
در آستانهی عید فطر
زندگی، یک دایره است!

قانون دنیا اینطور است که هر آغازی پایانی دارد. ما یک ماه است که بیشتر از همیشه با تو هستیم. نمیدانم چه نیرویی در روزهای ماه رمضان است که وقتی فکرهایمان را رها میکنیم به آسمان تو میرسیم. آسمانی که گفته بودی درهایش در این روزها باز است. راستی که چه تعبیر زیبایی به کار بردهای. من هم این تعبیر را با قلبم احساس کردهام. من در این ماه با تو از خواستنیهایی حرف زدهام که میدانم اجابت میشوند. می توانم تصور کنم چهطور، از آسمانی باز، ستارههای آمین بر سرم میبارانی.
هر آغازی پایانی دارد و هر پایانی میتواند نقطهی آغازی تازه باشد. این یعنی هر پایان فرصت دوبارهای به ما میدهد. ماه رمضان با عید فطر تمام میشود و عید فطر، خود، فرصتی برای بازگشت به ذات است. نعمتی پس از نعمتی دیگر. حالا میدانم زندگی روی یک خط پیش نمیرود. زندگی روی یک دایرهی بزرگ حرکت میکند. برای همین است که پایانها به آغازهای تازه وصل شدهاند. برای همین است که بارها و بارها فرصتهای خاص نصیبمان میکنی.
فطر، جشنی بزرگ برای همهی مایی است که در رمضان سعی کردیم تو را بیشتر از قبل بشناسیم
و به تو نزدیکتر شویم. من بارها از تو خواستهام که دوستم داشته باشی و این فرصت را بدهی که بتوانم عمیقاً دوستت داشته باشم. حالا میدانم این فرصت را با هدیهدادن فطر به من عطا کردهای.
مگر غیر از این است؟ هرکس پس از یک ماه بندگیکردن به فطرت خود برگردد و آنوقت درمییابد کسی را که از او روح و جان گرفته عمیقاً دوست دارد؟