«کوچگر» ساخته کلویی ژاووُ
«کوچگر» فیلمی است درباره جزئیات زندگی جدا افتادگان (بهشکلی اجباری) یا کنارهگیران (بهشکلی اختیاری) از اجتماع. کسانی که به هر دلیلی خانهای در مفهوم متعارف آن ندارند، عموما کارگر فصلی هستند و در پارکینگهای عمومی و کمپهای کنار جاده بیتوته میکنند. واقعگرایی فیلم تیز و برنده است. تنها 2بازیگر حرفهای در فیلم بازی میکنند و بیشتر کوچگرها نقش خودشان را بازی میکنند. اثر عامدانه غیر دراماتیک پیش میرود (فیلم اقتباسی است از کتاب غیرداستانی روزنامهنگاری به نام جسیکا برودرکه برای نوشتن کتابش مدتها در میان کوچگرها زندگی کرده است) و بیآنکه در دام چپ دمکرات آمریکایی بیفتد وضعیت اقتصادی بسیاری از بازنشستگان آمریکایی را در دوران پس از بحران اقتصادی 12سال پیش بررسی میکند. کوچگرها جامعه خود را ساختهاند، به هم قرض میدهند، به هم کمک میکنند و مثل اعضای یک خانواده در غم و شادی هم شریکاند، اما جز به آسمان و زمین به هیچکس یا هیچچیز دیگر دل نمیبندند و به همین دلیل چشماندازهای بیانتهای صحرای نوادا در فیلم اهمیتی بیشتر از پسزمینه صرف پیدا میکند. شخصیتهای فیلم، از ماشین، سفر و جاده مفهوم هستیشناسانهای را اختیار کردهاند. باب ولز که در نقش خودش در فیلم ظاهر شده، جایی در اواخر فیلم جملاتی میگوید قریب به این مضمون: «وقتی کسی میمیره بهش میگم آخر جاده میبینمت. همه ما آخرش میریم انتهای جاده». کلویی ژاووُ درجلسه تقدیر مجازی جشنواره حاضر بود. وقتی مجری برنامه با تبریک بابت برنده شدن شیر طلایی جشنواره ونیز به او گفت حتما بهتازگی از ونیز برگشته ژاووُ جواب داد نه. سپس مجری پرسید: خبر برنده شدن فیلمش را کجا شنیده و پاسخ کارگردان چنین بود: توی پارکینگی در پاسادنا.
«کجا میروی آیدا؟» ساخته جاسمیلا زبانیچ
آیدا زنی میانسال است. سابق بر این، معلم زبان انگلیسی بوده و حالا در اردوگاه سازمان ملل نقش مترجم را بر عهده دارد. او همراه همسر، 2پسرش و 30هزار بوسنیایی در کمپ سازمان ملل پناه گرفتهاند. کی؟ جولای سال۱۹۹۵. کجا؟ درسربرنیتسا در قلب اروپا؛ شهری که سربازان صرب زنان را از مردان جدا کردند و در فاصله کوتاهی بیش از 8 هزار مرد و پسر نوجوان را به گلوله بستند. ژنرال راتکو ملادیچ با چهرهای فاتحانه به اردوگاه میآید. فیلمبردار تلویزیونی همیشه همراه اوست و حتی وقتی ملادیچ مقابل دوربین از صلح حرف میزند، میان مردم درمانده شکلات پخش میکند و به سر پسربچهای دست نوازش میکشد. فیلمبردار را کارگردانی هم میکند. این تصاویر را پیش از این هم در برنامههای مستند یا خبری مربوط به جنگ بالکان دیدهایم. جاسمیلا زبانیچ هم به شکلی کنایی بخشی از همین تصاویر را در فیلمش عینا بازسازی کرده است؛ اما برای دیدن تصویر کاملتری از فاجعه، آنچه درباره آن یا سکوت کرده یا کمتر حرف زدهاند باید با آیدا همراه شویم. او از سویی باید نگران جان همسر و فرزندانش باشد، از سویی دیگر باید حرفهای نیروهای هلندی و آلمانی سازمان ملل که آشکارا بیکفایت و ناتوانند را برای مردم وحشتزده ترجمه کند. هرچه به فاجعه نزدیک میشویم از نگاه او بیشتر خشم لبریز میشود و عضلات چهرهاش منقبضتر. چند سال بعد که دیگر جنگ تمامشده و او به مدرسه بازگشته است میبیند فرزند یکی از قصابان سربرنیتسا شاگرد اوست. جاسمیلا زبانیچ کارنامه سینمایی خود را وقف جنگ بوسنی و تبعات ویرانگر آن کرده است. در آخرین ساختهاش با یاروسلاو کومینسکی (تدوینگر فیلمهای «آیدا» و «جنگ سرد») همکاری کرده و نتیجه تریلری نفسگیر از آب درآمده است.
«مرید» ساخته چایتانا تمهانی
«مرید» داستان سفر قهرمانش شاراد است. سفری که شاید عمری به طول بینجامد و آخر هم به سرانجام نرسد. نقطه عزیمت او در سفری که پیش رو دارد اشتیاق و شکستی است که پدرش در آموزش و اجرای موسیقی سنتی هند تجربه کرده و حالا او تمام زندگیاش را وقف آموختن و آموزش دادن این موسیقی 800ساله ساخته تا به جایی که پدر استحقاقش را داشته اما به آن نرسیده برسد.
فیلم در روندی بطئی و آرام، چشماندازی از تمام فراز و فرودهای این سفر معنوی را پیش ما میگستراند و لحظهای ملالآور میشود (شاید به همین دلیل جایزه بهترین فیلمنامه و جایزه منتقدان را از جشنواره ونیز کسب کرده است). شاراد را در کودکی میبینیم که به جای بازی با همسالانش کنار پدر نشسته و تمرین آواز میکند، اما چشم بستن بر خوشیهای زندگی تا همیشه همراه اوست. او باید همچون راهبی از مال دنیا و لذتهای جسمانی چشم بپوشد، همیشه و همواره کمر بسته در خدمت استاد و مرادش طلبگی کند، شکستها را تجربه و بیوقفه تمرین کند تا شاید مقبول مردم صاحبنظر شود؛ آنهم در زمانهای که دیگر تغییر کرده است.
حالا دیگر همه میخواهند یکشبه راه صدساله را بروند و تمام توجهشان به مسابقات استعدادیابی تلویزیونی است که خواننده سنتی را به خواننده پاپ بدل میکنند. همه این دشواریها و تردیدها شاراد را به شکی وجودی دچار میکند که راه درست کجاست. آلفونسو کرئون، تهیهکننده اجرایی فیلم را بهعهده داشته و مدیریت فیلمبرداری «مرید» با پیشنهاد امانوئل لوبسکی انتخاب شده است.
مروری بر چند فیلم جشنواره تورنتو
در همینه زمینه :