برنامهریزی پرشتاب برای حل مشکلات
برنامه پنجساله سوم شهر تهران در حال تدوین است و به گفته معاون شهردار در این راه از نظرات نخبگان و شهروندان بهره گرفته میشود
برنامه پنجساله سوم شهر تهران در حال تدوین است که آنچه باید تا سال 1402در پایتخت از سوی مدیریت شهری صورت پذیرد، مشخص شود. برنامه پنجساله یکریلگذاری اساسی در برنامهریزی و تعیین اهداف بهحساب میآید؛ تا آنجا که حتی لایحه بودجه سالانه و اغلب طرحهایی که در شورای شهر مطرح میشود را تحث تأثیر قرار میدهد. در واقع همه برنامهها در چارچوب برنامه پنجساله هستند. البته مرور تاریخ نشان میدهد که گاهی برنامههای پنجساله ایدهآل تنظیم شدهاند اما بعد از مدتی مشخص شده قطار حرکت و اجرا، خیلی از جاها از ریل خارج شده و مسیر را اشتباهی رفته است.
حالا درنظر بگیرید در کلانشهری مثل تهران، یک حرکت اشتباه چقدر میتواند ضرر و زیان به همراه داشته باشد. پس عیار واقعی کار زمانی سنجیده میشود که مدیران بتوانند درصد بالایی از هدفگذاریها را به انجام برسانند؛ وگرنه که چه فایده. احتمالا به همینخاطر است که مدیران شهری تهران فعلی تأکید میکنند، برنامه پنجساله سوم توسعه را باید واقعبینانه تنظیم کرد.
در این میان باید دانست که شهروندان درنظرسنجیهای مختلف بارها و بارها اعلام کردهاند، آلودگی هوا و ترافیک امانشان را بریده و انتظار دارند با یکزمانبندی مشخص، چنین معضلاتی کمرنگ و کمرنگتر شود. اینها معضلاتی هستند که گره اصلیشان بهدست توسعه حملونقل عمومی باز میشود. بنابراین باید دید که آیا قطار حرکت برنامه پنجساله سوم شهر تهران روی ریل حرکت میکند تا شهروندان منتظر باشند روزبهروز مشکلات کمتر شود یا نه. به هرترتیب تدوین این برنامه آغاز شده و آنگونه که معاون برنامهریزی شهرداری میگوید فرایند آن بسیار پرشتاب است. آنچنان که شاید حتی زودتر از دیماه امسال کارش به پایان برسد؛ موعدی که پیش از این عنوان شده بود.
معاون برنامهریزی، توسعه شهری و امور شورای شهرداری تهران با بیان اینکه تیم تدوین برنامه سوم شهر تهران از 3ماه گذشته هماهنگ شده است، میگوید: «تیم برنامهریزی و تدوین برنامه سوم شهر پایدارترین بخش از مدیریت شهری تهران است و فرایند تدوین برنامه فراگیر و پرشتاب بهکار خود ادامه میدهد.»
حجتالله میرزایی میگوید: به همین دلیل هیچیک از اعضای تیم تدوین برنامه سوم تا پایان کار تصویب برنامه از گروه جدا نخواهند شد؛ البته برنامهریزان باید خودمختاری علمی داشته باشند و در بالاترین سطح پشتیبانی حرکت کنند. به همین منظور هر هفته با برگزاری نشستهای کارگاهی، پیشرفتهای برنامه مرور میشوند.
او با اشاره به اهمیت تدوین مشارکتی، اجتماع محور و گفتوگومدار برنامه سوم شهر تهران میگوید: «در برنامهریزی فرایند مهمتر از فرآورده است. باید تعلقآفرینی و ایجاد مشارکت حداکثری در برنامهریزی تحقق پیدا کند.» او نیز عقیده دارد کار برنامهریزی همچون حرکت قطاری در یک مسیر است؛ البته به این نکته هم اشاره میکند که در طول این مسیر و در هر ایستگاه کسی از قطار پیاده نمیشود بلکه افراد جدیدی به قطار سوار میشوند.
