• جمعه 7 اردیبهشت 1403
  • الْجُمْعَة 17 شوال 1445
  • 2024 Apr 26
پنج شنبه 9 اسفند 1397
کد مطلب : 49334
+
-

بدبین‌ترین‌آدم‌ها هم می‌گویند تیم من خوب بوده

بدبین‌ترین‌آدم‌ها هم می‌گویند تیم من خوب بوده

لیلی خرسند

مهران شاهین‌طبع- سرمربی تیم ملی بسکتبال- نمره قبولی به‌خودش و تیمش می‌دهد و انتقاد منتقدانی را  که عملکرد تیم و خود او را زیر سوال می‌برند، از سر ناآگاهی می‌داند.سومین باری است که تیم ملی بسکتبال ایران به جام جهانی صعود می‌کند اما این صعود برای هواداران بسکتبال خیلی راضی‌کننده به‌نظر نمی‌رسد. ایران که بعد از شکست دادن فیلیپین در مانیل جشن صعود گرفته بود، در تهران بعد از باخت به ژاپن، با نگرانی پا به بازی با استرالیا گذاشت و روز آخر با شکست دادن حریفی که برای نخستین بار در پنجره آخر به 10بازیکنش بازی داده بود، به پیروزی رسید. نبود3ستاره اصلی تیم، خداحافظی 2بازیکن از تیم ملی با دلخوری و... انتقادات از کادر فنی و به‌خصوص مهران شاهین‌طبع را افزایش داد. سرمربی تیم ملی در گفت‌وگو با همشهری از خودش دفاع کرده است:
  بسکتبال ایران به جام‌جهانی صعود کرده اما به‌نظر می‌رسد افکار عمومی از این صعود خیلی راضی نیست. انتظار این بود که این صعود در بازی با ژاپن اتفاق بیفتد اما ایران استرالیایی را برد که می‌شود گفت با تیم چهارمش بازی می‌کرد و حتی سرمربی‌اش را هم به همراه نداشت.
نه اینطور نیست. به هر حال هر کشوری لیست بلندی از بازیکنانش را به فیبا می‌دهد تا در هر 6پنجره بتواند از آنها استفاده کند. به غیراز 11 بازیکن استرالیا که در NBA بازی می‌کنند، بقیه بازیکنان این کشور تقریبا در یک سطح قرار دارند، قدرتمند هستند و در آمریکا و اروپا بازی می‌کنند. روی نیمکت این تیم هم لوک لانگ‌لی، یکی از معتبرترین بازیکنان جهان که سابقه بازی با ستاره بزرگی مثل مایکل جردن در شیکاگو را دارد، نشسته بود. همین استرالیایی را که ما بردیم، قزاقستان را با اختلاف شکست داده بود. از طرفی، بعضی از تیم‌ها در بعضی از بازی‌ها تیمشان را تقویت می‌کنند و در بعضی از بازی‌ها هم ضعیف‌تر هستند. این اتفاق برای خود ما هم افتاد و در پنجره آخر، 3بازیکن را نداشتیم. یا ژاپن که در بازی‌های آسیایی جاکارتا 4بازیکنش را به‌خاطر مسائل اخلاقی اخراج کرده بود؛ یوتا واتانابه را که در NBA برای ممفیس بازی می‌کند در بازی رفت داشتند ولی در بازی برگشت نداشتند. نیک فازکاس در بازی رفت نبود اما در بازی برگشت بود. ژاپن 40بازی داشته، در چند سال اخیر خیلی کارشناسی شده کار می‌کند و برای المپیک 2020خودش را آماده می‌کند، سرمایه‌گذاری کرده و دارد نتیجه‌اش را می‌بیند.
  به هر حال تجربه تاریخی توقعات از یک تیم را بالا می‌برد. تیمی که در 13سال به ژاپن نمی‌بازد، یکباره در 2بازی مهم نتیجه را از دست می‌دهد. شاید کسی متوجه سرمایه‌گذاری ژاپن نشود ولی باخت را می‌بیند.
