کیوان پهلوان- نویسنده و پژوهشگر موسیقی
پوراندخت (پوری) سلطانی شیرازی (زاده یکم شهریور ۱۳۱۰ - درگذشته ۱۶آبان۱۳۹۴) دختر مهدی سلطانی شیرازی وکیل دادگستری و از مریدان رحمت علیشاه (شیخ عبدالله حائری) و رقیه خانم حائری (دختر شیخ عبدالله حائری مازندرانی و آمنه خانم کرمانشاهی) از پایهگذاران علوم کتابداری و اطلاعرسانی در ایران و عضو هیأت علمی دانشگاه تهران بود. او طی 50سال کار مستمر، تأثیر بسزایی بر فعالیت و شکلگیری کتابخانه ملی ایران داشت و با همکارانش آن را به سطح علمی و فنی بزرگترین کتابخانههای ملی دنیا رساند. وی جایزه ترویج علم ایران را از جانب انجمن کتابداری و اطلاعرسانی ایران دریافت کرد. پوری سلطانی، همسر مرتضی کیوان بود. مرتضی کیوان (۱۳۰۰ خ اصفهان - ۲۷مهر۱۳۳۳ تهران) نوه حاج ملاعباسعلی کیوان قزوینی (از شیوخ صوفیه)، فعال سیاسی، شاعر، منتقد هنری، نخستین ویراستار ایرانی، روزنامهنگار و تسلط قابل تحسین روی ادبیات مدرن چپ دنیا، بهویژه ادبیات روسیه داشت که به دُرستی حلقه اتصال بسیاری از شاعران و نویسندگان بود. او عضو حزب توده ایران بود و به همراه چندتن از افسران ارتش، به اتهام عضویت در تشکیلات مخفی حزب توده، در ۲۷مهر۱۳۳۳ اعدام شد. پس از اعدام کیوان، پوریسلطانی 2سال در بستر بیماری بود، ولی در ۱۳۳۵ برای ادامه تحصیل به لندن رفت. چند سالی را خارج از ایران زندگی کرد؛ اما باز به ایران برگشت و پس از مدتی مرکز ملی کتابداری را پایهگذاری کرد و تحول چشمگیری در توسعه کتابداری در ایران ایجاد کرد. او یک اثر معروف غیرکتابداری هم دارد؛ ترجمه کتاب «هنر عشق ورزیدن» از اریک فروم. مترجم «هنر عشق ورزیدن» در زندگی شخصی خودش هم هنرمندانه عشق ورزید؛ عشقی ۶۰ساله؛ عشق مرتضی و پوری. این زوج که در ادبیات معاصر ما هم بسیار معروف هستند، فقط 3ماه با هم زندگی مشترک داشتهاند.
پوریسلطانی در ۲۷خرداد۱۳۳۳ با مرتضی کیوان ازدواج کرد، اما بعد از کودتای ۲۸مرداد و در سوم شهریور همان سال همراه با همسرش دستگیر شد و در ۲۷مهر۱۳۳۳، کیوان تیرباران شد. تازه عروس بیوه شده، 5ماه بعد از اعدام کیوان، در زندان ماند و پس از آزادی 2سال در بستر بیماری بود.
او باقی این 60 سال را تنها زندگی کرد و به خاطره آن عشق 3 ماهه وفادار ماند. داستان آشنایی و ازدواج پوری سلطانی با مرتضی کیوان را به نقل از خود خانم سلطانی و از صفحات 65 تا 71 کتاب «کتاب مرتضی کیوان»، با مقداری تلخیص انتخاب کردهام تا یادی از این بانوی فرهیخته باشد: «اگر اشتباه نکنم، سال۱۳۳۰ در مراسم نامزدی برادر سیاوش کسرایی با مرتضی و سایه آشنا شدم. سیاوش دوست زمان کودکیام بود. قبلا ذکر سایه و کیوان و شاملو را از دوستان و آشنایانم شنیده بودم. به همین دلیل پس از نیم ساعت گفتوگو بهنظرم رسید که سالهاست با هم دوست و آشنا بودهایم... آنوقتها او بیشتر با سایه و سیاوش [کسرایی] و [نادر] نادرپور و شاملو و [محمد جعفر] محجوب محشور بود و برای من هیچ لذتی بالاتر از این نبود که در جمع این دوستان باشم. ما تقریبا تمام اوقاتمان را با هم میگذراندیم، بهخصوص با 4نفر اول...
یک روز در خیابان ناصرخسرو بودیم. چند قدم بالاتر، از راننده تاکسی تقاضا کرد توقف کند. پیاده شد و رفت آن طرف خیابان... لحظهای بعد با یک پاکت نقل برگشت. به راننده تعارف کرد و گفت: «خاصیت دارد، 40 روز شادی میآورد.» این همه عهد و پیمان ما بود.»
پوریسلطانی، شنبه ۱۶آبان۱۳۹۴ در 84سالگی بر اثر بیماری ریوی درگذشت.
پنج شنبه 15 آبان 1399
کد مطلب :
114852
لینک کوتاه :
newspaper.hamshahrionline.ir/qx8LD
+
-
کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به روزنامه همشهری می باشد . ذکر مطالب با درج منبع مجاز است .
Copyright 2021 . All Rights Reserved