کسی نیست که با او فارسی حرف بزنیم
وقتی با لهجههای غریبشان، توأمان با دشواری و عشق، به فارسی حرف میزنند، وقتی از دشواریهای آموختن زبان فارسی و تلفظ حروف فارسی میگویند که در زبان مادریشان وجود ندارد، وقتی از تهران و شهرهای ایران میگویند که نامشان را در کتابها خوانده بودند و حالا خوشحالند که به تماشای ایران آمدهاند و وقتی تلاش میکنند تا شعر سعدی، حافظ و مولانا یا به قول خودشان رومی را بخوانند، اشک در چشمان آدم حلقه میزند.