نطق یک رد صلاحیتی!
قاسم میرزایینیکو، نماینده مجلس دهم، در آخرین نطقش در بهارستان نسبت به رد صلاحیت برخی از کاندیداهای انتخابات یازدهمین دوره مجلس انتقاد کرد.
وی متن کامل نطقی که در مجلس شورای اسلامی ایراد کرده بود را در اختیار همشهری قرار داد که بخشهایی از آن به این شرح است:
پس از اعتراضات، هم انتخابات، هم نهادهای انتخابی، زیر ضربِ بیسابقهای قرار گرفته و هدف، ناامیدی اکثریت است تا اقلیتی بتواند با مشارکت حداقلی و رأی ثابت برنده باشد با همراهی نهادهای انتصابی؛ تلاش زیاد برای یک دست شدن قدرت به هر قیمت در اسرع وقت؛ سرانجام به پایین کشیده شدن مجلس از رأس امور! کدام مردم؟ کدام وکالت؟ همه قانونگذارند جز مجلس! جنازهای هم نمانده از نظارت، استیضاح، تفحص! مجلس مهندسی با مشارکت حداقلی و اول راه، مدارک تحصیلی جعلی، سوابق اقتصادی، که همه میدانند! روزهای طلایی در پیش است! برجامی آتش زده نمیشود FATF هم تصویب میشود. مجلس یازدهم شما خیلی خوبید!
میرزایینیکو در بخش دیگری از نطق خودش گفت: وقت آن نرسیده که به یاد بیاوریم امام گفت نه شرقی نه غربی جمهوری اسلامی؟! تنشزدایی و رفتار بدون مناقشه در سیاست خارجی میتواند بیماری دو قطبی را خاموش کند و به جای باج دادن به شرکای ناامن و اختصاص بودجه به ابزار نظامی، میتوان تهدید را تبدیل به فرصت کرد.
این نماینده در بخش دیگری از نطقش به حصر میرحسین موسوی و مهدی کروبی اشاره کرد و گفت: در انقلاب همه بودند؛ همه گروهها، همه مردم قبل و بعد از قانون اساسی. باید برگردیم به همه باهم نه همه با من؛ بازکردن راهِ ملت و انتخاب شایستهترینها تضعیف انتخابات برخلاف نص جمهوریت و قانون اساسی است.
وی در بخش دیگری از نطق خود به داستان ردصلاحیتش اشاره کرد و گفت: به من گفتند در مراسم سالگرد طالقانی از نهضت آزادی دفاع کردی!(منظورش همان آیتالله طالقانی بود که من انقلاب را با او و دکتر شریعتی، حزب را با شهید بهشتی، دین را با شهید مطهری، قرآن را با المیزان علامه طباطبایی، ولایت فقیه را با آیتالله منتظری و انقلاب را با حضرت روحالله شناختم)
گفتم: اهالی انقلاب به قیمت جسم و جانشان، تمام عمرشان، قبل و بعد از انقلاب زندان کشیده و چشیدهاند! مگر میتوانیم تاریخ را تحریف کنیم؟ مگر حق داریم هست را نیست کنیم؟! تاریخ دفترچه سیاه مشقمان نیست که با مداد بنویسیم بعد پاک کنیم یا آن صفحه را بکنیم و پاره کنیم! تاریخ، تفکر انسانهاست! تاریخ، حافظه یک نسل است!
گفت: گفتهای فسادِ نهادینه! ما فساد نهادینه نداریم!
گفتم: این همه یقه سفیدِ دست به جیب و متهم که کشفشان از افتخارات قوه قضاست! اینها نهاد نیستند؟!
گفت: به مردمِ مقاوم، گفتی غارنشین!
گفتم: معنی دوران شعب چیست؟! عربی من ضعیف است یا شما؟!
گفت: چرا وقتی روضه خواندی گفتی کربلا یعنی آب!؟
چیزی مانده بود بگویم؟ از کدام سیاره آمده بود؟ مسلمان بود؟! شیعه بود؟ سر سفره امام حسین(ع) سینه زده بود؟
ما از این توهمات توطئه بلد نیستیم! از این گفت و شنودها!
وی در ادامه نطق خود آورد: قاسم میرزایینیکو مسافر انقلاب، جبهه و جنگ، سازندگی، اصلاحات، خانهنشین دولت هاله نور، فرزند کیلان، نمایندگی مردمان شریف شهرستانهای دماوند و فیروزکوه، دیروز آمد؛ فردا میرود؛ امروز ایستاده است کنار گزارشهایی که هر روز با مردمانش تقسیم کرد؛ نه فرزند دوتابعیتی دارد، نه مدرک خارجی، نه ذرهای رنگ رسانههای بیگانه! هیچ! فقط پیرتر؛ انقلاب حاصل جوانی گذشته است؛ از این دست عمری بهسر بردهایم اما امروز نسلی که در کارنامهاش نه عمر انقلاب دارد نه دفاع، همه نظام را حق خودش میداند! سهم خودش، مال خودش؛ نوشجان؛ ایام به کام عزتتان مستدام، عاقبتتان بهخیر. علت رد صلاحیت؛ «بند ٢ ماده ٢٨: عدمالتزام به نظام مقدس جمهوری اسلامی»