آمار بازی ما با ژاپن نشان می‌دهد که از نظر کیفیت بازی تفاوت چندانی نداشتیم. در مقایسه بازی با فیلیپین ما توپ‌های از دست رفته کمتری داشتیم و در ریباندها هم موفق‌تر بودیم. در این بازی شرایط تعیین‌کننده بود، اگر ژاپن شکست می‌خورد شانس صعود را از دست می‌داد ولی این شانس برای ما محفوظ بود. در هر بازی انگیزه‌ها متفاوت است و این دلیل برد و باخت می‌شود.
  به‌نظر می‌رسد مشکل اصلی این است که انتظارات از بسکتبال ایران در حد واقعیت نیست؛ اینکه هنوز ما ادعا می‌کنیم جزو قدرت‌های اول آسیا هستیم ولی در میدان خلاف این دیده می‌شود.
یکی از مسائل نبود کارشناسی صحیح است. نداشتن اطلاعات کافی مشکل‌ساز می‌شود. یک عده بدون اینکه آگاهی کامل داشته باشند نظر می‌دهند، در یک جاهایی بدون اینکه ظرفیت باشد، تیم را بالا می‌برند و یک جاهایی که نباید، با نقد غیرمنصفانه تیم را پایین می‌کشند.
  نسل بسکتبال در حال تغییر است. مشکلات اقتصادی بر بسکتبال هم تأثیر گذاشته و... خود شما واقعیت‌ بسکتبال ایران را بگویید.
امسال برای نخستین بار بود که برای رسیدن به جام‌جهانی پانزده، شانزده بازی انجام دادیم. دوره‌های قبل در یک تورنمنت صعودکننده‌ها مشخص می‌شد. در این تجربه ما موفق بودیم. ما زمانی ژاپن را می‌بردیم، درست است الان هم باید ببریم ولی این بردن نیاز به‌کار کارشناسی و سرمایه‌گذاری بیشتر دارد. مطالعه بیشتر می‌خواهد. در چهار،پنج سال گذشته چین افت محسوسی داشت. هر کشوری در یک مقطعی افت می‌کند. روزگاری کارگران فیلیپینی و کره‌ای در ایران کار می‌کردند، الان هم می‌توانیم این انتظار را داشته باشیم؟ حرف من این است که در نقدهایمان واقعیت‌ها را بگوییم. اگر ما در تیم‌های پایه نتوانیم برنامه‌ریزی کنیم وضعیت‌مان از اینی که هست، بدتر می‌شود. بسکتبال دیربازده است، مهارت‌هایش سخت است، نیاز به آموزش خوب می‌خواهد که به کیفیت سابق برگردد. بسکتبال امروز با بسکتبال 10سال قبل متفاوت است. ما اگر 10سال قبل توانستیم به المپیک برویم، به‌خاطر این بود که تیم‌ها شرایط امروز را نداشتند. اگر 10سال قبل هم استرالیا و نیوزیلند در آسیا بازی می‌کردند شاید ما نمی‌توانستیم المپیک را ببینیم. اگر چین، ژاپن و کره‌جنوبی شرایط امروز را داشتند، شاید شانس صعود ما کم می‌شد.
  با این حساب نباید امیدی به رفتن به المپیک 2020 داشته باشیم.
باید به همه‌‌چیز نگاه منطقی داشته باشیم. من نه می‌گویم صعود می‌کنیم و نه می‌گویم صعود نمی‌کنیم. وضعیت‌ تیم‌ها هنوز مشخص نیست، قرعه ما در جهانی معلوم نشده است. باید در شرایط گفت که وضعیت چطور است.
  نظر شما این است که امروز کره و ژاپن بهتر از قبل شده‌اند اما چند روز قبل همشهری با امیر سبکتکین- کاپیتان اسبق تیم ملی- صحبت کرده بود. او گفته بود که در دوره بازی او کره‌جنوبی تیم سوپراستارها بود و در کل شرایط بازی در آن دوره سخت‌تر بود.
نه اصلا این نظر را قبول ندارم. کره هم‌اکنون یک بازیکن آمریکایی‌الاصل دارد که در یک بازی برای این تیم  بیست‌و پنج، سی امتیاز می‌گیرد. کی کره بازیکنی در این حد داشت؟ لیگ کره متفاوت از سال‌های قبل است، چند بازیکن خارجی دارد و شرایطش با قبل خیلی فرق کرده است.
