رازهای سرقت از خانه کاغذی
چطور یک سریال اسپانیایی محبوبترین سریال اروپایی شد
آرش نهاوندی _ روزنامهنگار
سریال اسپانیایی «خانه کاغذی» (به انگلیسی با نام «سرقت پول» شناخته میشود) اکنون تبدیل به محبوبترین سریال تلویزیونی مخاطبان شبکه نتفلیکس شده است. در این سریال داستان ۲ سرقت که توسط فردی به نام پروفسور از مدتها قبل طراحی شده روایت میشود. آنچه این سریال ساخته آلکس پینا را جذاب کرده داستانی غیرمعمول از سرقتی غیرعادی است که توسط یک زن روایت میشود. چهارمین فصل سریال خانه کاغذی درماه آوریل انتشار یافت و پنجمین فصل این سریال نیز بهزودی از طریق شبکه نتفلیکس پخش خواهد شد. در ایران این سریال با نام «خانه کاغذی: بهخاطر یک مشت یورو»، نیز ترجمه شده است. النای جونز، نویسنده و منتقد روزنامه گاردین، خانه کاغذی را بهترین سریال غیرانگلیسی شبکه نتفلیکس توصیف کرده و حتی پا را نیز از آن فراتر گذاشته و نوشته است که خانه کاغذی بهترین سریال در حال پخش از شبکه نتفلیکس است. در قسمت اول نخستین فصل از این سریال که توسط توکیو یکی از زنان عضو گروه روایت میشود، افراد گروه مشارکتکننده در سرقت از ضرابخانه اسپانیا در شهر مادرید، با نامهای مستعار و کدهایی که هرکدام به نام یک شهر هستند به مخاطب معرفی میشوند. اعضای این گروه در زمان سرقت لباسهایی به رنگ قرمز برتن میکنند که یادآور انقلابیون چپگرای اسپانیایی و اعضای حزب کمونیست این کشور در زمان وقوع جنگهای داخلی اسپانیاست. ماسک اعضای این گروه نیز یادآور ماسکی است که اعضای گروه هکرهای بینالمللی انونیموس (ناشناسها) به چهره میزدند. البته همانگونه که یکی از اعضای گروه پروفسور، در قسمت اول این سریال شرح میدهد، نقاشی چهرههای روی این ماسکها از چهره سالوادرو دالی، نقاش مشهور اسپانیایی اقتباس شده است. اعضای این گروه با عنایت به دستورات پروفسور، با لباسهای قرمز رنگ خود و ماسکهای کاریکاتورگونهای از سالوادور دالی بهطور مسلحانه ضرابخانه سلطنتی اسپانیا در شهر مادرید را مورد حمله قرار میدهند و 67نفر را در این عملیات به گروگان میگیرند و کارکنان ضرابخانه را وادار به چاپ 2.4میلیون یورو اسکناس میکنند. اما تمام برنامهها طبق نقشههای پروفسور که گفته بود اعضای گروه نباید وارد ارتباط عاطفی و عاشقانه با هم شوند، پیش نرفت. در مجموع 3 بار از خواسته پروفسور تخطی میشود و 3 رابطه عاشقانه نازل میان برخی از اعضای گروه شکل میگیرد. با مرور اتفاقات قسمتهای فصل 3که در نتیجه آن اعضای گروه دست به حمله خشونتبارتری میزنند، مخاطب این سریال متوجه میشود که غارت هم مانند عامل وفاداری میتواند در اعضای این گروه انگیزه ایجاد کند.
