• جمعه 7 اردیبهشت 1403
  • الْجُمْعَة 17 شوال 1445
  • 2024 Apr 26
یکشنبه 3 دی 1396
کد مطلب : 2075
+
-

خلأ شفافیت و پاسخگویی در بحران

یادداشت
خلأ شفافیت و پاسخگویی در بحران

دکتر صدیقه ببران، کارشناس ارتباطات و رسانه|در زلزله اخیر ملارد با وجود عملکرد قابل‌قبول صدا و سیما در زمینه اطلاع‌رسانی، شاهد برخی شایعه پراکنی‌ها در شبکه‌های مجازی و برخی ناهماهنگی‌ها از سوی مسئولان و نهادهای مربوطه بودیم. درخصوص اطلاع‌رسانی باید گفت که در جوامع مردم سالار این مسئله نیازمند 2مشخصه اصلی است: اول، شفافیت و دوم، پاسخگویی. به هر میزان که شفافیت حاکمیت‌ها بالا باشد شایعات به همان میزان کاهش پیدا خواهد کرد. این مهم در نتیجه هماهنگی با ابزارها و وسایل اطلاع رسانی میسر می‌شود. بنابراین دولت‌ها در حد امکان باید شفافیت لازم و سرعت عمل در اطلاع‌رسانی را داشته باشند. بر این اساس، اگر مردم هر ‌‌چیزی را که باید، بدانند دیگر زمینه‌ای برای شایعه پراکنی نخواهد بود و تلاش‌ها برای شایعه‌پراکنی هم بی‌نتیجه خواهد ماند.

مسئله دوم، پاسخگویی دولت‌ها به استعلام و استفتاء رسانه‌هاست؛ یعنی اگر رسانه‌های ما دقیق، هوشیار، سریع و بهنگام باشند، موضوعی از دید و رصد آنها پنهان نخواهد ماند و براساس آن از مسئولین و نهادهای مربوطه درخواست پاسخگویی خواهند کرد. نکته دیگری که در بحث اطلاع‌رسانی مطرح است به مخاطبان مربوط است. در شرایطی که مخاطب ما «بی‌تفاوتِ منفعل» است و مطالب رسانه‌ها را بی‌چون و چرا می‌پذیرد، مسئله‌ای که باید مورد توجه مسئولین و رسانه‌ها قرار بگیرد این است که سواد رسانه‌ای مخاطب باید افزایش پیدا کند. در این‌صورت، مخاطب هر خبر و تحلیلی را به‌صورت دربست قبول نکرده و با دیده شک و نگاه انتقادی با آنها برخورد خواهد کرد. بسیار مهم است که یک اراده ملی و یک جریان‌سازی‌ عمومی به‌منظور افزایش هشیاری و سواد رسانه‌ای در میان مسئولین، اهالی رسانه و مخاطبان شکل بگیرد. برای مثال، در سال‌های اخیر یک جریان‌سازی‌ موفقی را در رابطه با استفاده محدود از تلفن همراه در شب یلدا شاهد بودیم؛ همانطور که وزیر ارتباطات هم اعلام کرد در یلدای امسال استفاده از تلفن همراه 25درصد کاهش داشته است. این یک جریان‌سازی‌ موفق و درستی است که مشابه آن باید برای افزایش سواد رسانه‌ای مردم ایجاد شود.

در حوادثی مانند زلزله و موقعیت‌های بحرانی، مخاطب باید بپذیرد که اخبار و تحلیل‌های تخصصی را از متخصصان آن حادثه پیگیری و دریافت کند. در این شرایط سایت‌ها و شبکه‌های اجتماعی که در این زمینه تخصصی ندارند، نمی‌توانند و نباید ورود کنند. باید از مردم بخواهیم که در مواقع بحرانی به جز مراکز و رسانه‌های رسمی، به منابع دیگر اعتماد نکنند. در مورد زلزله، درحالی‌که متخصصان مربوطه در تمام دنیا هیچ‌گونه امکان پیش‌بینی ندارند چگونه می‌توان به شبکه‌های اجتماعی و فضای مجازی که ساعت و قدرت مشخصی را برای وقوع زلزله اعلام می‌کنند، اعتماد کرد؟ اگر مخاطبین ما سواد رسانه‌ای لازم را نداشته باشند در موقعیت‌های بحرانی، جامعه با مشکلات مضاعفی مواجه خواهد شد؛ مشابه چیزی که در لحظات پس از وقوع زلزله در خیابان‌های تهران شاهد بودیم.

 

 به‌طوری که حضور مردم در خیابان‌ها و معابر عمومی و ترافیکی که ایجاد شد در شرایط بحرانی مانع از تردد خودروهای امدادرسان خواهد شد. در کنار همه آنچه درباره ضرورت شفافیت، پاسخگویی و ارتقای سواد رسانه‌ای مخاطبان گفته شد، اخلاق رسانه‌ای در بحث اطلاع‌رسانی بسیار مهم است. با وجود اخلاق رسانه‌ای میزان شایعات کاهش پیدا خواهد کرده و موجب ارتقای سلامت روان و امنیت مردم خواهد شد. در زلزله اخیر تهران و البرز، به‌نظر من تلویزیون و صداو سیما به‌ویژه شبکه خبر نسبت به موارد مشابه در گذشته عملکرد قابل‌قبولی از خود نشان دادند اما در مورد مسئولان باید گفت که آنها کماکان بهنگام نیستند. انتظار بر این بود که مسئولان و به‌خصوص ستاد مدیریت بحران در بخش اطلاع‌رسانی عملکرد قوی تری داشته باشند. نهادها و مسئولان مربوطه باید ارتباط خود را با رادیو و تلویزیون و حتی با رسانه‌های دیگر ازجمله وسایل نوین ارتباط جمعی و شبکه‌های اجتماعی افزایش دهند تا با پر‌کردن خلأ‌های موجود در زمینه اطلاع‌رسانی، فرصت هرگونه شایعه‌پراکنی را از بین ببرند.

این خبر را به اشتراک بگذارید