• جمعه 7 اردیبهشت 1403
  • الْجُمْعَة 17 شوال 1445
  • 2024 Apr 26
پنج شنبه 19 بهمن 1396
کد مطلب : 6522
+
-

روایت‌های ناتمام

مروری بر آثار تلویزیونی محمدرضا ورزی به بهانه پخش سریال ستارخان

تلویزیون
روایت‌های ناتمام

سعیده نیک اختر:

این شب‌ها سریال ستارخان به کارگردانی محمدرضا ورزی ساعت 22:15 هر شب روی آنتن شبکه یک می‌رود. سریالی درباره قهرمان تبریزی مشروطه که ربطی به دهه فجر ندارد. سریالی 10 قسمتی که خودش بخشی از مجموعه 30 قسمتی در حال ساخت «ایراندخت» است و مطمئنا خیلی‌ها را یاد سریال ستارخان مرحوم علی حاتمی  که 40 سال قبل ساخته شد، می‌اندازد.

علاوه بر این خود سریال هم از تکرار خالی نیست؛ مثل بازیگرهایی که برای چندمین بار در همان نقش‌های تکراری بازی می‌کنند و پای ثابت سریال‌های تاریخی ورزی و تاریخ مشروطه‌اند! آخرین ساخته ورزی مجموعه «معمای شاه»، سریالی پر هزینه و کم مخاطب بود که خیلی‌ها نسبت به پخش و ساخت آن اعتراض کردند. در برابر این اعتراضات و نقدها، سفارش ساخت سریال تاریخی دیگری به او سپرده شد تا در سکوت خبری آن را بسازد.

آن هم سریالی با مضمونی تکراری که به‌نظر‌ می‌رسد مخاطب نسبت به آن خوش‌بین نباشد. سؤال اینجا‌ست که چرا باید یک هزینه میلیاردی دیگر روی دست تلویزیون بماند بی‌آنکه مخاطب چندانی داشته باشد؟! در دو دهه اخیر ورزی هفت سریال تاریخی و سه فیلم سینمایی تاریخی ساخته که پی در پی از تلویزیون پخش شده. اگر هر قسمت به‌طور میانگین 45دقیقه باشد، ورزی نزدیک به 9هزار دقیقه با تاریخ آنتن تلویزیون را پر کرده، تازه اگر از بازپخش‌ها هم بگذریم.

سؤال اینجا‌ست که آیا کسی غیر از ورزی توان ساخت سریال تاریخی را ندارد؟ درحالی‌که ما سریال‌های موفقی مثل امیرکبیر، امام علی، مختارنامه، کیف انگلیسی و مدار صفر درجه و خیلی‌های دیگر داشتیم. به همین بهانه شما را با کارهای قبلی ورزی آشنا می‌کنیم.

 

تبریز در مه/1389/28 قسمت

 

 

بعد از مزه کردن «عمارت فرنگی» و «سال‌های مشروطه» زیر زبان ورزی، سال بعد مجددا دست به‌کار شد و برگ دیگری از کتاب تاریخ ایران را رو کرد. این بار کمی عقب‌تر رفت و ماجرای فتحعلی‌شاه و عباس میرزا را به تصویر کشید؛ یعنی درست در زمانی که ایران با روسیه وارد جنگ شده ‌بود. ماجراهایی که در تبریز مثالی اتفاق می‌افتد. ورزی برای ساخت این مجموعه آستین بالا زد و با هزینه گزاف، بخش‌های زیادی از تبریز قدیم را در شهرک سینمایی غزالی بازسازی کرد.

بخش‌هایی مثل تالار بزرگ تبریز، میدان بزرگ شهر، مسجد‌جامع، دارالحکومه (کاخ عباس میرزا)، دروازه ورودی شهر، چند منزل و تکیه و غیره. بدیهی است که برای ساختن فضای شهر از سیاه لشگرهای زیادی هم باید استفاده می‌کرد که از صبح تا شب در خدمت پروژه بودند. مشکل کار اینجا بود که ورزی بدون اینکه فیلمنامه دکوپاژ شده‌ای داشته باشد دست به دوربین می‌شد. اول شمای کلی شهر بازسازی شده را با تمام آدم‌هایش به راه می‌انداخت بعد به بازیگرانش دستور حرکت می‌داد.

