• جمعه 7 اردیبهشت 1403
  • الْجُمْعَة 17 شوال 1445
  • 2024 Apr 26
سه شنبه 11 اردیبهشت 1397
کد مطلب : 14372
+
-

دردسر دکل‌های برق فشار قوی در حیاط خانه‌های محله علایین

سایه هراسناک غول‌های آهنی

سایه هراسناک غول‌های آهنی

عطیه اکبری| خبرنگار:


منطقه 20


وارد محله علایین منطقه20 و خیابان میثم جنوبی که می‌شویم، قامت بلند دکل‌های برق فشار قوی از دورخودنمایی می‌کنند. 4 دکل بلند در حیاط 4 خانه مسکونی جا خوش کرده‌اند. حتی تصورش هم عجیب، سخت و غیرقابل باور است اما واقعیت دارد. گوش‌های اهالی این خانه‌ها سال‌هاست با صدای ویز ویز مرموز دکل‌های برق فشار قوی که در حیاط خانه‌شان قرار دارد عجین شده است و چه همنشینی‌ای از این بدتر و خطرناک‌تر.

سال‌هاست خنده روی لب‌های اهالی این خانه‌ها نقش نبسته است. نمی‌توانند بخندند، غول آهنی چند سال قبل جان پسر بچه‌ای را که برای بازی به حیاط خانه‌شان رفته بود گرفت، اهالی یکی دیگر از خانه‌ها هم در اثر همنشینی با همسایه‌های برقی دچار لرزش دست و ضعف اعصاب شده‌اند. حرف‌های اهالی این خانه‌ها تلخ است و مسئولان هم در این همنشینی، صاحبان خانه‌ها را بی‌تقصیر نمی‌دانند.

برای پیدا کردن خانه‌هایی که دکل‌های برق فشار قوی در آن قرار دارند نیازی به پرس‌وجو نیست. قامت بلندشان راهنمای ما به خانه مورد نظر است. با دو نفر از شورایاران محله علایین همراه می‌شویم. نخستین خانه در کوچه سوم خیابان میثم جنوبی قرار دارد. در می‌زنیم تا بشنویم از مصائب این همنشینی مصیبت‌بار، اما کسی در را به روی ما باز نمی‌کند.

سراغ مالک خانه را از همسایه می‌گیریم. پیرزنی واکر به دست در را باز می‌کند و می‌گوید: «کسی در این خانه زندگی نمی‌کند. اینجا نفرین شده است و بوی مرگ می‌دهد. چند سال قبل پسرشان را برق گرفت و کشته شد. تا عمر دارم گریه‌های اهل این خانه از ذهنم بیرون نمی‌رود و روزی نیست که یاد آن پسر بچه طفل معصوم نیفتم. بعد از فوت پسرشان بود که از اینجا رفتند. فکر می‌کنم خانه را اجاره داده‌اند و آنجا حالا انبار است.» 
 

عاجزند و ادعایی ندارند 

در امتداد کوچه‌های منتهی به خیابان میثم جنوبی و خیابان مصطفی خمینی حرکت می‌کنیم و چشممان به جمال نامبارک یک دکل برق دیگر که در حیاط خانه مسکونی قرار گرفته روشن می‌شود. «علی بیگی» شورایار محله علایین می‌گوید: «وقتی دکل‌ها در محله علایین نصب شدند، این محدوده بیابان بود. بعد از گذشت چند سال مردم کم‌کم به این محله آمدند. هر کسی تکه زمینی را از کشاورزی خرید و بدون آنکه مجوز بگیرد خانه ساخت. حالا درحیاط 4 خانه مسکونی، دکل برق فشار قوی وجود دارد.

صاحب این خانه‌ها هم با علم به اینکه دکل برق در زمینی که خریده‌اند قرار دارد، خانه‌‌ای در این زمین ساخته و حالا او و افراد دیگری که مشکلی مشابه او دارند نمی‌توانند ادعایی داشته باشند، اما این بی‌مبالاتی نباید صورت مسئله را پاک‌کند. چون سلامتی این بنده‌های خدا به دلیل اشعه‌هایی که از دکل‌ها ساطع می‌شود، هر روز و هر ساعت در معرض خطر هستند. توان مالی مردم این محله کم است و کسی پیدا نمی‌شود که خریدار خانه‌هایشان باشد.»


فکر می‌کردیم زودتر کنتور برق می‌گیریم 

 در می‌زنیم و زنی میانسال آن سوی در ظاهر می‌شود. دستانش می‌لرزد. گوشه لبانش هم می‌لرزد و به سختی با ما همکلام می‌شود. نامش «فاطمه صمدی» است می‌گوید: «40 سال قبل با هزار امید و آرزو و با پول کمی که داشتیم تکه زمینی خریدیم. آن وقت‌ها که خانه‌های این محله برق نداشت، وجود دکل برق در حیاط را یک امتیاز می‌دانستیم و فکر می‌کردیم اداره برق به ما زودتر کنتور می‌دهد، اما زهی خیال باطل.

