• جمعه 14 اردیبهشت 1403
  • الْجُمْعَة 24 شوال 1445
  • 2024 May 03
پنج شنبه 15 آبان 1399
کد مطلب : 114802
+
-

فهرست خرید و هفت‌خان کرونا

فهرست خرید و هفت‌خان کرونا

  طوبا ویسه:

گاهی می‌روم خرید؛ با لباس رزم، چون رستم دستان، با زره و خود! البته با شیلد که نقابی شیشه‌ای است و ماسک سه‌لایه و دست‌کش. البته به‌جای گرز هم یک اسپر‌ی ضدعفونی‌کننده همراهم هست.
خریدکردن در این‌روزها مثل گذرکردن از هفت‌خان رستم است؛ باید از پارک عبور کنم تا به فروشگاه برسم. البته همین هم خوب است، چون روزهای زیادی می‌شود که از خانه بیرون نمی‌آیم. زمین پر شده از برگ‌های زرد و قهوه‌ای و...
گاهی تلفن‌همراه مادرم را می‌آورم و از زمین و برگ‌ها عکس می‌گیرم. البته مادر می‌گوید این کار خطرناک است... دلم می‌خواهد با این سر و وضع از خودم سلفی بگیرم.
به فروشگاه می‌رسم و باید طبق فهرست مادر خرید کنم؛ مایع ظرف‌شویی و دست‌شویی، پودر ماشین لباس‌شویی، مواد ضدعفونی سبزی و میوه... اصلاً در این فهرست، بنده در نظر گرفته نشده‌ام. چرا بستنی، بیسکوئیت و چیپس در این فهرست نیست؟! تخم‌مرغ و شیر هم هست، اما شیرکاکائو نیست!
طبق فهرست خرید می‌کنم‌. کارت می‌کشم، کارت بانک را ضدعفونی می‌کنم و در جیبم می‌گذارم. باز از پارک می‌گذرم...
گربه‌ها، کلاغ‌ها، گنجشک‌ها و یاکریم‌ها با دیدن کیسه‌ی خرید، دور و برم را می‌گیرند. به آن‌ها توضیح می‌دهم متأسفم هیچ‌چیز خوش‌مزه‌ای در کیسه ندارم. و این کیسه‌ها ناامیدکننده‌ترین کیسه‌های خرید هستند. اما آن‌ها باور نمی‌کنند. دنبال من تا انتهای پارک می‌آیند. به خانه می‌رسم. کیسه‌ها را باید در یک سبد بزرگ بگذارم. باید زره و کلاه‌خود را ضدعفونی کنم. ژاکت را پشت در بگذارم تا کوویدکُشی شود. کار مادر تازه آغاز شده  است. او با دقت، همه‌ی بطری‌ها و جعبه‌ها را باید با کف و مایع ظرف‌شویی بشوید و در کابینت و یخچال جای دهد. به مادرم می‌گویم: «می‌شود دفعه‌ی بعد من فهرست خرید را بنویسم؟»
اما انگار نمی‌شنود و فقط در حال مبارزه با کروناست.‌.. دلم برایش می‌سوزد.

این خبر را به اشتراک بگذارید