بعد از همه اینها آنقدر دور صحنه می‌چرخید تا جای مناسب دوربین و فیلمبردار را پیدا کند. شاید به‌خاطر همین شیوه‌ای که داشت «تبریز در مه» ماه‌ها طول کشید و هزینه بالایی صرف ساخت آن شد. کورش تهامی نقش عباس میرزا را داشت و جمشید مشایخی، محمد مطیع، محمدرضا شریفی‌نیا، حسام نواب‌صفوی، الهام حمیدی، داریوش کاردان، رزیتا غفاری، سعید امیرسلیمانی، ارژنگ امیرفضلی، سیدجواد هاشمی، ژیلا سهرابی و زهیر یاری از دیگر بازیگران این پروژه بودند.

 

 

پدرخوانده/1384/11قسمت

 

 

تولید کار بعدی ورزی که باز هم بی‌ربط به تاریخ نبود و دو سال طول کشید تا در دهه فجر 86 از شبکه یک پخش شود. ورزی با یک جهش زمانی از اوایل قاجار به دوره پهلوی پرش کرد. سریال از سال 1320 شروع می‌شد؛ یعنی درست از زمانی که محمدرضا پهلوی به سلطنت رسید و پدرش تبعید شد. این بخش اول سریال بود که تا سال 1332و قضیه نخست‌وزیری مصدق و جریان ملی شدن نفت طول می‌کشید. بخش دوم اتفاقات سال‌های 32تا 50 را روایت می‌کند؛ اتفاقاتی مثل قیام 15خرداد، تبعید امام خمینی، اجرای قانون کاپیتولاسیون و دوره نخست‌ وزیری علم و هویدا. فاز سوم داستان، روایتگر ماجراهای سال 1350، جشن‌های 2500 ساله شاهنشاهی، ورود امام به ایران و پیروزی انقلاب است. تمام این کار دوبله شد که مدیریت آن را ناصر طهماسب به‌عهده گرفت. ورزی برای «پدرخوانده» با بازیگرهای قبلی کار نکرد و کسانی مثل اتابک نادری، سعید امیرسلیمانی و احمد نجفی را به‌کار دعوت کرد. در زمان پدرخوانده، ورزی 10 سالی بزرگ‌تر شده و بیشتر تجربه کسب کرده بود. او برای راهنمایی از دانش تاریخی عبدالله شهبازی استفاده کرد. شاید بعضی‌ها به واسطه تاریخی بودن کار بیننده سریال شدند‌ اما به‌خاطر نداشتن داستان خطی و خرده روایت‌های از هم گسیخته کسی به سریال اعتماد نکرد. ورزی همین روند را برای کار بعدی‌اش هم تکرار کرد. پدر خوانده در زمان مدیریت ضرغامی بر سازمان ساخته شد و همان سال بعد از پخش از عوامل سریال تقدیر شد.

 

سال های مشروطه/1388/9قسمت

 

 

ورزی کتاب تاریخش را ورق زد و صفحاتی عقب‌تر رفت. او تصمیم گرفت دوره پنج پادشاه قاجار را به تصویر بکشد؛ پادشاهانی که 70سال بر ایران حکومت کردند. تولید این سریال شش ‌ماه طول کشید و به لحاظ لوکیشن بسیار متنوع بود.مکان‌هایی مثل بازار سعد‌السلطنه قزوین، باغ فین کاشان، باغ ملک، روستای کن، شهرک سینمایی دفاع‌مقدس، شهرک سینمایی غزالی، کاخ سعد‌آباد و کاخ گلستان و نیاوران به جاهایی برای فیلمسازی این مجموعه تبدیل شدند. که همه اینها نقطه قوت سریال محسوب می شد. سریال با بخش ناصرالدین شاه شروع شد. این بخش با داستان امیرکبیر در هم آمیخته شد و داستان سه سال و سه‌ماه صدارت امیرکبیر و جفایی که در حقش شد، دوباره زنده شد. «سال‌های مشروطه» مثل بقیه کارهای ورزی پر بازیگر بود که بعضی از آنها مثل محمد صادقی و محمد مطیع پای ثابت کارهای ورزی بودند. ایرج راد، جمشید مشایخی، داریوش کاردان، آزیتا حاجیان، محمدرضا شریفی‌نیا و تینا پاکروان هم در این مجموعه بازی کردند. همان زمان دکتر موسی‌نجفی، استاد علوم سیاسی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در گفت‌و‌گویی درباره این سریال گفته بود: «ضعف شدید فیلمنامه و ارجاعات تاریخی بدون سند نتوانسته آنگونه که باید مجموعه «سال‌های مشروطه» را شاخص کند.» ورزی در این کار هم به قدری گرفتار ساختار و روایت‌سازی‌ شد که استناد و اهمیت روایت تاریخی را از یاد برد. چیزی که برایش مهم بود پیشبرد داستان اصلی به واسطه شیرینی خرده داستان‌های فرعی بود که گاه اشتباهاتی در آنها پیدا می‌شد. یا پرداخت شخصیت‌ها دچار اشکال بود و گاهی با شخصیت‌هایی غلوآمیز شده روبه‌رو می‌شدیم. شخصیت‌هایی مثل کمال الملک، میرزا تقی خان امیرکبیر و چند نفر دیگر اینقدر گل درشت نصیحت می‌کردند که از گفته‌های تاریخی به دور بود. یا اینکه بازیگران از کلماتی مثل فتوا، گفتمان، شبیخون و... در دیالوگ‌های‌شان استفاده می‌کردند که در آن زمان اصلا رایج نبود. همه اینها باعث شد سال‌های مشروطه با هزینه زیادی که داشت، از نظر خوانش تاریخی مورد اعتراض برخی مورخان و منتقدان قرار بگیرد. اما ورزی نشان داد که تیتراژ برایش مهم است. صدای سالار عقیلی در تیتراژ سالهای مشروطه خوب نشست و تا مدتها خیلی ها را یاد این مجموعه می انداخت. ورزی بعدها از صدای سالار عقیلی بیشتر استفاده کرد، خصوصا برای سریال معمای شاه استفاده مناسب و بجایی داشت. 

