• جمعه 7 اردیبهشت 1403
  • الْجُمْعَة 17 شوال 1445
  • 2024 Apr 26
دو شنبه 27 آبان 1398
کد مطلب : 87982
+
-

جای خالی گفت‌وگو

کارشناسان اجتماعی از ضرورت اقناع مردم در تصمیم‌های مهم کشور می‌گویند

گزارش
جای خالی گفت‌وگو


این روزها سؤال اصلی جامعه؛ چه آنها که به افزایش قیمت بنزین معترض هستند و چه افرادی که حتی مخالف رشد قیمت بنزین هم نیستند و آن را در سطح کلان به نفع اقتصاد کشور می‌دانند، این است که مردم کجای این تصمیم‌گیری هستند؟  
یکی از ویژگی‌های مهم حکمرانی مطلوب در نظام‌های توسعه یافته پاسخگویی است؛ موضوعی که به‌نظر می‌رسد در کشور ما از سوی برخی فراموش شده است.
به اعتقاد کارشناسان عدم‌مشارکت مردم در تصمیم‌گیری‌ها، پاسخگو نبودن به آنها، بی‌توجهی به خواسته‌هایشان و اقناعشان در تحولات مهم، باعث رشد بی‌اعتمادی و گسست‌های شدید اجتماعی بین مردم و مسئولان شده است؛ اتفاقی که می‌تواند تبعات جبران ناپذیری در آینده به همراه داشته باشد.
جامعه شناسان معتقدند دولت باید علاوه بر پاسخگویی به مردم طبق قانون اعتراض مردم را به رسمیت بشناسد و فضایی و شرایطی را برای بیان خواسته‌هایشان از راه‌های قانونی فراهم کنند؛ اگر چه که رئیس‌جمهور، وزیر کشور و دیگر مسئولان تأکید دارند که مردم باید از راه‌های قانونی مطالباتشان را پیگیری کنند ولی به‌نظر می‌رسد که راه همواری برای پیگیری خواسته‌های عمومی و بیان آن از طریق مجاری قانونی وجود ندارد.


جای خالی افکارسنجی و اقناع مردم
غلامرضا ظریفیان، جامعه‌شناس می‌گوید:« اصل مهمی در مدیریت نوین وجود دارد که ایجاد هر تغییر در سیستم بزرگ یا کوچک اداره کشور اگر با توضیح، توجیه و اقناع کنشگران اجتماعی همراه نباشد، تحقق آن امر با مشکل روبه‌رو می‌شود. حکومت‌هایی که متکی بر نظام مردم‌سالاری هستند و مشروعیت خود را از مردم می‌گیرند در امور مهمی که با سرنوشت جامعه سرو کار دارد نسبت به مردم پاسخگو هستند و آنها را در جریان امور می‌گذارند تا بتوانند سیاست خود را محقق کنند. این جوامع در پاره‌ای اوقات افکارسنجی هم انجام می‌دهند و متناسب با افکارسنجی و پایش ظرفیت جامعه، اقدام مدنظر را محقق می‌کنند.
وی ادامه داد: ‌معمولا در بسیاری از کشورهای توسعه‌یافته شاهد این افکارسنجی‌ها هستیم و حتی مدت‌ها قبل از هر اقدامی، موضوع و تصمیم‌شان را برای مردم توضیح داده و توجیه می‌کنند، سناریوهای مختلف پیش‌رو را برای مردم شرح می‌دهند و افکار عمومی را به این سمت می‌برند که چرا و به چه علت باید این اقدام انجام شود و در نهایت در موارد بسیار حساس و مهم از مردم نظرخواهی و نظرسنجی هم می‌کنند.
به گفته ظریفیان، زمانی که امری مورد کار کارشناسی قرار می‌گیرد اگر با افکارعمومی همراه نبوده و آن را اقناع نکند یکی از پایه‌های تحقق آن با مشکل روبه‌رو می‌شود.
وی با اشاره به گران‌شدن قیمت بنزین و عدم‌اطلاع‌رسانی به مردم و پاسخگویی مناسب در شرایط کنونی به آنها گفت: شکی در اینکه نظام اقتصادی ما قطعا به جراحی نیاز دارد، نیست. اما برای شکل‌دهی به رویه‌ای که جزو مصوبات قبلی مجلس بوده اما به دلایلی اجرا نشده نباید به یکباره تغییر انجام شود. با این کار جامعه نه‌تنها اقناع نمی‌شود بلکه باعث سوءاستفاده افرادی می‌شود که اموال عمومی را مورد تعرض قرار می‌دهند و به سمت خشونت می‌روند.
ظریفیان با انتقاد از اطلاع نداشتن نمایندگان مجلس از مصوبه گران‌شدن بنزین نیز گفت:متأسفانه در مسئله گران‌شدن بنزین شاهد این بودیم که نمایندگان مردم هم از این مسئله ابراز بی‌اطلاعی کرده‌اند. به‌دنبال این مسئله در شبکه‌های اجتماعی شاهدیم افرادی که اعتقاد جدی به نظام دارند نگرانی‌های خود را از این مسئله ابراز می‌کنند؛ درحالی‌که آنچه مصوبه بوده باید برای مردم توضیح داده می‌شد که چرا تصویب شده و جامعه قبل از گران‌شدن بنزین اقناع می‌شد.
وی ادامه داد:‌ بیان عباراتی مثل اینکه پول حاصل از گران‌شدن بنزین به مردم بازمی‌گردد هم مردم را اقناع نمی‌کند. اصلا چرا بنزین را گران می‌کنند که بعد هزینه‌های آن را به مردم بازگردانند؟ با وجود این در شرایط فعلی همه باید کمک کنیم تا این جراحی اقتصادی بهتر انجام شود؛ هرچند اشکالات زیادی در نحوه تصمیم‌گیری و ارائه آن به مردم وجود دارد، اما بهتر است حاکمیت به‌دنبال جبران مافات باشد و بتواند جامعه را اقناع کند.

