• جمعه 7 اردیبهشت 1403
  • الْجُمْعَة 17 شوال 1445
  • 2024 Apr 26
سه شنبه 4 شهریور 1399
کد مطلب : 108585
+
-

پاسخ به کودکان هنگام بحران

پاسخ به کودکان هنگام بحران

فریبا عربگل_ فوق تخصص روانپزشکی کودک و نوجوان

همه افراد به یک نحو به یک حادثه یا اتفاق واکنش نشان نمی‌دهند. عوامل مختلفی روی پاسخ آنها به حوادث و بحران‌ها تأثیر دارد. در شیوه پاسخ‌دهی کودکان و نوجوانان به بحران موارد زیر تأثیر‌گذار است: 
  شرایط خانوادگی و نحوه واکنش والدین و اطرافیان: نحوه واکنش والدین و بزرگسالان روی واکنش و پاسخ‌دهی فرزندانشان تأثیر می‌گذارد. فرزندان ما اگر ببینند اطرافیان‌شان با آرامش و اطمینان بیشتری رفتار می‌کنند، آنها هم ممکن است همین کار را بکنند. آنها اکثر اوقات از نگرانی والدین آگاه هستند و طی وقایع استرس‌آور حساس‌تر هم می‌شوند. پس اگر 
والدین پاسخ‌های هیجانی شدید یا رفتارهای خاصی نشان دهند کودک یا نوجوان نیز ممکن است همان کار را بکند.
  میزان آسیب تجربه شده: واکنش کودک و نوجوان همچنین بستگی به این دارد که چقدر آسیب و مرگ طی بحران و بعد از آن متوجه وی شده است. اگر یکی از اعضای خانواده یا دوستان، بیمار یا بستری یا فوت کرده باشد احتمال بیشتری وجود دارد تا کودک یا نوجوان دچار مشکل روانپزشکی شود.
  سن و وضعیت شناختی: سن و توانایی شناختی فرد، از عوامل تعیین‌کننده روی نحوه واکنش و پاسخ‌دهی به مشکلات و بحران‌هاست. به‌طور مثال یک کودک 6ساله ممکن است نگرانی‌اش را با چسبیدن به والدین، زودرنج بودن و گریه‌کردن یا عصبانیت و تحریک‌پذیری نشان دهد، درحالی‌که یک نوجوان ممکن است نگرانی‌هایش را به‌طور مستقیم نشان ندهد و رفتارهایی چون بحث و جدل با والدین و اطرافیان، درگیرنشدن در امور درسی و افت عملکرد تحصیلی و همچنین بروز رفتارهای پرخطر و ناایمن از خود نشان دهد. در دوره نوجوانی تفکر غالب این است که مرگ و خطر برای من اتفاق نمی‌افتد، من آنقدر قوی هستم و روی اوضاع کنترل دارم که این اتفاقات بد که دیگران مشغول دست‌وپنجه نرم‌کردن با آن هستند، برای من رخ نمی‌دهد. همین تفکر، نوجوان را به سمت رفتار‌های پرخطر و ناایمن می‌کشاند. درنتیجه نوجوانان ممکن است فکر کنند که آنها به مثلا ویروس کرونا مبتلا نمی‌شوند و در نتیجه رفتارهای بهداشتی و محافظتی را انجام نمی‌دهند. از طرفی دیگر نوجوانان ممکن است برای جلب توجه جنس مخالف و همسالان یا برای تأکید بر استقلال‌طلبی و مخالفت با والدین و بزرگ‌ترها، خود را در معرض رفتارهای خطرناک قرار دهند.
  تجربیات قبلی فرد: اینکه معمولاً یک شخص طی زندگی خود چه ناکامی‌ها، استرس‌ها و شکست‌هایی را تحمل کرده است و چگونه با آنها کنار آمده، بر نحوه پاسخ‌دهی او به استرس‌های جدید مؤثر است. همچنین اگر گذشته کودک یا نوجوانی لبریز از شکست‌ها و حوادث تلخ و ناگوار باشد، روی نحوه نگرش او به زندگی و بحران‌های تجربه‌شده تأثیر دارد.
  میزان تاب‌آوری، سازگاری و شرایط روانی و خصوصیات سرشتی: همه کودکان و نوجوانان معمولاً به یک روش به استرس پاسخ نمی‌دهند. بعضی‌ها واکنش‌های شدیدتر و طولانی‌تری نشان می‌دهند و برخی آرام‌تر با حادثه روبه‌رو می‌شوند. برخی دچار ترس و اضطراب شدید می‌شوند و نیاز به مداخلات تخصصی درمانی پیدا می‌کنند، ولی برخی دیگر سعی می‌کنند به‌نحوی به دیگران کمک کنند و احساسات خود را با انجام ‌کاری مفید و کمک به همنوعان خویش تسکین دهند.
  شرایط اقتصادی و اجتماعی خانواده و جامعه: شرایط موجود در جامعه از نظر رفاه اقتصادی و اجتماعی، دسترسی به منابع همگانی و کمک‌ها و حمایت‌های دیگران، بر نحوه نگرش کودک و نوجوان به ماجرا و واکنش احساسی و رفتاری او تأثیر می‌گذارد. اینکه فکر کنیم جامعه به ما کمک می‌کند و ما را حمایت می‌کند متفاوت است تا اینکه فکر کنیم تنها هستیم، هرکسی در این آشفته‌بازار به فکر خودش است، با متخلفان برخورد درست قانونی صورت نمی‌گیرد و جامعه رهایمان کرده است.

این خبر را به اشتراک بگذارید