 

عمارت فرنگی/1388/15قسمت

 

 

خیلی‌ها از همین جا بیننده سریال‌های ورزی شدند. ورزی سعی کرد داستانک‌های کوتاهی برای هر قسمت بنویسد و آن را به تصویر بکشد منتها این بار با رنگ و لعاب بیشتر. این بار ورزی دوره رضا خان را نشانه گرفته بود. داستان سریال «عمارت فرنگی»  با امضای قرارداد ۱۹۱۹ آغاز می‌شود که وثوق‌الدوله آن را به سرانجام ‌رساند‌ اما سیدحسن مدرس به‌شدت با آن مخالفت می‌کند و این مخالفت باعث به‌وجود آمدن موجی از اعتراض‌ها می‌شود. اعتراضاتی که وثوق‌الدوله را وادار به لغو قرارداد می‌کند. تهیه‌کنندگی عمارت فرنگی را علی لدنی بر‌عهده گرفت و تا آخرین سریال ورزی پای ثابت کارهایش شد. ورزی از سعید نیکپور دعوت کرد تا نقش اصلی را بر عهده بگیرد و در کنار احمد نجفی و محمد مطیع نقش آفرینی کند. حسین محجوب، میر طاهر مظلومی و محمد صادقی هم در این مجموعه نسبتا پربازیگر حضور داشتند. ورزی از سریال پدرخوانده دستش آمده بود که گریم نقش اساسی در کار دارد. همچنین او آنقدر گرفتار دکوراسیون و میزانسن شد که قصه را فراموش کرد. با اینکه داستانک‌های هر قسمت جذاب بودند‌ اما در مجموع قصه‌ها ربط چندانی به هم نداشتند و به‌عبارتی؛ یک نخ تسبیح کم داشتند. 

 

ستارخان/1396/10قسمت

 

دست خالی تلویزیون باعث شد تا «ستارخان» را در دهه فجر روی آنتن ببرد. سریالی که مردم روی خوشی به آن نشان نداند خصوصا که امسال بازار مستند داغ شده و مردم ترجیح می‌دهند بیشتر از رنگ و لعاب به واقعیت پناه ببرند. مشکل عمده این مجموعه تکراری بودن آن است. داستان ستارخان را مردم بارها شنیده‌اند. نکته مهم‌تر اینکه این مجموعه چهره جدیدی را به مردم معرفی نمی‌کند. نقش ستارخان را سعید نیک‌پور با سن و سال بالایش بازی می‌کند که تقریبا پای ثابت همه کارهای ورزی شده. آن هم با لهجه‌ای که بین فارسی و ترکی گیر کرده. رضا فیاضی مثل همه سریال‌های تاریخی نقش سفیر روس را دارد و خیلی‌های دیگر همان بازیگران قدیمی‌اند. حتی تیتراژ آن را هم سالار عقیلی خوانده که دیگر با شنیدن صدایش همه یاد کارهای ورزی می‌افتند. سؤال اینجاست که چرا فیلمسازی که در آخرین سریالش نتوانسته مخاطب را جذب کند باید همچنان برای مردم سریال بسازد؟!

