من مرد بوگاتی ایران هستم

دل و روده ماشین‌های اوراقی، چهارگوشه سوله روی هم تلنبار شده؛ از سپر زهوار دررفته بیوک تا بدنه و کاپوت زنگ‌زده‌ یک شورلت خسته که موتورش حالا در سینه یک ماشین دیگر می‌تپد.