آلکس پینا از خانه کاغذی میگوید
آلکس پینا، خالق و کارگردان این مجموعه بر این باور است که در فصل پنجم این سریال هوای تازه بیشتری در فضای نگرانکننده سریال متصاعد خواهد شد؛ فصل پنجم خانه کاغذی تا سر حد امکان سیری بیرحمانه و خشن را دنبال میکند. روند داستانی فصل پنجم این سریال به حرکت یک رولرکستر میماند که در سر سوار خود سرگیجه و یکباره در او دلشوره ایجاد میکند. او میگوید: میتوانم تعهد بدهم که بیننده در زمان دیدن فصل پنجم سریال خانه کاغذی وقت سرخاراندن و حتی فکر کردن به ویروس کووید – 19را پیدا نخواهد کرد. سریال خانه کاغذی در حالی از محبوبیت جهانی برخوردار شده که پیشتر نیز سریال «زندان» که آلکس پینا نگارش سناریوی آن را بهعهده داشت و از طریق شبکه نتفلیکس پخش شده بود از اقبال فراوانی میان مخاطبان سریالهای تلویزیونی برخوردار شده بود.
استقبال گسترده جهانی
استقبال از سریال خانه کاغذی چندماه پس از انتشارش در سال 2017نشان داد که این مجموعه تلویزیونی چیز دیگری است. خانه کاغذی تنها چندماه پس از انتشار به پربینندهترین مجموعه در کشورهای ایتالیا، آرژانتین و برزیل تبدیل شد. سومین فصل از این سریال که در سال2019 انتشار یافت، تنها در هفته اول در 34میلیون خانواده دیده شد. بازتاب جهانی این سریال به حدی گسترده بود که طرفداران آن تصاویری از خود با خالکوبیهایی از پروفسور و توکیو، زن راوی داستان برای آلکس پینا، خالق سریال فرستادند. از نظر طراحی لباس سریال خانه کاغذی، رقابتی تنگاتنگ با دیگر سریال محبوب این روزها، «سرگذشت ندیمه» دارد. ماسکها و لباسهایی که اعضای گروه پروفسور برتن میکنند در سراسر دنیا هواداران زیادی پیدا کرده است. مردم در تظاهرات سیاسی در پورتوریکو از ماسکهایی مشابه ماسکهایی که اعضای گروه پروفسور در سریال خانه کاغذی چهره خود را با آن میپوشانند استفاده کردهاند. حتی در یک سرقت واقعی که در شهر نانت فرانسه رخ داده نیز سارقان از این ماسکها استفاده کردهاند. در آرژانتین که مردم آن، بهطور ویژه طرفدار این سریال هستند، نام شخصیتهای سریال خانه کاغذی را برای تعداد زیادی از نوزادان تازه متولدشده در این کشور انتخاب کردهاند.
سریال راکاند رول
دلایل محبوبیت و موفقیت سریال هم مشخص و هم وصفناشدنی است. آلوارو مورته، بازیگر نقش پروفسور، رئیس بسیار باهوش و بادقت گروه، ریتم روند حوادث در این سریال را مشابه ریتم آهنگ راکاند رول توصیف کرده و میگوید: این سریال، راکاند رول (موسیقیای که در اواخر دهههای 1950، 1960و 1970در میان جوانان آمریکایی و اروپایی از محبوبیت بسیاری برخوردار بود) خالص است. شما با دیدن قسمت اول، آنچنان جذب دیدن سریال میشوید که خود را در آن و همراه با شخصیتهایش احساس میکنید و در آن گم میشوید.
اورسولا کوربرو، بازیگر نقش توکیو، نیز که در این سریال بهعنوان فردی علاقهمند به نوشیدن و انجام حرکات موزون به تصویر کشیده شده و رویدادهای شوکآوری را نیز با کارها و اقدامات خود در این سریال رقم میزند، میگوید: این سریال چیز کاملا متفاوتی را در معرض دید بینندگان غیراسپانیایی میگذارد. در این سریال شیوه زندگی خاص و فرهنگ جوانان اسپانیایی به نمایش گذاشته شده است؛ در واقع نشان داده میشود که ما (اسپانیاییها) اینگونه خود را بیان میکنیم و احساسات خود را بروز میدهیم.
