روند رشد جمعیت ایران در حال اصلاح است
معاون مرکز آماربه همشهری میگوید ایران در گذشته سریعترین کاهش نرخ باروری را در دنیا داشته است
زهرا رفیعی|روزنامهنگار:
«واقعیت ؛ 10دلیلی که نشان میدهد دنیا جایی بهتر از آن است که فکر میکنید» نام کتابی است که سه محقق به نامهای حسن، آنا و اولا روزلینگ در مورد اشتباهات رایج مردم در مورد کشورهای جهان نوشتهاند. این کتاب بهدلیل چند توییت از همسر بیلگیتس این روزها در ایران به شهرت بسیاری رسیده و در فضای مجازی بازتاب گستردهای داشته است. یکی از توییتهای ملیندا گیتس در مورد کتابی که دوستانش نوشتهاند این است که تصور شما در مورد نرخ باروری در ایران اشتباه است. «ایران سریعترین کاهش نرخ باروری را در دنیا و در طول تاریخ در دهه 1990داشته است.» براساس جدولی که او از این کتاب به استناد آمارهای سازمانملل ارائه کرده، نرخ باروری در ایران طی دهه 1990(1368تا 1378) از حدود 6.5به 1.6رسیده است.
علیرضا زاهدیان، معاون مرکز آمار در گفتوگو با همشهری ضمن تأیید این مطلب گفت: در سالهای 1360تا 1365نرخ باروری کل به بالاترین سطح خود در ایران یعنی 6.5فرزند رسید. یعنی مادران ایرانی بهطور متوسط در طول عمر باروری خود 6.5فرزند به دنیا میآورند. بر این اساس تعداد فرزندانی که در یک سال به دنیا میآمدند به بیش از 2میلیون و 200هزار نفر رسید که رقم بیسابقهای بود. بنابراین مسئولان مربوطه در آن دوران تصمیم گرفتند همانند بسیاری از کشورهای مشابه وضعیت ایران سیاستهای کاهش تعداد موالید را به اجرا بگذارند. این تصمیم در زمان خود لازم و مناسب بود زیرا کشور امکانات برای چنین رشد جمعیت بالایی را دارا نبود. با اجرای این سیاستها در کنار عواملی مانند وضعیت اقتصادی خانوارها، افزایش سن ازدواج و فرزند آوری موجب شد نرخ باروری تا سال 1385به 1.9کاهش پیدا کند که پایینتر از نرخ جانشینی یعنی 2.1بود. بنابراین ایران شاهد سریعترین روند کاهش نرخ باروری بود که در سطح بینالمللی از آن بهعنوان تجربهای بسیار موفق یاد میشود.
کمسابقه و شاید بیسابقه
همچنین براساس گزارش 10سال فعالیت ایران درخصوص اهداف کنفرانس بینالمللی جمعیت و توسعه هم که وزارت بهداست آن را تهیه کرده است، این روند کاهش جمعیت و باروری که در سالهای آخر دهه 60شمسی اتفاق افتاد رو به «کم سابقه و شاید هم بیسابقه» است. در این گزارش آمده است که از سال 1367سیاستهای جمعیتی در بطن نخستین برنامه پنجساله توسعه اقتصادی و اجتماعی بعد از انقلاب قرار گرفت. آشنایی خانوادهها و زوجین با برنامههای تنظیم خانواده و گسترش فعالیتهای وزارت بهداشت در این زمینه از یک طرف و توجه به بهداشت و آموزش فرزندان و بهطور کلی توسعهخواهی و کیفیت زندگی خانوادهها از طرف دیگر باعث شد از برنامههای تنظیم خانواده و تحدید موالید استقبال شود. بدینترتیب برنامهریزی و کمک دولت در کنار آمادگی و استقبال خانوارها و زوجین منجر به آن شد که در دهه 70سطح باروری در ایران با سرعتی استثنایی (که در سطح بینالمللی کمسابقه و شاید بیسابقه بود) کاهش یابد. اگرچه این نگرش وجود دارد که کاهش باروری در سالهای اخیر ناشی از فشار اقتصادی بوده، انتظار میرود پس از رفع مشکلات اقتصادی باروری مجدد افزایش یابد، اما براساس این گزارش، با توجه به تغییر نگرشهای خانوادهها پیشبینی میشود چنانچه آنها از وضعیت بهتر اقتصادی نیز بهرهمند شوند، بیشتر روی کیفیت زندگی فرزندان خود سرمایهگذاری میکنند تا افزایش فرزند. بنابراین امکان افزایش باروری در سالهای آینده محدود خواهد بود.
علاوه بر این، در کتاب «گذار باروری در ایران، انقلاب و تولید مثل» نوشته محمدجلال عباسی شوازی که منجر به دریافت جایزه کتاب نمونه سال از سازمان ملل متحد شد؛ کاهش باروری در ایران بزرگترین و سریعترین کاهش باروری ثبت شده بوده است.