  شما می‌گویید کسانی که نقد می‌کنند واقعیت‌ها را بگویند.یکی از مشکلات همین نگفتن واقعیت‌هاست. درباره 3بازیکن؛ حامد حدادی، ارسلان کاظمی و صمد نیکخواه‌بهرامی که کنار گذاشتید، واقعیت‌ها را نگفتید. همه در نبود آنها شما را مقصر می‌دانند؛ درحالی‌که گفته می‌شود آنها هم به اندازه خودشان تقصیر داشته‌اند. کسانی که این حرف را می‌زنند از مدیریت شما ایراد می‌گیرند.مردم می‌خواهند آنها برای همیشه حذف شدند یا در بازی‌های بعدی هستند؟
در دنیا کمتر مربی‌ای را می‌بینید که درباره بازیکنانش صحبت کند؛ اینکه از مشکلات که بین کادرفنی و بازیکنان هست، صحبت کنید، درست نیست. مسائلی وجود دارد که باید در اردو حل شود. در یک مقطع شاید یک بازیکن نخواهد یا نتواند در تیم باشد، یا اینکه کادر فنی تشخیص بدهد که او را بیرون بگذارد. اما در بازی‌های بعدی همان بازیکن را به تیم دعوت کند. این اتفاق به واکاوی خاصی نیاز ندارد و نگفتن این واقعیت‌ها بی‌حرمتی به افکار عمومی یا رسانه‌ها نیست. برداشت‌ها از این رفتارها هم می‌تواند متفاوت باشد بعضی‌ها منطقی‌تر فکر می‌کنند و بعضی‌ها هم به ضعف مدیریت من ربط می‌دهند. البته ممکن است من هم اشتباهاتی داشته باشم. این را هم درنظر بگیرید کسی که مربی است تحت نظارت است و ارزیابی می‌شود.
  نکته دیگری که در مورد شما گفته می‌شود این است که کنار زمین و به‌خصوص در بازی‌های حساس استرس زیادی دارید و این استرس را به تیم هم منتقل می‌کنید. برای این ادعا دلیل هم می‌آورند و می‌گویند در تیم‌های شما درصد شوت بازیکنانی که تخصص این کار را دارند، پایین می‌آید.
من این را اینطور تصحیح می‌کنم، در بعضی از بازی‌ها بازیکن‌ها تمرکز لازم را ندارند. در یک بازی همه روز خوبی دارند و بیشتر شوت‌ها هم گل می‌شود اما در بعضی از بازی‌ها مثل 5 دقیقه اول بازی با ژاپن تیم اصلا تمرکز ندارد. این نداشتن تمرکز هم می‌تواند داخل زمین باشد و هم بیرون زمین. این کار مثل رانندگی می‌ماند، کسی که بیست، بیست‌و پنج سال است رانندگی می‌کند استرسی برای پشت فرمان نشستن ندارد ولی به هر حال نگرانی از تصادف همیشه هست. در جایی که مهارت بالا باشد حتی نیاز به روانشناس هم نیست. کسی که در سطح بالا کار می‌کند، این مسائل نمی‌تواند رویش تأثیر بگذارد. بازیکنی که در جلسات متعدد تمرینات فشرده‌ای داشته، در سخت‌ترین بازی‌ها هم می‌تواند کارش را انجام بدهد.
  قبول دارید که انتقاد از شما زیاد است و این انتقاد در بعضی از مواقع به اذیت‌کردن تبدیل می‌شود.
دلایل این اذیت کردن را می‌دانم، می‌دانم آنها چه کسانی هستند، مقصودشان و نیازشان چیست. من کار خودم را می‌کنم. تیم‌ام نایب قهرمان آسیا شد، به جهانی رفت، بدبین‌ترین آدم‌ها هم می‌گویند تیم من خوب بوده، وقتی تیم خوب بوده دیگر نیازی نیست به حرف‌ دیگران اهمیت بدهم، البته اگر انتقاد درست باشد استفاده می‌کنم. هر فرد خاصی هم این انتقاد را داشته باشد.
 

این خبر را به اشتراک بگذارید