نفود به قلب جامعه با کرونا
همهگیری کرونا فرصتی به حزب کمونیست چین داده تا دوباره پایگاه خود در محلات را فعال و زنده کند
جواد نصرتی_خبرنگار
چینیهای بسیاری با شعری از مائو تسهدونگ با عنوان «وداع با طاعون» آشنا هستند. این شعر در سال1958 برای بزرگداشت پیروزی بر تب حلزون، بیماریای که زندگی میلیونها نفر را به هم ریخت(و هنوز هزاران نفر با آن درگیر هستند) سروده شد. امروز، مسئولان چینی در مبارزه با کووید-19 بار دیگر این شعر را میخوانند چون این بار هم آنها شهروندان را در مقیاسهای بزرگ بسیج کردهاند و کارشان تأثیرات بزرگی هم داشته است. زندگی بهصورتی تدریجی به حالت عادی بازمیگردد اما تأثیر همهگیری بر سازمانهای مردمی در کف جامعه احتمالا برای مدتی با چینیها خواهد ماند. وضعیت دوران مائو، بار دیگر تکرار شده است.
به گزارش اکونومیست، از زمانی که چین اصلاحات اقتصادیاش را در سال 1978، 2سال بعد از مرگ مائو شروع کرد، زندگی در محلههای شهری تغییر کرده است. مسکن، که روزگاری تماما در تملک دولت بود، خصوصی شده است. بسیاری از محلههای قدیمی، زیر حرکت بولدوزرها از بین رفتهاند. شهرکهای مسکونی با دروازههای بلند، محل استقرار طبقه متوسط جدید چین شدهاند. مهاجران از روستاها به شهرها رسیدهاند و ساختمانهایی که هنوز توسط شرکتهای شهرکسازی تخریب نشدهاند را اشغال کردهاند. این آشفتگی، باعث شده است حزب کمونیست نتواند حضوری که پیشتر همیشه دائمی و سنگین بود را در محلات شهری حفظ کند، تلاشهایش برای بسیج مردمی در دوران همهگیری و امیدش برای تقویت حضورش را بیشتر کرده و به حزب نشان داده که اگر بخواهد دوباره میتواند حضوری دائمی در محلات داشته باشد.
قرنطینه محلات، تنها این نبود که شهروندان باید در خانههایشان بمانند. فراتر از بستن محلات، گروههای بزرگ مردمی به مناطق مختلف فرستاده شدند تا در محلات گشتزنی کنند، نقش ناظران بهداشتی را بهعهده بگیرند و کمک حال تامین اقلام ساکنان باشند. 2مرکز در این ساماندهی مردم نقش کلیدی داشتند: کمیتههای ساکنان و کمیته حزب محلی (معمولا اعضای هر دو کمیته یکی هستند). اوج فعالیتهای «2کمیته» (آنطور معمولا مورد خطاب قرار گرفته میشوند)، دوران مائو بود که اراده حزب را در سراسر کشور اعمال میکردند. از آن زمان آنها کمتر دیده میشوند و معمولا روی ثبتنام ساکنان جدید، ساماندهی باشگاههای محلی، توزیع یارانه و فعالیتهای کماهمیتی مانند اینها تمرکز دارند.
اما در اوج قرنطینه، از انتهای ژانویه تا میانه مارس، این کمیتهها نقشی پیشرو و اصلی را بازی کردند. اعضای آن بهعنوان نگهبان مقابل ورودی بیش از 100هزار محله نگهبانی میدادند و بر اینکه چهکسی میتواند وارد یا خارج شود نظارت میکردند. آنها با استفاده از تماسهای تصویری اینترنتی بر قرنطینه مبتلایان نظارت میکردند و غذا و مایحتاج ضروری را به ساکنان میرساندند. ابلاغ جدیدترین دستورالعملهای دولت به شهروندان هم وظیفه دیگر آنها بود.
اما از آنجا که هر کمیته محلی، تنها چند عضو ثابت داشت کار رسیدگی به صدها نفر از ساکنان محلهها نیازمند نیروی انسانی بیشتری بود. بنابراین حزب درخواست نیروهای کمکی کرد و اعضای آن، مقامات محلی و داوطلبان بهکار گرفته شدند. در بسیاری از محلات «کمیتههای حزبی محلی موقت» تاسیس شد تا بر کارها نظارت کند.
حزب حالا این بسیج عمومی مردمی را نشانهای از قدرت خود و سیستم سیاسی چین میداند و آن را در شیپور میکند. اما از طریق بررسی اسناد و گزارشهای رسانههای تحت کنترل حزب میتوان به راحتی فهمید که حزب در شبکه مردمی خود دارای ضعفهای زیادی است. معمولا این کمیتههای موقت بودند که کار را پیش میبردند و کمیتههای محلی حزب ناکارآمد بودند.
چین مدتها نگران این شرایط بوده است. در دهه90، وقتی که شرکتهای کارآفرین دولتی تعطیل شدند، شعبههای حزبی آنها هم تعطیل شدند. این شعبههای حزبی در کنار کمیتههای محلی حزب، نقشی حیاتی در تثبیت حاکمیت حزب درون جامعه داشتند. بیشتر شرکتهای خصوصی که سر بر میآورند برخلاف شرکتهای دولتی ارتباط حزبی نداشتند. صاحبان طبقه متوسط خانههای جدید در شهرکها و محلات جدید هم ارتباط سازمانی حزبی نداشتند.
همهگیری اخیر این بحث را پیش کشید که چطور میشود دوباره به کمیتههای حزبی قدرت و اختیارات بیشتری داد. یک رسانه دولتی به نقل از یک استاد دانشگاه نوشت که دولت باید این کمیتهها را به انجمن موجران و شرکتهای مدیریت شهرکهای مسکونی وصل کند. در سالهای اخیر حزب روی این مسئله کار کرده است. برای نمونه مقامات حزبی در شهر هفی در مرکز چین اصرار دارند که دستکم نیمی از کمیته موجران عضو کمیتههای محلی باشند.
این کار، هدف بزرگی برای حزب است. یکی از وظایف اصلی کمیتههای محلی حل مشکلات محلی، قبل از کشیده شدن اعتراضها به خیابان است. بسیاری از این دعواها بهخاطر مالکیت و یا خدمات نامناسب شرکتهای مدیریتی شهرکهاست. در سالهای اخیر، افسران پلیس بهعنوان نایبرئیس این شرکتها بهکار گماشته شدهاند. این کار باعث شده تا مشکلات در نطفه خفه شوند.
یک ایده دیگر، تشکیل «کمیتههای بزرگ حزبی» در محلات است. با این کار، مقامات میتوانند از طریق این کمیته بالادستی، بر کمیتهها و شعب پاییندستی کنترل داشته باشند. آنطور که یک مقام حزبی گفته است، «تکخوانی به یک گروه کر تبدیل میشود». مائو حتما به این ابتکار افتخار میکرد.