ترمز موفقیت کشیده نشد
علیرضا زاهدیان، معاون طرحهای آماری و آمارهای ثبتی مرکز آمار ایران در مورد موفقیت آمیز بودن طرحهای کاهش رشد جمعیت در کشور در دهه 60، گفت: «هدف از سیاستهای جمعیتی کاهش نرخ باروری به حدود 3فرزند بود و هیچکس پیشبینی نمیکرد نرخ باروری به این سرعت کاهش پیدا کند و حتی به کمتر از 2.1یا همان سطح جانشینی برسد. وزارت بهداشت در آن زمان نقش مؤثری در اجرایی شدن سیاستها داشت و اهمیت این موضوع از این جهت بود که همزمان با آموزش مادران خصوصا در مناطق روستایی مرگومیر مادران و کودکان زیر یکسال نیز کاهش یافت که موفقیت بزرگی است. از طرف دیگر ابزارها و روشهای جلوگیری از بارداری در ایران و سایر کشورها توسعه پیدا کرد و باعث شد خانوارها برای جلوگیری از فرزندان ناخواسته برنامهریزی کنند.» این در حالی است که به گفته این متخصص اصولا سیاستهای جمعیتی چه در جهت کاهش رشد جمعیت و چه در جهت افزایش رشد جمعیت سیاستهای بلندمدت هستند و کمتر کشوری موفق شده به اهداف سیاستهای خود برسد.
او در مورد تفسیرهای متفاوتی که در مورد موفقیت و یا عدمموفقیت طرح کنترل جمعیت در سالهای دور وجود دارد هم گفت: سیاستهای کاهش رشد جمعیت در زمان خود سیاستهای موفقی بود که از نظر دستیابی به اهداف، قابل تقدیر است ولی پس از کاهش نرخ باروری به حدود 2.5فرزند باید متوقف میشد، بهعبارت دیگر از سالهای 1380به بعد باید سیاستهای جدید اتخاذ میشد. کاهش سریع موالید باعث شد ساختار جمعیت کشور دچار اشکال شود که یکی از تبعات آن شدیدترشدن موضوع سالمندی در آینده خواهد بود. بهطور خلاصه سیاستهای جمعیتی در دهه70 را باید لازم و موفق ارزیابی کرد و در مقابل سیاستهای جدید جمعیتی در جهت افزایش نرخ باروری تا بالاتر از سطح جانشینی را با جدیت دنبال کرد.
از تبعات عدمتغییر سیاستهای جمعیتی، سالمندی هرم سنی در سالهای آینده است. براساس گزارش 10سال فعالیت ایران درخصوص اهداف کنفرانس بینالمللی جمعیت و توسعه، موجی که بر اثر کاهش باروری، ابتدا در قسمت پایین و قاعده هرم سنی بهصورت فرورفتگی ایجاد شده است، بهتدریج به بالای هرم و سنین بالاتر منتقل میشود و در فاصلهای حدود ۵۰ سال از شروع به کاهش مستمر و اساسی، باروری و نیز افزایش طول عمر، هرم سنی شکل استوانه (که بیانگر سالخوردگی جمعیت است) بهخود خواهد گرفت و در این وضعیت نسبت درصد جمعیت بیش از 65ساله بهطور چشمگیری افزایش خواهد یافت. پیشبینیهای موجود حاکی از این است که جمعیت ایران با وجود تمرکزی که هماکنون بر گروههای جوان دارد، بسرعت در مسیر انتقال به سالخوردگی جمعیت قرار گرفته است. علیرضا زاهدیان در مورد تأثیر تغییر سیاستهای جمعیتی در سالهای اخیر گفت: افزایش تعداد موالید در سالهای 1390تا 1395امیدوارکننده است ولی نگرانیهای مربوط بهاحتمال کاهش بیش از حد رشد جمعیت در سالهای 1425تا 1430تأکید میکند باید این سیاستها تا دستیابی کامل به اهداف تعیین شده دنبال شود. افزایش تعداد موالید به بیش از 1.5میلیون نفر در سال فرصت بیشتری را برای کارهای فرهنگی فراهم کرده است. برای مثال آمارها نشان میدهد خانوادههایی که توان مالی بالاتری دارند علاقه کمتری به فرزند آوری دارند در نتیجه کار بسیار سختی برای تبدیل شعار و فرهنگ «2فرزند کافی است» به شعار و فرهنگ «2فرزند کافی نیست» در پیش رو است. این تغییر نیاز به برنامهریزی بلندمدت دارد؛ البته هماره باید کیفیت و کمیت را در کنار هم قرار داد.