 

قائم‌مقام/ 1375/پنج قسمت

 

ورزی تاریخ خوانده و با دوران قاجار رابطه خوبی دارد؛ به‌طوری که به یکی از دغدغه‌های اصلی ذهنش تبدیل شده. برای همین نخستین سریالش را در همین دوره تاریخی ساخت و زندگی میرزا ابوالقاسم خان فراهانی را در پنج ‌قسمت به تصویر کشید. او قائم‌مقام را در سن 23 سالگی ساخت؛ زمانی که خیلی‌ها آرزو دارند نخستین کارشان را بسازند. قبل از این فیلم «ابراهیم خلیل‌الله» را ساخته بود که نتوانست چندان مخاطبی را به‌خودش جذب کند. نقش حضرت ابراهیم را محمد صادقی بازی کرد و نقش «آزر» عموی ابراهیم را هم بهزاد فراهانی. ورزی به‌خاطر همین از فراهانی برای بازی در نخستین سریالش هم دعوت کرد و از او خواست جای قائم‌مقام بازی کند. ورزی اینقدر اعتماد به نفس داشت که برای نخستین سریالش از بزرگان سینما و تئاتر دعوت کرد. از علی نصیریان هم خواست در نقش میرزا آغاسی بازی کند. این سریال خیلی کوتاه بود (مینی سریال) و نتوانست در زمان کوتاه موفقیت چندانی کسب کند و روایت درستی از تاریخ ارائه بدهد. برای همین تا 10 سال بعد ورزی دست به‌کار فیلمسازی نشد.

معمای شاه/ 1395/ 95قسمت

 

 

بالاخره بزرگ‌ترین و گران‌ترین پروژه تاریخی به‌دست ورزی افتتاح شد. سریالی 95قسمتی که زندگی محمدرضا پهلوی را از نخستین ازدواجش با فوزیه تا پیروزی انقلاب و سقوطش به تصویر می‌کشد. این سریال قرار بود مانند عنوانش از زبان شاه روایت شود که عملا این اتفاق نیفتاد. در این صورت می‌بایست بسیاری از اسرار غیرعلنی محمدرضا پهلوی از زبان خودش روایت می‌شد که شدنی نبود. همین اشتباه باعث شد روایت داستان گنگ و گیج شود. نویسندگان کار، ابتدایی‌ترین نکته درام‌نویسی را فراموش کرده بودند؛ آن هم اینکه مخاطب، باید سریالی را دنبال می‌کرد که با قهرمان قصه‌اش - ولو شخصیت منفی مثل سریال برکینگ بد- همراهی کند. قهرمان معمای شاه، شاه بود‌ اما همراهی مخاطب با او، با خواسته سازندگان در تناقض بود. معمای شاه به‌دلیل اشتباهات زیاد نه‌تنها مخاطب خود را از دست داد؛ بلکه با انتقاد و حتی در مواردی با استهزا مواجه شد. گاف‌هایی مثل سن اشتباهی افرادی چون: روح‌الله خالقی، ایراد در بازسازی تهران دهه 50 و... در ساخت این مجموعه به چشم می‌خورد که بیش از 40میلیارد تومان هزینه ساخت آن شد، ۸۵ بازیگر اصلی، ۵۴۰ بازیگر فرعی و بیش از ۵۶۰ نفر از عوامل سینما و تلویزیون ایران- که تعدادشان به 850 نفر می‌‌رسید- در آن حضور داشتند. با این همه نتیجه کار چیزی نبود که سازندگانش انتظار داشتند و استقبال مخاطبان به حدی پایین بود که مسئولان تلویزیون برای رهایی از این وضع، آن را از حالت پخش هفتگی به روزانه رساندند. اگر قرار بود این سریال به پخش هفتگی‌اش ادامه می‌داد، پخش آن حدود دو سال طول می‌کشید و همین الان هم همچنان روی آنتن می‌بود! تنها برگ برنده معمای شاه گریم‌های فوق‌العاده آن بود که انگار ورزی تمام هم و غم خود را روی آن گذاشته بود تا چهره‌ها هرچه بیشتر به اصل‌شان نزدیک شود. به‌طوری که این سریال دو تا شاه داشت تا هرچه بیشتر به سن و سال آن زمان شاه شبیه باشند.

