در خانه باصفایش با او گفتوگو کردیم.
خانه مریم بانو بیشتر به نگارخانه میماند تا خانه. مریم بانو لقبی است که دوستانش به او دادهاند. باسلیقه و خوشذوق است. فضای کوچک آپارتمانش را به قدری زیبا کرده که هیچ مهمانی دوست ندارد تا صاحبخانه جوابش نکرده از آن جا برود. نخستین چیزی که در بدو ورود به خانه او چشمنوازی میکند، آینهکاری است که بر دیوار سالن پذیرایی خودنمایی میکند. طرح گلی که برگهایش را باز کرده است. انعکاس نور روی آینههای شکسته شده تلالوی خاصی دارد. میگوید که کار دست خودش است و ماهها طول کشیده تا آن را درست کند.
دستهایش در اثر خرد کردن آینه خراشیده شده اما او توجهی به این موضوع نمیکند و فقط برایش مهم است کار مفیدی انجام دهد. میگوید: «وقتی تابلویی درست میکنم زیباییاش را که میبینم خستگی از تنم به در میرود.» او شیوع بیماری کرونا را فرصتی میداند تا بانوان پی هنر رفته و اوقات خود را با انجام کار مفید سپری کنند. ادامه میدهد: «این روزها لحظهای بیکار نیستم. سفارش سفره هفتسین گرفتهام و با سفال درست میکنم. بعضیها سفال رنگ شده دوست دارند و بعضی هم آینهکاری را میپسندند.»
- ۲۲ سال است با بچهها سروکار دارم
غضنفری علاقه به هنر را از مادر به ارث برده است. مادرش خیاط زبردستی بوده که حالا مزون دارد و طراح لباس است. میگوید: «از همان نوجوانی پی یادگیری هنر رفتم. با اینکه رشته تحصیلیام علوم تجربی بود اما در کنکور هنر شرکت کردم. طراحی صنایعدستی قبول شدم. همزمان با آن نقاشی هم آموزش میدیدم. این تنها هنری است که برای یادگیریاش به کلاس رفتم. بعد از فارغالتحصیل شدن از دانشگاه با خانه فرهنگ ابوذر آشنا شدم و چون به نقاشی مسلط بودم، کار با بچهها را شروع کردم. کمکم هر هنری را که یاد میگرفتم به آنها یاد میدادم. بهخصوص سفال که بچهها علاقه خاصی به انجامش دارند.
مدتی بعد مربی بچههای پیشدبستانی شدم. حتی در زمینههای آموزشی کتاب هم تألیف کردم. از ۲۲ سال پیش تاکنون با بچههای کوچک سروکار دارم.» او مربی قابلی است و با خلاقیتهایی که در روش آموزش دارد توانسته در سال ۹۵ رتبه اول مربیهای خانه کودکهای تهران را از آن خود کند.
- لذت کار با آینه
انتظار دارم چرخ سفالگری او را ببینم اما میگوید، در خانه کوچکش جایی برای چرخ سفال نیست و این کار را با دست انجام میدهد. غضنفری ادامه میدهد: «متأسفانه در دانشگاههای ما بیشتر تئوری آموزش میدهند و کار عملی کمتر انجام میشود. در صورتی که معتقدم در عرصه هنر باید جسورباشی و آزمون و خطا کنی. من از شکست خوردن هیچوقت نترسیدم. برای همین از طریق کتاب یا تلویزیون یاد میگرفتم و خودم دست به کار میشدم. الان هم همه جور هنر دستی در فضای مجازی آموزش داده میشود.»
او گلهمند از بعضی از بانوان که وقت خود را با گشتزنی طولانی در شبکههای مجازی و کانالهای مد هدر میدهند، میگوید: «باید به وجه مثبت فضای مجازی نگاه کرد. خود من آینهکاری را از طریق فضای مجازی یاد گرفتم. از آن جا که اصالت ما به مشهد مقدس برمیگردد، همیشه از دیدن آینهکاریهای حرم امام رضا(ع) لذت میبردم. برای همین همه توانم را گذاشتم تا این هنر را یاد بگیرم و موفق هم شدم. انعکاس نور از آینه حس خوبی را القا میکند.» او آینه را ورقهای از بازار تهیه کرده و با الماس خرد میکند، چون به طراحی مسلط است، طرح مورد نظر را روی ظرف سفال کشیده و با آینههای شکسته شده پر میکند.