حاکمیت مطلوب و پاسخگویی
مجید صفارزاده، رئیس انجمن روانشناسی اجتماعی ایران با اشاره به اینکه یکی از ویژگی‌های حکمرانی مطلوب پاسخگویی به مردم است، ‌گفت: ‌هرچه حاکمیت پاسخگوتر باشد میزان اعتماد و مشارکت مردم در جامعه بیشتر می‌شود ولی متأسفانه می‌بینیم مسئولان مردم را در عمل انجام شده قرار می‌دهند و مثلا بی‌خبر بنزین را گران می‌کنند و با این اقدامی که انجام می‌دهند، پاسخگویی به مردم برایشان سخت می‌شود. وی ادامه داد:‌ زمانی که در تصمیم‌گیری‌های کلان و ملی مشارکت و نگاه مردم جایی نداشته باشد نتیجه‌ای جز هرج و مرج و ناامیدی به‌دنبال نخواهد داشت چرا‌که مردم با تصمیم‌هایی که به یکباره اعلام می‌شود و بر زندگی آنها اثر مستقیم می‌گذارد احساس سرخوردگی و ناکامی کرده و همین ناکامی ایجاد خشونت می‌کند.
به‌گفته این روانشناس اجتماعی، اگر چه ممکن است تصمیم‌هایی که گرفته می‌شود با نظر کارشناسان و متخصصان باشد اما در نحوه اعلام آن با متخصصان علوم اجتماعی و علوم انسانی هیچ مشورتی نمی‌شود. صفار‌زاده ادامه داد: انسان ذاتا علاقه دارد که رویدادها را پیش‌بینی، کنترل، انتخاب و در نهایت تصمیم‌گیری کند. اما متأسفانه امروزه ما با شهروندانی روبه‌رو هستیم که به جای آنها تصمیم‌گیری، پیش‌بینی و انتخاب می‌کنیم و در نهایت تصمیم خود را یکباره به اطلاع مردم می‌رسانیم.
رئیس انجمن روانشناسی اجتماعی ایران با اشاره به اینکه باید زمینه‌های گفت‌وگو فراهم شود، گفت: «‌مردم ما احساس ناکامی دارند و زمانی که ناکامی زیاد شود افراد به پرخاشگری روی می‌آورند و این پرخاشگری را در مکان‌های مختلف و به شکل‌های مختلف نشان می‌دهند و در هنگام گفت‌وگو با یکدیگر هم شاهد همین خشم هستیم.»
صفارزاده ادامه داد: مردم ما سال‌های سال متاثر از اثرات جنگ، بحران‌های اقتصادی، اجتماعی، تحریم و... بوده‌اند و باید حاکمیت افزایش سطح رفاه و استانداردهای زندگی را در دستور کار قرار دهد.

