متحدثان خاموش
باشگاه نویسندگان
حوالی دروازهدولت، کوچه نفیسی گاهی محل گذرم است. گاه به گاه و مگر چیزی پیش بیاید از آن کوچه باریک عبور میکنم.
پاسدار انسان
برای سید موسی صدر برای سفری چهلوچهارساله برای چشمانی که هنوز منتظرند
انگار نمونهای بود از موعودی که در کتابها آمده که مهربانی میآورد و دوستی جاری میکند و بیخانمانها و فقیران و یتیمان را پناه است و دوست دارد که آدمها عزت داشته باشند و کرامت داشته باشند و دستشان را پیش کسی دراز نکنند.