آلکس پینا نیز بر این باور است که ویژگیهای فرهنگی نشاندادهشده در سریال دلیل اصلی پربینندهبودن آن است. او در اینباره میگوید: در خانه کاغذی، نشاندادن احساسات، برادری و عشق، به همان اندازه طرح کلی داستان اهمیت دارد. یک سارق حرفهای منطقی و آرام، زمانی که با احساسات لاتینی درگیر میشود، تبدیل به چیز دیگری میشود. گرایش عاطفی و عاشقانه تراژیک پروفسور به راکل (با بازی ایتسیار ایتونیو) افسر پلیسی که هدایت عملیات علیه گروگانگیران را عهدهدار بود و سپس به گروه سارقان پیوست، گواه روشنی است بر این مدعا.
فرق خانه کاغذی با سریالهای انگلیسی
آلکس پینا درباره سناریو، داستان و فضای این سریال جنایی میگوید: خانه کاغذی در نقطه مقابل سریالهای جنایی انگلیسی که در فضایی خشک و جدی و در یک چارچوب مشخص منطبق با واقعیات یا سریالهای جنایی اسکاندیناویایی که اغلب در فضایی غمبار، تیره و تاریک ساختهشده و علاوه بر مضامین جنایی محتوایشان اجتماعی است، قرار دارد. خانه کاغذی ریشه در متون ادبی غنی اسپانیایی دارد. برخاستن علیه سیستم حاکم، اقدامی بیباکانه و در عین حال شاید بینتیجه و ایدهآلیستی باشد؛ شاید کاری دنکیشوتوار باشد. با این حال من تصور میکنم فضا و محتوای این سریال بیشتر به فرهنگ لاتینی بازمیگردد تا اسپانیایی؛ احساسیتر از فرهنگ اسپانیایی است. از این نظر متفاوت با سریالهای بسیار خوب انگلیسی است که در ژانر جنایی یا سرقت ساخته میشوند. در سریالهای انگلیسی، روند داستان آرامتر و با رعایت یکسری چارچوبهای مختص بهخود پیش میرود، جنبه علمی سریالهای انگلیسی پررنگتر است و بودجه محدودتری به آنها اختصاص مییابد. با این حال بهنظر نمیرسد آلکس پینا و تیمش در ادامه کار از نظر بودجهای با محدودیتهای چندانی مواجه باشند. نتفلیکس اخیرا بودجه بیشتری را برای فصل پنجم این سریال اختصاص داده است. درماه ژوئیه 2019هم سایت ورایتی پیشبینی کرده بود که به هر قسمت فصل چهارم این سریال بودجههای کلانی اختصاص یابد که در عمل هم همینطور شد.
نمایش استعاری
شورش و عصیان علیه کاپیتالیسم
سریال خانه کاغذی ازجمله سریالهایی است که در سالهای پس از بحران جهانی اقتصاد 200۸- 200۷ساخته شده است. بحران اقتصادی در این سالها سبب شد تا دولت اسپانیا تدابیر اقتصادی سختگیرانهای را اتخاذ کند. از این زمان به بعد حرکتهایی علیه جریان سرمایهداری و کاپیتالیسم در غرب شکل گرفت که یکی از بارزترین آنها در سالهای اخیر جنبش والاستریت بود. از آنجا که در سریال خانه کاغذی علائم و نشانههای زیادی از عصیان علیه کاپیتالیسم به چشم میخورد و در نقاطی از جهان نیز بسیاری از معترضان به سرمایهداری، از ماسکها و لباسهای مربوط به این سریال استفاده کردهاند، برخی از منتقدان درباره سریال خانه کاغذی به این باور رسیدهاند که در این سریال بهطور استعاری و نمادین شورش و عصیان علیه کاپیتالیسم به تصویر کشیده شده است. روزنامه گلوباندمیل درباره این سریال نوشته که در این سریال این ایده توطئهآمیز مطرح شده که سرقت از ضرابخانه و بانک مرکزی اسپانیا برای مردم انجام گرفته است. منتقد روزنامه لوموند با استناد به سخنان پروفسور در خانه تولدو در صحنههای ابتدایی سریال نوشته است: پروفسور در سخنان خود بهطور تلویحی این نکته را