خطر جدایی مردم از حاکمیت
جعفر بای جامعه‌شناس و متخصص مسائل اجتماعی با بیان اینکه بین حاکمیت و مردم یک رابطه حقوقی و تکلیفی وجود دارد، گفت: ‌مردم نسبت به حکومت و حکومت نسبت به مردم رابطه متقابل حقوقی و تکلیفی دارند. اگر این دو را در موازنه متقابل یکدیگر قرار دهیم متوجه می‌شویم که مردم در سال‌های اخیر از تکالیفی که به‌عهده‌شان گذاشته شده کم نگذاشتند و در تمامی امور از راهپیمایی، انتخابات، جبهه‌های جنگ و... حضور خود را به نحو احسن و فراتر از انتظار نشان داده‌اند، اما در مقابل پاسخ مناسبی دریافت نکرده‌اند.
وی ادامه داد: ‌این مردم حقوقی دارند، زمانی که درباره مردم قرار است تصمیمی گرفته شود مردم باید مورد مشورت قرار بگیرند و از آنها نظرخواهی شود. اما ما می‌بینیم نه‌تنها از مردم نظرخواهی نمی‌شود که نمایندگان مردم هم از گران شدن بنزین اعلام بی‌اطلاعی می‌کنند. خطری که این نوع تصمیم‌گیری‌ها در بلندمدت دارد جدایی مردم از حاکمیت و بیگانگی اجتماعی است. در جامعه‌ای که مردم دچار بیگانگی اجتماعی می‌شوند زمانی که از آنها خواسته می‌شود نقشی را ایفا کنند، بعد از یکی دو بار ایفای نقش، نسبت به آن درخواست بی‌تفاوت می‌شوند و همین بی‌تفاوتی اجتماعی و خنثی شدن مردم آفت بزرگی است که یک جامعه می‌تواند دچار آن شود.
به گفته این کارشناس مسائل اجتماعی مسئولان وامدار مردمی هستند که با جان و دل تمام خواسته‌هایشان را انجام داده و حاکمیت را همراهی کرده‌اند و حداقل کاری که می‌توان برای این مردم انجام داد این است که آنها و نمایندگانشان را در جریان امور قرار داد، اما رفتار اخیر در مورد گران‌شدن بنزین شبیه رفتار حکومت‌هایی بود که از مردم جدا هستند و بدون مشورت با مردم، برای خودشان تصمیم می‌گیرند.
بای ادامه داد: ‌اگر قرار است حقی از مردم سلب شود،  باید از قبل به مردم اطلاع‌رسانی شود؛ بدون اطلاع‌رسانی تضییع حقوق مردم است و عواقب این کار متوجه افرادی است که نسبت به آن اقدام کرده‌اند.
این جامعه‌شناس گفت: همانطور که حاکمیت از مردم توقع دارد با منطق اعتراض کنند و آسیبی به اموال عمومی و... نرسانند، مردم هم انتظار دارند اقداماتی که انجام می‌شود با منطق، اطلاع‌رسانی و آگاهی‌بخشی باشد. اگر این اتفاق بیفتد مردم احساس می‌کنند که نقشی در حاکمیت دارند و پیوندهای اجتماعی، اتحاد و انسجام ملی قوی‌تر می‌شود اما با اقدامات اخیر به مرور شاهد تزلزل در اتحاد و انسجام ملی خواهیم بود.
به گفته بای، تحولات اجتماعی که به یکباره اتفاق می‌افتد در درازمدت باعث بروز ویرانگری و خرابکاری می‌شود.
حاکمیت به مردم نیاز دارد و نباید به آنها پشت کرده و بی‌اعتنا باشد چراکه بی‌اعتنایی در آینده‌ای نزدیک اثرات جبران‌ناپذیری به همراه خواهد داشت. او با اشاره به ضرورت شکل‌گیری گفت‌وگو و ادبیات مناسب گفت‌وگو در جامعه گفت: «علت اصلی تند‌شدن گفت‌وگوها بین افراد این است که نتوانسته‌ایم به درستی انتقال فرهنگی داشته باشیم و کانال‌های ارتباطی با نسل‌های مختلف به‌خصوص نسل جدید، دچار اختلال شدید شده است.»

