احیاگر بلوطها
مردی که میگوید یک میلیون درخت کاشته در گفتو گو با همشهری از خطر نابودی بلوطزارهای زاگرس خبر داد
محمد باریکانی ـ دبیر گروه زیستبوم
دستهای پیرمرد چنان پینه بسته است که از بندبند انگشتانش خون میچکد. آنقدر که دامنههای زاگرس و البرز و دماوند را با آن کلنگ مینیاتوریاش شکافته است تا دانههای بلوط و بادام و بنه (پسته وحشی) در طبیعت کوهستانی ایران بکارد، دستهایش زمخت شدهاند. محمدحسین آریا بیش از یکمیلیون درخت سبزشده در ایران دارد. او 65ساله است. او را «معلم طبیعت» و «مرد یکمیلیون درختی» هم لقب دادهاند. سال98 جایزه ملی چهره سال گرفت. ساکن شهر چیتاب از توابع استان استان کهگیلویه و بویراحمد است. جایی که بلوطزارهای زاگرسی قلع و قمع میشوند یا در آتش میسوزند تا به زمینهای کشاورزی افزوده شود. بلوطهای تراشیدهشده در استانهای همجوار به زغال تبدیل میشوند. او 11روز است که برای هفتمین سال پیاپی با هزینه شخصی به تهران آمد تا پس از کاشت بیش از 2هزار دانه بادام وحشی در ارتفاعات تهران با حضور در روزنامه همشهری بگوید: « درختانی که طی 7سال گذشته در ارتفاعات تهران کاشتهام سبز شدهاند.»
محمدحسین آریا 40سال است درختان مقاوم بلوط و بادام را به همراه 16گونه گیاهی و درختی که با دانه سبز میشوند در دل کوههای ایران کاشته است. دانههای او دیم هستند و نیاز به آبیاری ندارند. تا همین حالا او بیش از 50هکتار درختکاری مقاوم و سبزشده بهویژه درختان بلوط و بادام در استان کهگیلویه و بویراحمد دارد.
آریا ،ارتفاعات تهران و دماوند را هم با درختان بادام و زالزالک و بلوط سبز کرده است. تازه از ارتفاعات تهران در شمال پایتخت پایین آمده و میهمان همشهری است تا از عشق به درختکاری بگوید و خبر دهد که وضعیت قلع و قمع درختان بلوط در استانهای زاگرسی ایران به اندازهای بحرانی است که در آینده نهچندان دور باید فاتحه بلوط را در زاگرس خواند.
مرد یکمیلیون درختی به همشهری میگوید: در قحطیهای بزرگی که در ایران رخ داد، همچون قحطی دوره ناصری، قحطی دوران رضاخان و قحطی سال1875 میلادی جمعیت تهران وایران کاهش یافت. چون مردم جان خود را در قحطیهای بزرگ از دست دادند. اما این استانهای زاگرسنشین بودند که با آرد درختان بلوط نان مردم ایران را تامین کردند.
میگوید: استانهای زاگرسنشین همچون کهگیلویه و بویراحمد، لرستان، چهارمحال و بختیاری و ایلام با برخورداری از بلوطزارها بهترین نان را از بلوط تولید میکردند و مردم این مناطق توانستند در قحطیهای بزرگ جان خود را با همان نان بلوط نجات دهند. اما حالا آنچه ما در طبیعت زاگرس انجام دادهایم این است که از صندوق ذخیره آیندگان استفاده و طبیعت را نابود کردیم و هیچ کمکی به طبیعت نکردیم. مانند یک بانک از طبیعت وام گرفتیم. فقط مصرفکننده بودیم؛ درحالیکه باید به همان نسبت که از طبیعت استفاده کردیم، به جنگلها و رویشگاههای طبیعی برای احیا و جایگزینی کمک میکردیم.
محمدحسین آریا که بهگفته خودش از سیستان و بلوچستان تا خوزستان و فارس، از تهران تا دماوند و از ایلام و لرستان و چهارمحال و بختیاری درختکاری کرده و حالا به همشهری میگوید: خطر ازدستدادن جنگلهای زاگرسی ایران جدی است. مردم به جان درختان بلوط افتادهاند. درحالیکه این مناطق با همان میوه بلوط، نان ایران را در قحطیهای بزرگ تامین کردند. اما الان بلوطها را قلعوقمع میکنند و در استانهای همجوار میفروشند. یک خودروی پراید از قطع و فروش این درختان در استانهای همجوار، روزانه تا یکمیلیون تومان درآمد دارد.
میگوید: 7سال است در ارتفاعات تهران بلوط و بادام میکارم. 11روز است با هزینه خودم به تهران آمدهام و در این مدت بیش از 12گونه بلوط و 2گونه بادام را در ارتفاعات تهران کاشتهام.
بادامهای وحشی و بلوط میتوانند هزاران سال عمر کنند و محمدحسین آریا میگوید: اگر فکری به حال بلوطزارهای زاگرس نشود، در آینده نهچندان دور باید فاتحه درختان بلوط را در ایران خواند. چون در استانهای زاگرسنشین یعنی چهار استان کهگیلویه و بویراحمد، لرستان، ایلام و چهارمحال و بختیاری وضعیت چنان وخیم است که علاوه بر قلع و قمع رویشگاههای زاگرسی، زیستگاههای حیاتوحش نیز اسیر ساختوساز و جادهسازی شدهاند و دیگر جایی برای حیاتوحش باقی نمانده است.