مطرح میکند که مردم خود باید راهحلهایی برای گذر از این سیستم پر اشتباه کاپیتالیستی بیابند. این بخش از سخنان پروفسور که در آن سرقت از ضرابخانه اسپانیا را با اقدامات رابینهود در دزدی از ثروتمندان به نفع فقرا مقایسه کرده بود، تفاسیر زیادی در پی داشته است. روزنامه آنلاین ال اسپانیول در اینباره نوشته است: این قیاس باعث شد بیشتر مخاطبانی که در جامعه مدرن از بانکها و سیاستگذاریهای اقتصادی به تنگ آمدهاند، با سریال خانه کاغذی ارتباط بیشتری برقرار کنند. منتقد اسکوایر نوشته است که مقایسه این سرقت با سرقتهای رابینهود یک استراتژی گمراهکننده بود که سارقان از آن برای توجیه سرقت خود استفاده کردند، چرا که آنان از ابتدا قصد نداشتند پولی را که از نخستین سرقت خود بهدست آورده بودند، صرف بهبود وضعیت زندگی مردم فقیر و عادی کنند. منتقد هافتینگتون پست نیز نوشته است: مخاطبان این سریال در ابتدا بر این باور بودند که سارقان با ارتکاب جرم دارای روحی شیطانی هستند اما هر چه سریال رو به جلو میرود اینگونه به مخاطب القا میشود که اشکال اصلی در سیستم مالی است و این سیستم است که روح شیطانی در آن رسوخ کرده و اقدام سارقان از نظر اخلاقی اینگونه توجیه میشود که آنها در حال دزدی از یک سارق بسیار قدرتمندتر هستند.
شخصیتهای چندبعدی غیرقابل پیشبینی
به گفته اورسولا کوربرو (بازیگر نقش توکیو)، شخصیتهای احساساتی سریال خانه کاغذی میتوانند حتی برای دستیاران کارگردان این سریال نیز غیرقابل پیشبینی جلوه کنند. او میگوید: اگر تا به امروز به شناخت کاملی از شخصیتهایی که نقششان را بهعهده داریم، نرسیده بودیم، اشتباهی نابخشودنی بود، با این حال قطعا فیلمنامهنویسان این سریال از قابلیت و مهارت خاصی برخوردارند و خواهند توانست حتی ما را که با شخصیتهایمان تا به اینجای کار به خوبی آشنا شدهایم، غافلگیر کنند.
آلوارو مورته، بازیگر نقش پروفسور میگوید: در واقع پروفسور در پایان فصل سوم دچار صدمه روحی میشود و در تریلر فصل چهارم نیز پروفسور بهگونهای نامتعادلتر از سایر فصول این سریال به تصویر کشیده شده است. در نتیجه این سؤال در ذهن مخاطب شکل میگیرد که آیا پروفسور در فصلهای چهارم و پنجم هم مانند فصول قبلی خانه کاغذی شخصیت منطقی و متعادل خود را حفظ خواهد کرد یا آسیب روحی سبب خواهد شد تا او در ادامه داستان دچار آشفتگی شود و تصمیماتش تابع قاعده و نظم خاصی نباشد. باور شخصی من این است که شخصیتهای فیلمها و سریالها باید تغییر کنند. اگر در رفتار و روحیات این شخصیتها تغییری ایجاد نشود آنگاه باید گفت که قهرمانان داستان بهاصطلاح شخصیتهایی غیرپویا هستند. من از بازیگرانی بودم که پس از دیدن فیلمنامه نمیتوانستم بپذیرم که شخصیتی که من نقشاش را ایفا میکنم دچار تغییراتی شود و گفتههایی را به زبان بیاورد که تا پیش از این برای چنین شخصیتی عجیب بود. اما اکنون ذهنیتم را در اینباره تغییر دادهام. در سریال خانه کاغذی تمامی شخصیتها ازجمله پروفسور جنبههای دیگری از شخصیت خود بروز خواهند داد که تاکنون ناشناخته مانده است. سایتهای هوادار همچنان پیشفرضهایی را در این زمینه مطرح کردهاند و سؤالهایی نظیر اینکه آیا پروفسور از پلیس انتقام خونینی خواهد گرفت یا کارش به جنون خواهد کشید، پرسیدهاند.
