کرونا با ما میماند حتی اگر دیگر نباشد
تجربه نشان داده که یک سال زمان کمی است که عادتی در انسان ریشه کند اما وحشت کرونا، بسیاری از تجربهها را برهم زد. از مردم پرسیدیم اگر کرونا تمام شود، زندگی به روال پیش از کرونا برمیگردد؟
مرضیه ثمرهحسینی _روزنامهنگار
یک سال و اندی پیش، با شیوع کرونا، جهان از حرکت ایستاد و صحنههای فیلمهای آخرالزمانی از پیش چشم خیلیها گذشت. در این یک سال، کرونا جانهای زیادی را گرفت و بسیاری از مناسبات بشری را برچید. قرنطینه، انسانها را به گوشه عزلت کشاند و آنها آغوششان را روی یکدیگر بستند و چشمانتظار روزهای بعد از کرونا ماندند. در یکماه اخیر که اخبار خوش واکسیناسیون از گوشه و کنار جهان به گوش میرسد، امیدها برای بازگشت زندگی به روال عادی بیشتر شده و جلوه جهان پساکرونا درخشانتر شده و بشر خوشبین است که زمانه وحشت بهزودی به آخر برسد. اما چقدر ممکن است که با مهار کرونا، زندگی به روال عادی و پیش از کرونا بازگردد و انسانها عادات پیشین خود را از سر گیرند؟
کرونا مایه خیر هم بوده!
یلدا از تعبیر زندگی پیش از کرونا و پس از کرونا استقبال نمیکند و معتقد است که واقعاً تحول آنچنانی صورت نگرفته که مرز تعیین کنیم و بگوییم جهان پس از کرونا آنطرف خط است و بعد از نابودی این ویروس، ما جهان جدیدی خواهیم داشت! نظر او این است که فرهنگها و سنتها همچنان بهروال همیشگی جریان خواهند داشت. موضوعی که در این یک سال مورد توجه بسیاری قرار گرفت، رعایت مسائل بهداشتی بوده. یلدا در اینباره میگوید: اگر همه ما در برابر کرونا واکسینه هم بشویم، توجه به بهداشت، میان گروههای زیادی باقی خواهد ماند. خود من برخی نکات بهداشتی را به سبک زندگیام اضافه کردهام. برای نمونه از این به بعد در مکانهای شلوغ بهویژه در زمستان ماسک خواهم زد. او کمشدن دید و بازدیدهای خانوادگی را جنبه مثبت کرونا میداند و میگوید: اثرات مثبت روابط فامیلی را انکار نمیکنم اما اخیراً مهمانیهای ما ایرانیها به سمت تجملگرایی رفته و با تورم افسارگسیخته، هزینه زیادی روی دست خانوادهها میگذارد. از زمان شیوع کرونا این دید و بازدیدها کمتر شده و امیدوارم بعد از کرونا به دورهمی عصرانه یا شبانه خلاصه شود و افراط، سنتهای خوب ما را زیرسؤال نبرد. کرونا همچنین برای یلدا فرصتی پیش آورده که رساله دکتریاش را با فراغ بال بنویسد؛ بحث آنلاینشدن دانشگاهها و سخنرانیها بسیار مفید بوده چون علاوه بر اینکه خستگیهای سرکلاس را ندارد، با حذف رفتوآمدها، در وقت نیز صرفهجویی میشود. همچنین امکان دسترسی یکسان همه به کارگاهها و سخنرانیهای استادان مطرح از طریق لایو اینستاگرام فراهم شده است.