با این توصیفی که میرزایی داشت، انتظار میرود که برنامه پنجساله آنقدر واقعبینانه باشد که با تغییر احتمالی مدیران، اقدامات خلاف آنچه درنظر گرفته شد انجام نشود. در این ارتباط او میگوید: «در هر منطقه باید افرادی سوار قطار شوند. اینکه تنها یکفرد یا یک گروه بسته برنامه را بنویسند، نهایت بیهنری است؛ در هر منطقه باید از حوزه منابع انسانی تا فنی و عمرانی و حملونقل و ترافیک در کار تدوین برنامه مشارکت کنند تا همه شهروندان بهکار انجام شده احساس تعلق و مشارکت داشته باشند.»
برنامهریزی از راه مشارکت میگذرد
بهرهبردن از نظرات شهروندان برای تنظیم معقولانه برنامه توسعه سوم شهرداری از دوره جدید مدیریت شهری مورد تأکید همگان بوده است. این باعث خواهد شد تا نیازهای محلهای هم دیده شود و اساسا اهالی محله بتوانند از رابطههای خود در این مسئله سهیم باشند. شورایاران بهترین حلقه واسط برای این منظور بهحساب میآیند و اینگونه نخبگان هم فرصت عرض اندام و مشاوره پیدا میکنند. در همین ارتباط معاون برنامهریزی، توسعه شهری و امور شورای شهرداری تهران میگوید: «باید دامنه مشارکت از شهرداری تهران فراتر رفته و همه شهروندان و نخبگان شهری را پوشش دهد؛ زیرا یکی از کارکردهای برنامه ایجاد امتداد، انسجام، ثبات و وفاق همگانی است. مشارکت، خطاهای گذشته را نشان خواهد داد بنابراین باید دایرههای مشارکت را به همه صاحبان اندیشه و تجربه با هر گرایش سیاسی و وابستگی فرهنگی و قومی باز کرد.»
به گفته میرزایی در ماههای آینده یک سند توسعه کلانشهر و 22سند منطقه تهیه میشود که این اسناد دست بهدست خواهد چرخید و اگر ذینفع نداشته باشد، بهدلیل حساسیتهای بیش از حد اعتراضهای جدی مطرح خواهد شد. او میافزاید: «برنامه، بودجه و همه سیاستهای توسعه شهر تنها در کمیسیون برنامه و بودجه شورای اسلامی شهر تهران ارزیابی نمیشود بلکه در مقیاس چند میلیونی مورد ارزیابی قرار میگیرد. باید برای آنچه تولید میشود یک حلقه نقد قدرتمند از ذینفعان خارج از شهرداری و شورای شهر ایجاد شود.» او با بیان اینکه اجازه دهید هر طرح جدیدی با حداکثر بیرحمی نقد شود میگوید: «این مسئله راه ارزان دریافت کمکها و نظرات شهروندان است. توسعه شهر توسعه انتزاعی و در خلأ نیست بلکه در پیوند با توسعه منطقهای و ملی اتفاق میافتد.»
مفهوم انسانی هم نیاز است
معاون شهرداری تهران بر همکاری برای توسعه شهر تأکید میکند و برای این منظور مثالهایی میزند؛ «وجود 52هزار میلیارد تومان بدهی در شهرداری تهران فارغ از اینکه توسط چه کسانی و در چه زمانی ایجاد شده با شرایطی که 20هزار میلیارد تومان بدهی وجود داشته باشد و به رژیم مالی متفاوتی نیازمند است. هیچ برنامهای بدون تئوری توسعه محقق نمیشود. توسعه یک کل به هم پیوسته است و باید شهر را بهعنوان یک سیستم زنده، پویا و یکپارچه و با همه ابعاد و ملاحظات آن دید.» میرزایی میگوید: «در برنامهریزی یک قاعده مهم به نام امکانپذیری سیاسی و اجتماعی وجود دارد.
این امر بهمعنای آن است که با اجرای هر سیاستی عدهای منتفع و عدهای متضرر خواهند شد. به همین دلیل هر برنامه علاوه بر داشتن زیانبران و نفع برندگان، مدافعان و مخالفانی هم دارد. هر چه سیاستی دامنه پوشش بیشتری داشته باشد ملاحظه درباره آن سیاست بیشتر است. باید ابعاد مختلف موضوعات در برنامهریزیها و اتخاذ سیاستها دیده شود.» اینطور که او عنوان میکند توسعه یک فرایند مستمر و مفهوم سیستمی است که تنها با توسعه شبکه حملونقل، توسعه معابر و احداث بوستانهای بزرگ ایجاد نمیشود بلکه یک مفهوم انسانی و ارتباطی و در برگیرنده اهداف هنجاری عینی بوده که با اهداف کاملا عینی قابلیت اندازهگیری دارد.
