
سیاست حذف آژانسهای گردشگری

محمدمحب خدایی- معاون سابق گردشگری
معاونت گردشگری وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی به تازگی اعلام کرده است که مجوز گردشگری کشاورزی برای متقاضیان صادر میکند. این معاونت پیشتر نیز اقدام به واگذاری تصدی گردشگری سلامت به وزارت بهداشت کرده بود. این دو رفتار به خوبی بیانگر حذف شرکتهای خدمات مسافرتی فعال در کشور از چرخه فعالیت در بخش گردشگری سلامت و حالا گردشگری کشاورزی است. معاونت گردشگری کشور پس از زمینگیر شدن صنعت سفر و گردشگری ایران با شیوع کرونا برای آنکه تظاهر بهکار در بخش گردشگری کند، موضوع صدور مجوز برای گردشگری کشاورزی را مطرح کرده است. صدور این مجوز همچون حذف تورهای گردشگری سلامت از چرخه فعالیت شرکتهای خدمات مسافرتی و سپردن برپایی تورهای گردشگری سلامت به وزارت بهداشت، بهمعنای کنار گذاشتن دوباره آژانسهای گردشگری کشور از محصولات گردشگری مرتبط با فعالیت آنهاست.
در معاونت گردشگری فعلی شرکتهای تسهیلگر ایجاد کردهاند و گردشگری سلامت را به آنها سپردهاند؛ یعنی عملا آژانسهای گردشگری و شرکتهای خدمات مسافرتی را کنار گذاشتهاند. بدینترتیب مسیر فعالیت شرکتهای خدمات مسافرتی در بخش گردشگری سلامت مسدود شد و وزارت بهداشت خود را متولی اصلی گردشگری سلامت اعلام کرد. درصورتی که متولی اصلی گردشگری کشور وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی است و وزارت بهداشت باید به گردشگری افزوده میشد. به جای کنار گذاشتن بخش خصوصی گردشگری از گردشگری سلامت باید وزارت بهداشت به فعالیت این حوزه افزوده میشد تا اقتصاد این وزارتخانه از تکمحصولی بودن خارج شود. شرکتهای خدمات گردشگری نیز باید به روال سابق، کاری مضاعف در حوزه بازاریابی و تبلیغات و مدلهای بهرهبرداری انجام میدادند تا بهرهوری در بخش سلامت کشور افزایش یابد و ظرفیتهای خالی بخش درمان و وزارت بهداشت کشور به اقتصاد گردشگری افزوده شود. اما اکنون چه اتفاقی افتاده است؟ بیش از 4هزار شرکت خدمات مسافرتی به حاشیه رانده شدند و وزارت بهداشت متولی گردشگری سلامت کشور شد. این تصمیم از پایه اشتباه بود و میشد از فارغالتحصیلان رشتههای پزشکی و پیراپزشکی برای فراگیری توراپراتوری دعوت شود تا گروه واسط برای اتصال شرکتهای خدمات مسافرتی با ارائهکنندگان خدمات پزشکی ایجاد شود.
اکنون معاونت گردشگری تصمیم به صدور مجوز برای گردشگری کشاورزی گرفته است و علاقه زیادی به صدور مجوز برای افزایش مجوز برای محصولات گردشگری به خارج از چرخه فعالیت آژانسهای گردشگری دارد. تمام این موارد به تعطیلشدن شورای راهبردی گردشگری بازمیگردد. چون اگر شورای راهبردی گردشگری تشکیل میشد، همین حالا که کرونا در ایران شیوع دارد میتوانستند از ظرفیت کودک و خانواده برای مدیریت گردشگری کشور استفاده کنند. متأسفانه با خاموش کردن چراغ تقویم گردشگری کشور و مدیریت یکپارچه و به تأخیر انداختن تهیه سند راهبردی گردشگری کشور بهمدت یکسال و نیم، تمامی این فرصتها از دست رفت و عملا گردشگری کشور رها شد. حالا نیز در دوران شیوع کرونا از ظرفیت توراپراتورها برای پیادهسازی پروتکلهای بهداشتی و نظارت بر نحوه اجرای این پروتکلها استفاده نشده و نتیجه آن تبعاتی است که امروز در حوزه سفر و گردشگری مشاهده میشود. درحالیکه وزارت میراث فرهنگی، صنایعدستی و گردشگری، متولی سفر در کشور است و باید نقش اساسی خود را در سیستم ایفا میکرد. یکی از حوزههایی که باید در بخش گردشگری به آن بها داه میشد، موضوع اقتصاد مقاومتی بود. شعار گردشگری جایگزین نفت بدون برنامه مطرح شد و وقتی برنامهای وجود ندارد و تبعات کرونا بر گردشگری سایه میافکند، شروع به ارائه برنامه میشود که باید پرسید واقعا چند درصد آنها اجرایی شده است؟
اگر برنامه مدون و دقیقی برای مدیریت گردشگری در بحران ارائه شده بود، آن وقت تخت بیمارستانی برای درمان، هتلهای سلامت برای دوران نقاهت و اقامتگاههای بومگردی میتوانستند بهعنوان قرنطینه ثانویه و امن مورد استفاده قرار بگیرند. اما تمامی این موارد نیازمند برنامه است و اگر معاونت گردشگری برنامه مشخصی برای این موضوع داشت مشکلات شدید دامان صنعت گردشگری ایران را نمیگرفت و حتی صنعت گردشگری میتوانست بهعنوان یار اصلی وزارت بهداشت در مقابله با کرونا به خوبی ایفای نقش کند.