از آدمهایی که بهداشت را رعایت نمیکنند، متنفرم
تا قبل از کرونا معمولا دیدن اینکه مردی وسواسی است، کمی عجیب بود اما کرونا مردان زیادی را وسواسی کرده. نمونهاش محمدرضا است که با دستکش یکبار مصرف و اسپری الکل بهدست مشغول خرید است. او میگوید: من قبل از کرونا هم به مسائل بهداشتی اهمیت میدادم اما مسئله برایم کاملاً شخصی بود. الان علاوه بر اینکه خودم دهبرابر قبل به مسائل بهداشتی اهمیت میدهم، از دیگران هم همان توقع را دارم. وقتی کسی را میبینم که ماسک نزده یا به مسائل بهداشتی بیتوجه است، حس نفرت به او پیدا میکنم و تا بتوانم از او فاصله میگیرم. نمونهاش رئیس خودم است؛ تا بتوانم به دفتر او نمیروم و حتی احساس میکنم آدم کثیفی است! او امیدوار است کرونا که تمام شد، باز بهداشت برایش جنبه شخصی پیدا کند. بخش عمدهای از خریدهای ماهانه محمدرضا را مواد شوینده، دستمال کاغذی و مایع ضدعفونیکننده تشکیل میدهند؛ اگر دستمال کاغذی دمدستم نباشد، عصبی میشوم. از این وضع راضی نیستم چون میدانم همه اینها در کنار مصرف زیاد آب به محیطزیست آسیب میرساند اما نمیتوانم وسواسم را کنترل کنم! خیری که کرونا برای محمدرضا داشته، این بوده که فستفود را از برنامه غذاییاش حذف کرده و در مدت قرنطینه و دورکاری، غذاهای جدیدی یاد گرفته و برای خودش یک پا سرآشپز شده است. میگوید که اگر کرونا تمام شود، تصمیم دارد این رویه را ادامه دهد و به سلامت برنامه غذاییاش توجه بیشتری کند.
دیگر نمیتوانم با خیال راحت به پاساژ و رستوران بروم
جواب صباح به اینکه میشود به عادتهای قبل از کرونا برگشت، منفی است. بهنظر او، هیچگاه ترس ناشی از بیماریهای همهگیر از ذهن انسانها پاک نمیشود یا حداقل تا زمانی طولانی با تبعات این اپیدمی کلنجار خواهند رفت. صباح معتقد است که شاید کرونا کنترل بشود اما ریشهکن نخواهد شد و همانگونه که آنفلوآنزا با ما مانده، کرونا نیز میماند و عادات این دوره تا مدتی نامعلوم و تا رسیدن به یک امنیت نسبی همراه اکثر مردم خواهد بود. او در زندگی بعد از کرونا، همچنان مکرر دستهایش را خواهد شست و از جمع فاصله خواهد گرفت، بهخصوص آنکه باز با سرفههای مکرر کسی دچار واهمه خواهد شد؛ اگر کرونا کنترل هم شود باز نمیتوانم با خیال راحت به پاساژها و رستورانها بروم و تصور اینکه شاید دیگرانی ناقل بیماری جدیدی باشند، ذهنم را رها نخواهد کرد. درست یک سال است که صباح از مترو و اتوبوس برای رفتوآمد استفاده نکرده است؛ خدا را شکر که قانون دورکاری ادارات تصویب شد. پیش از کرونا سوار بیآرتی میشدم، ابتدای خط سوار میشدم و مینشستم و حتی بیشتر مواقع میخوابیدم. اما الان اصلاً حس خوبی ندارم و میترسم. با وجود ترافیک هم که نمیشود از خودروی شخصی استفاده کرد. برای همین بسیار خوشحالم که دورکار شدهام. امیدوارم این شیوه ادامه پیدا کند چون بهنظرم در هزینههای ادارات هم صرفهجویی میشود.
همهجا بعد از کرونا شلوغتر خواهد شد
حسین روی تاکسی اینترنتی کار میکند. بهنظرش اگر شر کرونا کنده شود، تغییرات آنچنانی رخ نخواهد داد و مردم خیلی راحت به عادات قبلی خود برخواهند گشت؛ همین حالا هم بسیاری از مردم به شرایط عادی برگشتهاند. اخیرا بیشتر مسافران به محض اینکه سوار میشوند، ماسک خود را برمیدارند، بهخصوص خانمها که آرایش میکنند. پس من فکر میکنم که خیلی سریع ماسک از صورتها برداشته میشود، وسواس هم چون ناخواسته است بهراحتی فراموش میشود و مهمانیها و دورهمیها برقرار میشود. درباره شخص خودش نظرش این است که بهمحض اینکه این خبر را بشنود، با دوستانش به مسافرت خواهد رفت؛ من بهخاطر خانوادهام خیلی مراعات میکنم و روابطم را کم کردهام اما همچنان جمع دوستانم برقرار است و یک درصدشان هم فکر نمیکنند کرونا خطر دارد! اگر بین آنها بروی و حرف از ماسک و مسائل بهداشتی بزنی، متلکباران میشوی. او دوره کرونا را با دوران سربازیاش مقایسه میکند؛ تنگنایی که کرونا برای مردم ایجاد کرده، مثل تنگنای 2سال خدمت سربازی است. من در تمام روزهای دوران خدمتم برنامهریزی میکردم که اگر تمام شود، چه کارهایی میکنم و از زندگی بیشتر لذت میبرم و قدر دوستان و فامیلم را بیشتر میدانم و... الان هم بسیاری از مردم منتظرند کرونا تمام شود و روابط خود را به شکل گستردهتری از سر گیرند. بهنظر حسین، دوره بعد از کرونا، دوره شلوغتری خواهد بود، استادیومها، خیابانها، بازارها، پارکها و... پرتر خواهند شد و مردم کمتر در خانههایشان خواهند ماند.