شهرداران گذشته؛ سرمایههای اصلی
معاون شهردار تهران در ادامه به کارکردهای دیگر برنامه اشاره و اظهار میکند: «برنامه الزام پیچیدگی و شتاب تغییرات است و بهدلیل دانش محدود نسبت به گذشته و آینده راهی جز استفاده از برنامه نداریم. مسائلی ازجمله چگونگی پرداخت 52هزار میلیارد تومان بدهی، اتمام پروژههای ناتمام و نحوه جذب سرمایهگذاری برای تکمیل پروژههایی همانند شهرآفتاب کار اصلی ما را در آینده مشخص میکند.» میرزایی با اشاره به تهیه سند تحویل و تحول شهرداری تهران میگوید: «این گزارش نقطه عزیمت است نه از منظر مچگیری بلکه از این نظر که در کجا ایستادهایم.» او در بخش دیگری از سخنان خود با تأکید بر اینکه در برنامهریزی دعوای سیاسی نداشته و پرچم ما سفید است، میگوید: «یکی از کارکردهای برنامه ایجاد پیوستگی و امتداد بین گذشته و آینده است بنابراین شهرداران گذشته سرمایههای اصلی تدوین برنامه توسعه شهر هستند.
تاکنون ملاقاتی با آقای کرباسچی انجام شده و برای دیدار با آقای قالیباف نیز درخواست شده و مصمم به دریافت تجارب ایشان هستیم.» میرزایی با بیان اینکه کار ما اصلاح فرایندها، ساختارها و رویههاست میگوید: «بین اینکه کجا هستیم و کجا باید بایستیم شکاف توسعه چه عمق و دامنهای دارد که باید با برنامهریزی این شکاف را پر کنیم. اگر برنامه خیلی فنی دیده شود کار سخت خواهد شد اما اگر برنامه را فرایند روشن پاسخگویی جمعی به مسائل جمعی ببینیم کار بسیار ساده خواهد بود.»
3 چالش شهر
میرزایی، معاون برنامهریزی و توسعه شهری شهرداری تهران، با اشاره به اینکه شهر یک پدیده در هم تنیده از چند عامل است، گفت : روندهای جهانی، ملی، منطقهای و شهری را باید در برنامهریزی دید. در طول تاریخ مطالعات اقتصادی ایران برای نخستین بار جدول داده ستانی شهر و چگونگی تعاملات اقتصادی شهر تهران با سایر شهرهای استان و استان البرز تهیه و مشخص شده است.
بر این اساس در ابتدای دوره فعالیت آقای نجفی در شهرداری تهران یک تیم پرسشگری حرفهای مسائل مهم شهر را استخراج کرده و در نهایت سه موضوع آلودگی زیستمحیطی، ناکارآمدی شبکه حملونقل و بیعدالتی در شهر بهعنوان مسائل مهم شهر معرفی شدند.علاوه بر آن 100مصاحبه عمقی با نخبگان انجام شد و این افراد نیز ناکارآمدی مالیه شهری و توسعه نیافتگی اقتصاد شهری را بهعنوان مسائل اصلی شهر مطرح کردند.
در هر منطقه باید گزارشی از تحلیل ذینفعان و اینکه مهمترین مسئله منطقه چیست و کدامیک استعداد تبدیل به بحران را دارد، ارائه شود.از طرفی دیگر اقدامات دیگری در طول مدیریت شهری جدید ازجمله ایجاد خزانه داری کل، حذف هولوگرام و راهاندازی سامانه شفافیت انجام شد. میدانیم این اقدامات محدودیت ساز است اما باید آنها را انجام داد تا بتوانیم در این شهر زندگی کنیم. نباید تنها امروز را دید بلکه باید آینده شهر را هم درنظر گرفت امروز همه یک حرف داریم و آن این است که چگونه باید با فساد مقابله کنیم، چطور امید را برای شهروندان زنده نگه داریم و چگونه شهری ماندگار داشته باشیم.