- تابلوی چرخه حیات
گذشته از نمای آینهکاری خانه مریم بانو، تابلوی بزرگ دیگری با نمای چوب روی دیوار نصب شده است. تصویر ۲ ماهی که در پی هم هستند. غضنفری نام تابلو را چرخه حیات گذاشته است. میگوید: «چند تابلوی دیگر هم داشتم که ماه پیش همهشان به فروش رفت.» او کار را با چوب را با آزمون و خطا یاد گرفته و برای درست کردن این تابلو زحمت زیادی کشیده است. اینکه چطور پی این هنر رفته داستان جالبی دارد که از زبان خودش میشنویم: «یک بار به پل چوبی رفتم و آن جا استادی را دیدم که تابلوهای چوبی درست کرده بود. قیمتش بالا بود. گفتم میتوانم مثل آن درست کنم.
او خندید و به نوعی تمسخر کرد. تابلو را درست کردم و به او نشان دادم. بنده خدا شرمنده شد و کلی عذرخواهی کرد. بعد از آن تابلوی چرخه حیات را درست کردم.» او به دوست و آشنا و هرکسی که علاقهمند به هنر باشد آموزش میدهد بیآنکه تمنایی داشته باشد. میگوید: «من با وسایل دورریختی لوازم زیبایی درست میکنم. یکبار با در بطری مربا و یکبار هم با قاشقهای یکبارمصرف سفره هفتسین درست کردم. کافی است که بخواهی. بعضی از بانوان فقط دوست دارند وسایل زیبا در خانهشان داشته باشند. برای خرید آنها کلی هزینه میکنند. غافل از اینکه با کمی ابتکار میتوانند وسایل بدون استفاده را به اشیاء کارآمد تبدیل کنند.»
- مدیر شهربانوی علیمرادیان /مشاغل خانگی، نجاتدهنده اقتصاد خانواده است
کسب و کار خانگی از خیلی سال پیشبین خانمها مرسوم بوده آن زمان که در خانه پایدار قالی مینشستند یا خیاطی میکردند و گیوه میبافتند. همین باعث میشد درآمد هر چند کمشان باری از دوش مرد خانه بردارد یا حداقل پول توجیبی خودشان باشد. بهترین حالتش هم این بود که وقتشان به بطالت هدر نمیشد.
حالا همین کسب و کارهای خانگی رویکرد بیشتری پیدا کرده و متنوعتر شده است. به اعتقاد «زهرا پاسدار» مدیر شهربانوی علیمرادیان منطقه ۱۴، کسب و کارهای خانگی نجاتگر اقتصاد خانواده است و میتواند دغدغههای مالی را کمرنگتر کند. درباره اهمیت کسب و کار خانگی میگوید: «کسب و کار خانگی را در فضای کوچک هم انجام داد. مالیات ندارد. هرکسی کارفرمای خودش است اینکه از صبح زود تا پاسی از شب کار کند یا بخواهد چند روز به خود استراحت دهد را خودش تصمیم میگیرد. غیر از آن همه افراد خانواده درگیر میشوند و همین باعث رونق کارشان میشود.» به گفته پاسدار، کافی است بانوان سری به سایت وزارت کار بزنند در آن جا فهرستی از کسب و کارهای خانگی به شما معرفی میشود. او میگوید: «با توجه به تخصص و توانایی که هر بانو دارد، میتواند یکی از حرفهها را انتخاب کند. بعد هم برای دریافت جواز کسب مثل جواز مغازه اقدام کند. با کمی پشتکار و خلاقیت حتماً موفق میشود.»