شخصیتهای این سریال دارای ابعاد زیادی هستند و لزوما همواره شخصیتهای بد یا ضدقهرمان نیستند و از نظر اخلاقی بهطور مداوم در حال تغییر هستند؛ بهعنوان مثال برلین، مردی که پس از پروفسور در رده دوم قرار دارد و از نظر شخصیتی سارقی بود که با گروگانها بد رفتاری میکرد، به مرور دچار تحول شد تا جایی که تبدیل به دوستداشتنیترین شخصیت سریال خانه کاغذی شد. یا شخصیت بازرس راکل موریو که در ابتدا هدایت عملیات علیه سارقان را بهعهده داشت، در نهایت با شناخت بیشتر از اهداف سارقان و گرایش عاطفی و عاشقانه به پروفسور، به گروه سارقان پیوست.
مضمون سیاسی
آلکس پینا اما در ادامه اظهاراتش توضیح میدهد که در این سریال همچنین مضامین سیاسی برگرفته از فلسفه ضدسیستمبودن نیز به نوعی مطرح میشود؛ هدف اول ما از ساخت این سریال سرگرمکردن مردم بوده است. اما بهطور نامحسوس و زیرپوستی نیز ایده شکاکیت به دولتها، بانکهای مرکزی و کلیت یک سیستم حکومتی در مجموعه خانه کاغذی دنبال شده است. این مفهوم را ما تنها در قالب یک روایت سرگرمکننده میتوانستیم مطرح کنیم. اگر صرفا از ژانر اکشن برای این سریال استفاده میکردیم کارمان خیلی سطحی بهنظر میرسید. فیلمهای دارای مضامین صرفا اجتماعی نیز از حوصله مخاطب سینما و تلویزیون خارج است. بنابراین به این نتیجه رسیدیم که از این دو ژانر بهطور توامان در این سریال استفاده کنیم.
بهرغم استقبال گسترده جهانی سریال خانه کاغذی، این سریال همچنان در بریتانیا محبوبیت زیادی در میان مخاطبان کسب نکرده و تا پایان سال2019 خانه کاغذی همچنان از سوی مخاطبان بریتانیایی بهعنوان یکی از 10 سریال برتر ساخته شده توسط نتفلیکس برگزیده نشده بود. اکنون اما توجه مردم بریتانیا به این سریال نیز جلب شده و رفتهرفته خانه کاغذی در حال تبدیلشدن به یکی از محبوبترین سریالها در این کشور است.
آلکس پینا زمانی را برای پایان ساخت سریال خانه کاغذی اعلام نکرده و بهنظر میرسد چند فصل از این سریال همچنان در راه باشد. او در اینباره میگوید: ما اینجا هستیم تا آنچه را نیاز به گفتن دارد، در کوتاهترین زمان ممکن بیان کنیم و به تصویر بکشیم. ما اینجا هستیم تا از فاصله نزدیک به هدف شلیک کنیم.
خالق خانه کاغذی
آلکس پینا، یک تهیهکننده، نویسنده و کارگردان تلویزیونی اسپانیاست. او بیشتر بهدلیل ساخت سریالهای خانه کاغذی، زندان، «اسکله» و «مردان پاکو» شناخته شده است. هالیوود ریپورتر وی را در سال 2019در فهرست برترین کارگردانان تلویزیونی قرار داد. آلکس پینا در سال 2016کمپانی تولید فیلم و سریال خود را با نام ونکوور مدیا راهاندازی کرد. نخستین ساخته این کمپانی نیز خانه کاغذی بود که توسط نتفلیکس انتشار جهانی یافت.