آریا، نخستین درخت بلوط خود را در فاصله سالهای 58 و 59 در منطقه نرماب استان کهگیلویه و بویراحمد کاشت؛ منطقهای که اصلا درخت بلوط در آن وجود نداشت و حالا بلوطهای یکساله تا 40ساله دارد. بلوطهایی که 2متر هم قد کشیدهاند. میگوید: فاصله 30کیلومتری بین چیتاب تا نرماب را به اندازه 40کیلومتر بلوط و بادام کاشتم. در نقاطی هم که درختان بلوط از بین رفتهاند، طبیعت را وصله پینه کردم و جای درخت مرده، یک بلوط تازه کاشتم تا بلوطزارهای ازدسترفته احیا شوند. این منطقه حالا بیش از 100هزار درخت بلوط و بادام سبزشده دارد.
«در سبلان، تهران، فارس، خوزستان، سیستان و بلوچستان هم درخت کاشتم. حتی بهرغم آنکه میدانستم احتمال سبزشدن درختانم در سیستان و بلوچستان اندک است، باز هم دانه در خاک گذاشتم. هرکجا که میروم در هر مسافرتی در هر نقطه از ایران دانه درختان را همراه میبرم و میکارم. انجیر، گلابی وحشی و حتی خاکشیر هم کاشتهام. اما تکیه من بیشتر روی بلوط ست. چون بلوط بهترین نان را در دنیا دارد و کاشت آن هم کمهزینه است. عمر طولانی دارد و اگر یک بلوط سبز شود و به میوه بیفتد، تا قیام قیامت هم میماند. چون دانهاش که از درخت بیفتد، باز هم یک درخت تازه سبز میشود.»
این سخنان محمدحسین آریاست که خود را یک روستایی میداند. مردی که بیش از یکمیلیون درخت در ایران سبز کرده است. بدون کمک و بدون آنکه ریالی پول برای کاشت درختان از کسی گرفته باشد. میگوید: قطع یک بلوط 500ساله که صدها سال مرارت کشیده تا به میوه بنشیند و جان انسان را نجات دهد، با قتل یک انسان برابر است. اما چرا مجازات قطع درختان بلوط تشدید نمیشود تا بلوطهای چندصدساله زاگرس ظرف چندثانیه با اره برقی بر خاک نیفتند؟
او بیش از 25هزار دانه درخت در ارتفاعات تهران، جمشیدیه، درکه، توچال و حتی منطقه شهران کاشته و حالا در هفتمین سال درختکاری خود در تهران و سرکشی به دانههایی که کاشته میگوید، آنچه کاشتهام سبز شده است.
محمدحسین آریا را میتوان مرد احیای داوطلبانه بلوطهای ایران نامید. خودش معتقد است درخت بلوط ملکه تمام درختان دنیاست. یک درخت بلوط نان یک خانواده 4نفری را تامین میکند. میتواند 300کیلو نان دهد. بلوط نان مردم است و در قحطیهای بزرگ مردم حاضر بودند یک بار گندم را با یک هکتار باغ عوض کنند تا جانشان را نجات دهند. درحالیکه در همان قحطیها، بلوطزارهای زاگرس نان مردم را تامین کرد و جانشان را نجات داد.
مرد یکمیلیون درختی ایران، معیشت مردمان زاگرسنشین را وابسته به بلوطزارهای زاگرس میداند: «اگر بلوط نباشد زندگی برای زاگرسنشینها وجود ندارد. زاگرسنشینها به بلوط وابسته شدهاند. چهره آب و هوایی ایران هم بدون بلوط تغییر میکند. اما بلوطهای ایران پیر شدهاند و باید تلاش بیشتری برای جایگزینی بلوطهای پیر و ازدسترفته کرد.»
محمدحسین آریا، آسیبی که بلوطزارهای زاگرس را تهدید میکند اینگونه تشریح میکند: در استانهای زاگرسنشین، خرید و فروش جنگل بهخصوص جنگلهای تر برای مردم نان شده است. جنگل تر زغال بهتری میدهد و بلوطهای تر با خودروهای سواری به استانهای همجوار بهخصوص فارس و شیراز منتقل میشوند و با قیمت بالاتر به فروش میرسند. به همین دلیل اگر فکری نشود، فاتحه بلوطهای ایران خوانده است. برخی هم برای اینکه 10متر به زمین کشاروزیشان بیفزایند بلوطهای کهن را آتش میزنند.
احیاگر داوطلبانه رویشگاههای زاگرسی ایران، به کارش افتخار میکند و میگوید: «از راهی که آمدهام خسته نیستم. هرکجا که بروم دانه میکارم تا روزی سبز شود.»
دستانش زمخت شدهاند، بندبند انگشتانش هم زخم و شیار برداشته. آنقدر که دامنههای زاگرس و البرز و دماوند، دشتهای خوزستان و فارس و کوهستان سبلان و بیابانهای خشکیده سیستان و بلوچستان را با آن کلنگ مینیاتوریاش شکافته است تا ایران را جنگل کند، دستانش به خون نشستهاند. محمدحسین آریا یکتنه به احیای جنگلهای ازدسترفته ایران مشغول است. او خود را وقف درختکاری در ایران کرده و به همین دلیل هم هرکجا میرود دانه درختی مینشاند. چنددانه بادام وحشی و بلوط را هم به نیت سرسبزی ایران در محوطه سبز روزنامه همشهری میکارد و میگوید: به لقب مرد یکمیلیون درختی افتخار میکنم.