خرید اینترنتی، گزینه خوبی برای پدر و مادرم بوده
زهره هم با حسین همنظر است؛ ما الان هم تا حدودی به همان زمان قبل از کرونا برگشتهایم. اما بهنظر میرسد که برخی عادات تا مدتها با ما بماند و شاید نسل ما برای همیشه یا دستکم تا سالها در مکانهای شلوغ از ماسک استفاده کنند و در کیف خود الکل و اسپری ضدعفونیکننده داشته باشند اما بقیه مسائل به روال قبل برخواهند گشت، مثلا مدرسهها ناچارند همان شیوه قبل را در پیش گیرند، البته تجربه کلاسهای مجازی خوب بود و بهنظر میرسد که با زیرساختهایی که در این یک سال آماده شده، این تجربه میتواند در مواقع آلودگی هوا یا روزهای برفی استفاده شود.
سال کرونا، سال توسعه فناوری بود و بسیاری از خریدهای اینترنتی تا کارهای اداری و بانکی در سطح گستردهای تحت شبکه اینترنت رفت. با وجود کندی و قطعی مکرر اینترنت در ایران، باز تماسهای آنلاین مورد اقبال زیادی قرار گرفت. پدر و مادر زهره از کسانی هستند که در یک سال اخیر با این شیوه ارتباطی آشنا شدهاند و امروز با فرزندانشان بهصورت مجازی تماس میگیرند. خرید اینترنتی نیز برای آنها خوب بوده است. زهره میگوید: در یک سال گذشته پدر و مادر من چندان از خانه بیرون نمیآیند. علاوه بر کرونا، آلودگی هوا هم شرایط سختی برای آنها پیش آورده اما خوشبختانه با امکان خرید اینترنتی، هم خیال ما راحت است و هم آن پیرمرد و پیرزن راحتترند.
کمرنگشدن روابط اجتماعی بچهها نگرانکننده است
زهرا، 2پسر کوچک دارد؛ شایان که کلاس دوم است و ماهان که 4سال دارد. نظر او را بهعنوان یک مادر پرسیدم. معتقد است که ویروس کرونا هرگز از بین نخواهد رفت و ترس و نگرانیاش حداقل برای او خواهد ماند. او بیشتر دلواپس پسر بزرگترش است؛ حس نگرانی را در شایان بیشتر میبینم و مرتب وسایلش را ضدعفونی میکند. ماهان درکی از ویروس و خطر آن ندارد و تمام فکر و حرفش این است که کرونا تمام شود و باز به مسافرت برویم. بهنظر زهرا، چون بچههای کوچک چندان درکی از کرونا ندارند، بعد از کنترل و مهار آن هم راحتتر از دیگران به زندگی عادی برمیگردند. آنچه جای نگرانی دارد، کمشدن روابط اجتماعی بچههاست. زهرا میگوید: الان نزدیک یک سال است که بچههای من روابط آنچنانی با همسالان خود ندارند، برای همین بهنظر میرسد بعد از کرونا مدتی طول بکشد تا آنها بهراحتی با بچههای دیگر ارتباط برقرار کنند. دغدغه دیگر زهرا، بازشدن مدارس است. به عقیده او، چون برای بچهها در خانهماندن راحتتر از مدرسهرفتن است، در مدارس بهراحتی نظم پیش از زمان کرونا برقرار نمیشود و باید معلمها و مدیران انرژی و حوصله بیشتری صرف کنند.
پیش از کرونا سوار بیآرتی میشدم، ابتدای خط سوار میشدم و مینشستم و حتی بیشتر مواقع میخوابیدم. اما الان اصلاً حس خوبی ندارم و میترسم. با وجود ترافیک هم که نمیشود از خودروی شخصی استفاده کرد. برای همین بسیار خوشحالم که دورکار شدهام. امیدوارم این شیوه ادامه پیدا کند چون بهنظرم در هزینههای ادارات هم صرفهجویی میشود