• چهار شنبه 28 شهریور 1403
  • الأرْبِعَاء 14 ربیع الاول 1446
  • 2024 Sep 18
پنج شنبه 10 مهر 1399
کد مطلب : 111906
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/o28xX
+
-

میان غم نان و کرونا

میان غم نان و کرونا

سید علی صالحی

پاییز بود، به پریشانی «کرونان» هم آراسته شد. پاییزی به پهنای سیاره مجروح آدمی، آغاز شده. اخبار همه خوفناک و هول‌آور است. هر شبانه‌روز در ایران قریب به صد و پنجاه انسان در تنهایی و یأس و بی‌پناهی قربانی می‌شوند و این تازه آمار است، معدل است و رضایت به ارقام است!
چه روزگار منحوسِ معرفت‌کشی: نان و کرونا، کرونانِ به کیفرآلوده‌ آدمی، به کدام گناه؟! درمانده‌گان نان بیات خود را در کاسه کرونا تریت(ترید) می‌کنند و دست‌شان به جایی نمی‌رسد. رعایتی و هدایتی از هیچ سو نیست. بیم آن داریم که کوچه‌ها از تعفن کرونا، فقط گذرگاه فاجعه شوند.‌ای مردم، وقتی راهی برای رسیدن به رویاها نیست، لااقل خودتان رعایت کنید!
زندانبانی به نام کرونا، سیاره ما را به روی زیستن مرگ‌آلود درگشوده و بر درگاه دردستان ِآن چمباتمه زده است. زوزه‌هایش در خاموشی همه را خفه خواهد کرد. رعایت کنید در این بی‌پناهی! این درد، درایت از همگان ربوده است، غم ِ نان و کباده‌کشی کرونا.
کرونان تاج بر سر نهاده، برتختگاه وحشت و تازیانه جلوس کرده است. سران سیاسی جهان با تبسم ِ به پوزخند آلوده، مرتب وعده نجات عمومی را تکرار می‌کنند. مرتب‌تر می‌گویند: «بنیه خود را قوی نگه دارید! گوشت، لبنیات، میوه و... بخورید. نان نیست! شما وعده زردک و توصیه مردک می‌دهید؟ در برابر این حمله، سپر انداخته‌اید، چرا مردم را ناامیدتر می‌کنید؟ حالا دیگر سه فصل است که به بشریت وعده شفا می‌دهید! دست مریزاد... عجب تبانی ِ بی‌رحمانه‌ای؛ یا نان یا کرونا! می‌گویند در خانه بمانید، چشم! نان و آبگوشت را با پست پیشتاز در خانه‌ها می‌فرستیم؛ با ماسک تحویل بگیرید!
دنیا از درد بریده و به زانو درآمده است. سران کشورهای مدعی هم سر تکان می‌دهند: تقصیر آدم و حواست که قابیل را زاییدند! فعلا از موج‌سواری لذت ببرید. موج سوم کرونان را هم پشت سر گذاشتیم. چه تهنیت تاریکی! هیولایی آمده، تغاری شکسته، دوغی ریخته. عجب روزگاری! برایمان کرونای نازنین آورده، حالا نان را هم اگر ربوده، منهایی نیست!
دست کم گرفتن این هیولای هزار سر، قتل عام را رقم خواهد زد. چند فصل است که هرازگاه، سران زره پوش در پستوی مراقبت، وعده معجزه واکسن را بالا می‌‌آورند... به کجا خواهد کشید؟ کدام دولت سرمدی هست که به درمانده‌گان خود فکر کند؟ نان‌آورانِ مجبور، صبح‌ها با دل پر پی رزق می‌روند اما شب با دست خالی به خانه برمی‌گردند. آن هم در شرایطی که با «نایارانه» هر نفر هر‌ماه می‌تواند یک سبد نان تهیه کند به ایام کرونا. صبح تا ظهر به حاشیه بعضی میادین بنگرید. سلسله مایوسان را خواهید دید چشم به راه نان آلوده بسا به کرونا.
تماشای مات و حیران این واویلای واژه ناپذیر... هر انسانی را مهیای هق هق بی‌محابا می‌کند. ناامیدی از عاقبت بشریت، هرگز تا این حد کشنده نبوده است: دیدی تا چه کرانه و چه وسعتی عاجز بوده‌ای...‌ای خوش ‌پندارِ عبرت ناپذیر! دشمن ددمنشی آشکار اما «ناپیدا» شوخی شوخی دارد همه را می‌کشد. چنان که گویی این ویروس بی‌وجدان مأمور انتقام مطلق است! انتقام کدام خطا؟ چرا بیش از همه فقرا قربانی می‌شوند؟ بنا به آمار دولتی، در ایران ما هر فصل چند هزار انسان روانه گورستان می‌شوند. همه این قربانیان اعضای خانواده‌های ما هستند. ما مکررا شاهد خاکسپاری قلب خود هستیم و رفتار همه... انگار نه انگار در طاعون تنفس جاری است. مردم در رزمگاه «کرونان» سرگردانند. مردم نان خود را از دهان کرونا بیرون می‌کشند. در این جنگ جهانی، هیچ سنگری با دست خالی حفظ نخواهد شد. علم یا معجزه، باید خانوار یتیم مانده بشریت را نجات دهد وگرنه این سیاره در تعفن خود تلف خواهد شد.

این خبر را به اشتراک بگذارید