«پلتفرم»ها در راستای نوروز محیطزیستی
پدرام الوندی | روزنامهنگار :
تحولات فناورانه، پرشتاب است؛ پرشتابتر از دگرگونیهای همه دورههای تاریخی؛ با این حال سخت نیست یادآوری روزهایی که از صبح سالتحویل، انبوه پیامکهای تبریک نوروز در صف صندوق ارسال (send box) میماند و تا آخر شب، نرمنرم فرستاده میشد.
امروز اما این خاطره برای ما غریبه است و تجربه زیستهای غنی و همهجانبه از کارکردن با شبکههای اجتماعی و پیامرسانهای موبایلی، همراه ماست. اینترنت پرسرعت روی تلفنهای همراه هوشمند و پلتفرمهای همهفنحریف، افراد بیشتری را وارد چرخه تولید و بازنشر محتوا کرده است؛ گفتوگویی دائمی، مستمر و همهجایی و درباره همهچیز در این پلتفرمها برقرار است؛ به معنای مشخص کلمه «همه» درگیر تولید متن، عکس و ویدئو هستند و موضوعات مختلفی در هر دقیقه در این پلتفرمها مطرح میشود و گاه برخی از این موضوعات چنان همهگیر میشود که از دل این پلتفرمها به رسانههای جریان اصلی راه مییابد و به دستورکار نهادهای عمومی و دولتی هم تبدیل میشود یا دستکم آنها را به واکنش وامیدارد.
در حقیقت روزمرگی شهروندان، از فضای واقعی به مجازستان این پلتفرمها کوچیده است و به سبب گستردگی ارتباطات مجازی در این پلتفرمها تجربه جمعی غنیتری از همدلی و همرأیی میان کاربران به وجود آمده است. هرچند معمولا این همدلیها بار سلبی دارند و کاربران در اعتراض به یک موضوع، زودتر همنظر میشوند، گاهی هم شاهد هستیم که هویتهایی ایجابی و سازنده شکل میگیرند و جریانهایی از کنش اجتماعی از دل فعالیتهای آنلاین متولد میشوند.
توجه به محیطزیست و اصلاح برخی آیینهای نوروزی متناسب با آن در سالهای اخیر بازار داغتری داشتهاست؛ اینکه خریدن ماهی قرمز و رهاکردن آن در طبیعت هرکدام چه آسیبهایی دارند و داشتهاند؛ اینکه میزان مصرف آب در روزهای خانهتکانی چقدر افزایش مییابد و چطور باید این روند را کنترل کرد؛ اینکه میشود به جای کاشت سبزهای که همان هفته اول طراوت خود را از دست میدهد، نهال نورسی کاشت و در تمام طول سال از آن نگهداری کرد تا جانی بگیرد و برای آینده شهر بهتر باشد ازجمله همین تجربههای خاص است که مخالفان و موافقانی دارد اما موضوع گفتوگوی جمعیاست. فارغ از اینکه چه میزان به توصیههایی که خود کاربران در شبکهها منتشر میکنند عمل میشود، باید به این نکته توجه داشت که در چنین فضاهایی «فرایند» بر «پیام» غلبه دارد؛ یعنی گفتوگوی جمعی بر سر اهمیت محیطزیست و غلطبودن یک رفتار و پذیرش جمعی بر سر آن با قوت و قدرت ادامه مییابد اما همین گفتوگوی مؤثر و پردامنه با فاصله زمانی بیشتری به دنیای واقعی راه مییابد و گاه زمان زیادی لازم است تا باور بهدستآمده در این فرایند، به رفتاری مؤثر تبدیل شود.
در تحلیل این همدلیها، فارغ از تجربه عملی کاربران و اینکه چقدر به حرف خودشان عمل میکنند، باید به ظرافتهای دیگری توجه کرد؛ اینکه شاهد یک دستورکار محیطزیستی به دنیای پیرامون هستیم. نگرانی عمومی درباره محیطزیست، آلودگی هوا و آب، منابع انرژی تجدیدناپذیر و در مجموع مهربانی بیشتر با زمین، اینروزها با مصداقهایی مختلف در پلتفرمها جریان دارد. در همه گفتوگوها و همدلیها قطع درختان، امریاست مذموم؛ نامهربانی با حیوانات، دیگر جذاب و خندهدار نیست و شستن حیاط و ماشین با آب، مصداق کجروی است؛ بازیافت، اندکاندک به یک توافق جمعی تبدیل شده است. کمکم شاهد مباحث جدیتری هم هستیم. به مدد محتوای برآمده از شهروندخبرنگاران، صدای بحرانهای مهمی مانند بحران آب، به گوش کاربران پرشمار تلگرام هم رسیده است و شاید بهزودی افتتاح کارخانه فولاد در کویر و بعد انتقال آب به کویر برای رونق فولاد، دیگر بهراحتی مورد پذیرش عمومی قرار نگیرد و نتوان آن را بهعنوان دستاوردی مهم برای شهروندان مطرح کرد. در مجموع، ابزارهای ارتباطی کمک بسیاری کردهاند تا «حکمرانی سبز» بهعنوان یک الگوی گریزناپذیر، مورد توجه باشد و در دستورکار همگانی قرارگیرد و محیطزیست در کانون توجه شهروندان بماند.