مسئولان با صداقت رفتار کنند
علیرضا یزدی، روانشناس اجتماعی هم با بیان اینکه باید حاکمیت با مردم صادقانه برخورد کند و صداقت داشته باشد، می‌گوید:«وقتی قرار است درخصوص موضوع مهمی تصمیم‌گیری شود باید مسئله را صادقانه به مردم بگوییم. مثلا درموضوع بنزین، افزایش قیمت بنزین و لزوم آن را بسیاری از کارشناسان تأیید می‌کنند ولی راه رفته از سوی دولت برای افزایش ناگهانی قیمت راه درستی نبود. موضوع بنزین با همه شئون زندگی مردم سرو کار دارد و می‌تواند رفتارهای اجتماعی مردم را جهت دهد.»
او در ادامه می‌گوید:« اگر دولت چند هفته یا ‌ماه با استفاده از کارشناسان خبره و برگزاری کنفرانس، نشست‌های خبری، میزگرد و... درباره مزایا و معایب افزایش قیمت بنزین با صداقت با مردم حرف می‌زد، سرمایه اجتماعی خوبی را کسب کرده و می‌توانست با اتکا به این سرمایه هدف خود را اجرا کند. اگر به مردم گفته می‌شد که اصلاحات اقتصادی در بستر درستی حرکت می‌کند و قرار است این افزایش قیمت به نفع مردم باشد، همدلی اجتماعی برای تحقق هدف دولت که می‌تواند منجر به توسعه کشور شود ایجاد می‌شد. توجیه کردن، آگاه‌سازی‌ و بیان صادقانه با مردم؛ کلید ایجاد همدلی اجتماعی در موضوعات کلان کشور است» به گفته او رسانه‌ها هم نقش مهمی درجهت دادن به افکار عمومی ایفا می‌کنند و می‌توانند با فرهنگسازی به این مسئله کمک کنند.


گفتار





دولت استراتژی نظام اقناعی ندارد
مجید رضاییان ـ استاد روزنامه‌نگاری و پژوهشگر ژورنالیسم


