• جمعه 7 اردیبهشت 1403
  • الْجُمْعَة 17 شوال 1445
  • 2024 Apr 26
شنبه 13 مهر 1398
کد مطلب : 82918
+
-

ضرورت شنیدن اعتراض

ضرورت شنیدن اعتراض

پژمان گرامی _  فعال سیاسی

اگر برای هر حکومت و دولتی بتوان یک موهبت اصلی و اساسی معرفی کرد که بتواند از آن در اداره کشور استفاده کند، بدون تردید این عنوان برازنده نقد است. در بستر نقد پدیده‌ها، تحولات و خطرات و تهدیدها در بوته تحلیل و آسیب‌شناسی قرار می‌گیرد و منتقد با واکاوی و بررسی زوایای پیدا و پنهان چرایی شکل‌گیری می‌تواند مانع اصلی و اساسی برای بروز خطر و غافلگیری از تبعات و عوارض آن معرفی شود. جامعه‌ای زنده است که اعتراض می‌کند، با سلاح نقد به جنگ انحراف‌ها و بی‌عدالتی‌ها می‌رود و فریاد می‌زند و به همین نسبت جامعه‌ای که خاموش است، با بی‌تفاوتی نظاره‌گر فساد‌ها و انحراف‌هاست و در برابر بی‌عدالتی‌ها سکوت می‌کند جامعه‌ای خطرناک و آتش زیر خاکستری است که همه باید از آن واهمه داشته باشند.روشن است که پذیرش نقد به‌عنوان یک موهبت و امتیاز مثبت و سازنده نیاز به فرهنگسازی‌ و سعه صدر به‌خصوص در بین مسئولان و حاکمان است که علاوه بر داشتن گوش شنوا و سینه‌ای وسیع برای به رسمیت شناختن واقعی آن باید جامعه و نهاد‌های مدنی و غیرحکومتی را با سیاست‌های حمایتی تشویق به نقد و نهادینه کردن فرهنگ نقادی کنند. به‌عبارتی گام اول این است که هر نقدی را صدای دشمن معرفی نکنند واز نیت خوانی پرهیز کنند. نگاه امنیتی به نقد و برخورد خشونت‌آمیز با آن یا تلاش برای ساده‌سازی‌ حرف‌های اعتراض‌آمیز که در اصل متصل کردن آن به خارج از مرزها متجلی می‌شود برخلاف تصور نه‌تنها سدی در برابر دشمنی‌ها و برنامه‌ریزی‌ها ایجاد نمی‌کند چه‌بسا که پاس گل به دشمنانی است که مترصد یک فرصت و بستر برای ضربه زدن به منافع کشور هستند تلقی می‌شود.

واقعیت این است که اعتراض از تعادل نداشتن واقعیت و انتظارات در زندگی فردی و اجتماعی ناشی می‌شود.این اعتراض با ساختار شکنی تفاوت دارد و اگر با حربه ساختارشکنی از سوی مسئولان سرکوب شود نه‌تنها از بین نمی‌رود که ممکن است در جایی دیگر و در زمان دیگری با شدت و حدت بالاتری به اقدامات ساختار شکنانه برسد. به‌عبارتی ماهیت اعتراض و حرکت آن به طرف رویکردهای ساختارشکنانه یا اهداف سازنده به نوع برخورد و مواجهه با آن بستگی دارد. وقتی کسی نقد می‌کند، اعتراض می‌کند یا فریاد می‌زند به زبان دیگری وابستگی و چسبندگی خود به ساختار و هنجار‌ها و ارزش‌های رسمی و عرفی را نشان می‌دهد که البته تفاوت فهم این دو هدف و برداشت مهم است که همانطور که اشاره شد ماهیت و رویکرد آن را تعیین می‌کند. مردم زندگی می‌خواهند، آسایش و رفاه برایشان مهم است، انتظار آینده‌ای روشن و قابل پیش‌بینی دارند و همه اینها هیچ ضدیتی با اهداف انقلابی و مقاومت در برابر دشمنان ندارد.جامعه تفاوت کار شعار و عمل را درست و دقیق تشخیص می‌دهد. از اینکه وجه‌المصالحه دعواهای جناحی و سیاسی شود خشمگین می‌شود و اگر نادیده گرفته شود برآشفته می‌شود. از همین‌جاست که ضرورت شنیدن صداهای مختلف و منتقد احساس می‌شود. ضرورتی که در کلام مولای عدالت‌طلبان حجت را بر همه در اهمیت نقد و پرهیز از گزافه گویی و وارونه نمایی تمام کرده است. آنجا که حضرت علی(ع) به‌عنوان حاکم جامعه اسلامی در خطبه۲۱۶ نهج‌البلاغه می‌فرماید: «پس با من آن‌سان که با سرکشان زورگو سخن می‌گویند سخن نگویید و از آن محافظه‌کاری‌هایی را که با تندخویان و مستبدان روامی‌دارند با من روا مدارید.»

این خبر را به اشتراک بگذارید