 مشکل عمده معمای شاه، ضعف فیلمنامه آن بود. چسباندن خرده داستان‌های از هم گسیخته و نبود یک روایت مستقیم و صریح برای یک سریال 95قسمته آفت محسوب می‌شود. کاری که ورزی قبلا در سریال‌هایش انجام داده و در این سریال جواب نداد. آدم‌ها و شخصیت‌های داستان بی‌آنکه تعریف شوند مقابل دوربین ورزی رژه می‌رفتند بی‌آنکه به مخاطب معرفی شوند. ورزی نشان داد که با آدم‌های گریم شده و لوکیشن‌های زیبا نمی‌تواند مخاطب را پای تلویزیون بنشاند.

 

چهره های هفته

گلچهره سجادیه

 

 بازیگر صاحب نام تئاتر و سینما و تلویزیون، به‌خاطر حضورش در سریال «آنام» تبدیل به چهره این روزهای تلویزیون شده. این سریال از شنبه هفتم بهمن در شبکه یک روی آنتن رفته. نخستین بار سال 67مردم سجادیه را با سریال «رعنا»ی داوود میرباقری شناختند. نکته اینجاست که مدت‌ها از حضور سجادیه در تلویزیون می‌گذرد. او آخرین بار در سریال سرزمین کهن بازی کرد که پخش نشد. قبل از آن هم 10سال پیش در سریال «تلخون» بازی کرده بود.

 

رضا رشیدپور

 

 

 پرکارترین مجری این شب‌های تلویزیون که حالا علاوه بر برنامه صبحگاهی «حالا خورشید» مجری برنامه سینمایی هفت شده است. او هر شب در این برنامه زنده تلویزیونی که از شبکه سه پخش می‌شد، با عوامل فیلم‌های جشنواره گفت‌و‌گو می‌کرد. ردای اجرای برنامه «هفت» امسال بعد از کش و قوس فراوان بر دوش رشیدپور افتاد. رشیدپور، پیش از آغاز هفت هم مجری گفت‌و‌گوی زنده تلویزیونی با رئیس‌جمهور بود که آن هم خبرساز شد. او قرار است مجری اختتامیه جشنواره فجر هم باشد.

 

سلیم غفوری

 

 

 مدیر شبکه مستند که در طول دهه فجر با پخش مستندهای مختلف و متنوع در حوزه تاریخ معاصر باعث دیده شدن بیشتر تلویزیون شد. پخش مستندهایی درباره هویدا(4قسمت)، اشرف (3قسمت)، علم (3قسمت)، روزگار رضاخانی (16قسمت) و... مستندهایی بودند که روایت‌های متفاوت و تصاویر بکری را رونمایی کردند. غفوری 44ساله که از خرداد پارسال، سکاندار شبکه مستند شده با تحمل فشارها و نقدهای تند و تیز توانست، شب‌های به یادماندنی و پرمخاطبی را برای شبکه مستند و تلویزیون رقم بزند.

مژده لواسانی

 

 

 مجری جوان و پرانرژی رادیو و تلویزیون در 28سالگی تبدیل به یکی از مجریان زن فعال شده است. او در طول برگزاری جشنواره فیلم فجر با اجرای برنامه رادیویی «سودای سیمرغ » که هر شب به‌مدت یک ساعت و از ساعت 9 شب روی آنتن شبکه رادیویی «گفت‌و‌گو» می‌رفت، تجربه دیگری را به‌دست آورد. این برنامه زنده، هر شب از پردیس ملت پخش می‌شد. نکته جالب اینکه همزمان، مسابقه تلویزیونی « فاز» با اجرای لواسانی روی آنتن شبکه امید می‌رود.

 

 

ناصر طهماسب

 

 

 صدای این دوبلور کارکشته این شب‌ها روی خیلی از مستندهای تاریخی که از تلویزیون پخش می‌شود، شنیده می‌شود؛ از «روزگار رضاخانی» گرفته تا «در برابر توفان» و «خارج از دید» . طهماسب 78ساله که برادر بزرگ ایرج طهماسب هم هست، علاوه بر حضور پررنگ در تلویزیون، تیزر ابتدایی جشنواره فجر را هم گفته تا در سینما هم صدایش زیاد شنیده شود. ضمن اینکه او در فیلم انیمیشنی «فیلشاه» که در جشنواره فجر پخش شد، صداپیشه شخصیت انیمیشنی عبدالمطلب هم بود.

این خبر را به اشتراک بگذارید