ما دوسطح داریم؛ یکی نظام اطلاع‌رسانی و دیگری نظام اقناعی است. قبل از اینکه به اطلاع‌رسانی معتقد باشیم باید در ابتدا به نظام اقناعی معتقد باشیم. این سؤال مطرح است که آیا مردم نباید بابت تصمیمی که به سرنوشت آنها مربوط است اقناع شوند؟
 موضوع سهمیه‌بندی بنزین، طرحی است که بر مبنای آن افرادی تحت پوشش قرار می‌گیرند و دایره آن طیف‌های وسیعی از مردم را در بر می‌گیرد. طیف‌هایی که برای اقناع کردن آنها دست‌کم به 6ماه زمان نیاز است. نظرسنجی‌های مختلف، گرفتن نظرات مردم، بررسی سطح درآمدی و ده‌ها موضوع و مسئله مختلف را باید درنظر گرفت تا به تصمیم رسید. باید راه‌های مختلف، و برای هربخش جامعه سهمی درنظر گرفت تا با افزایش بهای سوخت، صدمه‌ای به بخش‌هایی که از آن استفاده می‌کنند وارد نشود. نظام اقناعی در دنیا اینطور است که دولت‌ها سوژه خود را میان مردم مطرح می‌کنند و از آنان می‌خواهند نظرات خود را بگویند. اینطور نیست که مردم حرف بزنند و حرف‌های آنان مدنظر قرار نگیرد.
بر مبنای همین حرف‌ها و نظرات، طرح‌ها اصلاح می‌شود و با این شیوه سیاست‌های دولت و نظرات مردم به هم نزدیک‌تر می‌شود. اقناع‌سازی‌ حتی بعد از انجامش نیز در دل خود نیازمند اطلاع‌رسانی است. در داستان بنزین حتی به مردم اطلاع‌رسانی هم نکردیم. ما در تمام سیاست‌های خود باید نظام اقناعی را رعایت کنیم؛ چراکه طرف حساب مردم هستند. مردم در موضوع برجام به خیابان آمدند و شادی کردند و پشتیبان همین دولت بودند. همه این حمایت‌ها از برجام خواسته یا ناخواسته در سایه اطلاع‌رسانی به انجام رسید، چراکه مردم به‌صورت کامل در جریان مذاکرات برجام قرار داشتند. چه شد که ما از دولت روحانی متشکریم به اینجا رسیدیم. این نشان می‌دهد دولت در جاهایی نقطه قوت و در جاهای دیگری نقطه ضعف داشته است. یکی از بزرگ‌ترین نقاط ضعف دولت این است که در بحث اطلاع‌رسانی با نگاه اقناعی در 6سال اخیر عمل نشده است. علت این است که خود بدنه دولت در اقناع‌سازی‌ از رئیس‌جمهور حمایت نمی‌کند. نتیجه این می‌شود که رئیس‌جمهور به دانشگاه می‌رود و آنطور که دیدیم با او برخورد می‌شود. اینکه چرا نگاه اقناعی نیست دلیلش این است که مطالعات رسانه وابسته به مطالعات روزنامه‌نگاری است. اگر نگاه استراتژیک در حوزه رسانه نداشته باشیم، به کارکرد اقناعی و کارکرد اطلاع‌رسانی نمی‌رسیم. نبود این نگاه استراتژی به دولت ضربات زیادی زده است. دولت می‌داند در غیاب استراتژی اقناع‌سازی،‌ مخالفان بیشتری به نسبت موافقانش دارد. الان از 24میلیون رأی دولت، آمار محبوبیت دولت کاهش داشته است، چراکه دولت با مردم حرف نزده و ارتباط اقناعی با آنها نداشته است.
وقتی می‌گوییم دولت باید با مردم حرف بزند، وزارتخانه‌ها هم می‌گوییم. تمام وزارتخانه‌ها وقتی می‌فهمند که اهتمام دولت بر اطلاع‌رسانی و اقناع و ارتباط با مخاطب نیست، این کار را نمی‌کنند. رئیس‌جمهور زمانی این مشکل را دریافته که نوشدارو بعد مرگ سهراب است. می‌بینیم و می‌شنویم که رئیس‌جمهور از وزرا می‌خواهد که با مردم حرف بزنند و بگویند چه می‌کنند اما به‌نظر می‌رسد این اقدام بسیار دیرهنگام است و نمی‌تواند به نتیجه مطلوبی که انتظارش را می‌کشیم برسد. ما سال92 این ضعف را به رئیس‌جمهور اعلام کردیم و گفتیم مهم‌ترین اهرم برای موفقیت این است که ارتباط خود را با بدنه جامعه فوق‌العاده تقویت کند. وقتی که سیاست بشود سیاست سکوت و کسی نباشد که جواب بدهد و گویی رسانه‌ها وجود ندارند، نتیجه‌اش این می‌شود که مردم با استفاده از شبکه‌های مجازی و اخباری که مغایر با کارکرد و سیاست مثبت دولت است واکنش نشان دهند. به‌دست آوردن ابهام از سوی رسانه‌ها، یکی از اهداف نظام اقناعی است و هر وزارتخانه باید ابهام‌های کار خود را شناسایی و برای برطرف کردن آن اقدام کند.
 

این خبر را به اشتراک بگذارید