آن موقع نمی‌دانستیم این همسایگی برایمان جز مشکل و بدبختی سوغات دیگری ندارد. همنشین دکل برق فشار قوی شده‌ایم و حالا در 50 سالگی دچار لرزش دست و صورت شده‌ام. همسر و پسرم هم به بیماری ضعف اعصاب دچارند، اما چاره‌ای نداریم. بر فرض که خانه 100 متری من را 60 میلیون تومان هم خریدند، با این پول می‌توانم به کجای این شهر بی‌سر و ته بروم تا سقفی بالای سرم داشته باشم؟» گله‌های اهل این خانه تمامی ندارد. 


باران، غول آهنی و وز وز مرگ! 

 هر بار که ابرها در آسمان جمع می‌شوند و برای باریدن باران با هم دست به یکی می‌کنند، دل میزبانان دکل‌های برق فشار قوی در محله علایین شهرری هم عجیب بارانی و غم‌انگیز می‌شود. قطره‌های باران برای هرکسی نعمت باشد برای آنها مایه رنج و اندوه است، اندوهی بی‌پایان. «رابعه گندمی» مالک یکی دیگر از خانه‌هایی که میزبان دکل برق فشار قوی است، می‌گوید: «باران که می‌بارد یا به خانه اقوام می‌رویم یا خودمان را در چهار دیواری حبس می‌کنیم و جرئت رفتن به حیاط را نداریم.

غول آهنی وقتی خیس می‌شود جرقه می‌زند، صدای جرقه‌هایش بوی مرگ می‌دهد. از ترس اینکه مبادا دچار برق گرفتگی شویم، تا زمانی که بارش باران متوقف نشود بیرون نمی‌رویم.» رعد و برق هم که جای خودش را دارد. صدای غرش آسمان که بلند می‌شود، ترس بر خانه آنها سایه می‌اندازد. پیرزن سالخورده چین و چروک‌های صورتش را نشان می‌دهد و می‌گوید: «این همسایه لعنتی مرا پیر کرد. هیچ‌کس حواسش به ما نیست. ‌ای کاش مسئولان چاره‌ای بیندیشند. دنبال این نباشند که اول مرغ بوده یا تخم‌مرغ! ما اگر پول داشتیم یک روز که سهل است یک ساعت هم در این خانه ها نمی‌ماندیم.» 


نیازمند 5 میلیارد تومان اعتبار

برای پاسخ قانع‌کننده از مسئولان، سراغ رئیس اداره برق شهرستان ری می‌رویم. «داود رحیمی» به سندهای موجود در بایگانی اداره برق اشاره می‌کند و می‌گوید: «زمانی که دکل‌های برق در محله علایین شهرری پایه‌گذاری شد، اطراف دکل‌ها بیابان بود. خانه‌ها بعد از دکل‌ها ساخته شده‌اند. این خانه‌ها درست در سال‌های 56 تا 58، زمانی که کشور نظام‌مند نشده بود و هرج و مرج وجود داشت ساخته شد. در آن سال‌ها شهرداری نظارتی نداشت و بسیاری از این خانه‌ها بدون جواز ساخته شدند و سند هم ندارند.»

رئیس اداره برق شهرستان ری ادامه می‌دهد: «زمانی‌که می‌خواهیم خط هوایی ایجاد کنیم، نقشه دکل‌های هوایی را آگهی می‌کنیم و به مردم اعلام می‌کنیم که اگر کسی زمینی در این محدوده دارد، اعلام کند. در دهه 40 هم این اتفاق افتاد، کسانی که آن زمان مراجعه کردند، به حقوق خودشان رسیدند. کسانی هم که مراجعه نکردند در همین محله ساخت‌وساز کردند.»

رحیمی وعده اتفاقات خوبی را به مردم محله علایین و افرادی که در حیاط خانه‌شان دکل برق وجود دارد، می‌دهد و می‌گوید: «قرار است در برنامه‌ای بلند‌مدت، تمام شبکه‌های هوایی برق، کابلی و زیرزمینی شوند. البته از آنجا که دکل‌های برق و سیم‌های برق فشار قوی در محله علایین به هم پیوسته است، ما نمی‌توانیم یک دکل را جابه‌جا کنیم. شبکه کابلی باید تغییر کند. اجرای این طرح هم هزینه‌بر است و به 5 میلیارد تومان اعتبار نیاز دارد که امیدواریم به‌زودی بودجه مورد نیاز آن تأمین شود.» 

این خبر را به اشتراک بگذارید